مقالات

تفاوت معامله‌گری و سرمایه‌گذاری؛ سود کم در کوتاه‌مدت یا سود زیاد در بلندمدت؟

اگر اهل فعالیت در بازارهای مالی باشید، اصطلاحاتی مانند سرمایه‌گذاری، معامله‌گری و ترید را بارها شنیده‌اید. اما شاید بپرسید، مگر در هر سرمایه‌گذاری یا هر خرید و فروش، معامله انجام نمی‌شود؟ پس چرا به برخی افراد معامله‌گر و به برخی دیگر سرمایه‌گذار می‌گویند؟ در این مطلب می‌خواهیم به همین سوال پاسخ دهیم و تفاوت میان معامله‌گری و سرمایه‌گذاری را بیان کنیم. همچنین مزایا و معایب هر یک از این دو رویه را بررسی خواهیم کرد. اما پیش از آن، باید چند اصطلاح مانند مفهوم سرمایه و سرمایه‌گذاری را تعریف کنیم.

سرمایه چیست؟

آشنایی با تفاوت‌های معامله‌گری و سرمایه‌گذاری

برای تعریف سرمایه، نیاز به درک معنای دارایی داریم. دارایی را می‌توان به دو دسته دارایی‌های هزینه‌ای و دارایی‌های سرمایه‌ای تقسیم کرد. دارایی‌های هزینه‌ای به نوعی از دارایی اشاره دارند که به مرور زمان از میزان ارزش آن‌ها کم می‌شود. در واقع می‌توان گفت این دارایی‌ها به اصطلاح جزو هزینه‌های زندگی ما هستند. مثلا لوازم خانگی، پوشاک و موبایل در دسته دارایی‌های هزینه‌ای قرار می‌گیرند.

در سمت دیگر، دارایی‌هایی مانند زمین و آپارتمان، دارایی سرمایه‌ای محسوب می‌شوند. یعنی ارزش آن‌ها در طول زمان کم نمی‌شود. آیا استفاده از زمین و آپارتمان موجب کاهش ارزش آن‌ها می‌شود؟‌ پاسخ منفی است. پس این دارایی‌ها را سرمایه‌ای می‌نامند؛ یعنی به عنوان سرمایه می‌توانید روی آن‌ها حساب کنید. اما برای این‌که این مفهوم بهتر درک شود، اجازه دهید یک سوال جالب مطرح کنیم. به نظر شما خودرو در دسته‌ دارایی‌های سرمایه‌ای محسوب می‌شود؟

هم بله و هم نه! در همه مناطق دنیا، خودرو یک دارایی هزینه‌ای است که به مرور زمان از میزان ارزش آن کم می‌شود. اما در ایران در دسته دارایی‌های سرمایه‌ای دسته‌بندی می‌شود. اما این تصور و تفکر نادرست است. این روزها شاهد آن هستیم که مردم به منظور سرمایه‌گذاری، خودرو می‌خرند. یعنی افرادی که اصلا نیازی به خودرو ندارند، تنها به منظور کسب سود آن را می‌خرند.

در حقیقت خودرو نیز یک کالای مصرفی است. درست است که به سرعت تمام نمی‌شود، اما حقیقت آن است که ارزش خود را در طی زمان از دست می‌دهد. البته این نکته را در نظر بگیرید که اگر خودرویی مانند پراید با قیمتی پایین و به صورت قسطی قابل خریداری بود، کسی به این فکر نمی‌افتاد که برای سرمایه‌گذاری روی آن حساب کند. حتی در کشور ما نیز، خودرو نمی‌تواند برای همیشه یک کالای سرمایه‌ای باشد.

سرمایه‌گذاری چیست؟

برای درک تفاوت میان معامله‌گری و سرمایه‌گذاری، باید بدانیم که سرمایه‌گذاری به چه معناست. سرمایه‌گذاری یعنی وجوه مالی را به یک یا چند دارایی سرمایه‌ای تبدیل کنیم. به این ترتیب با نگهداری این دارایی‌ها می‌توانیم سودآوری کنیم و دارایی خود را افزایش دهیم. سرمایه‌گذار منابع نقدی و یا شبه‌نقدی خود را به گونه‌ای مورد استفاده قرار می‌دهد که موجب ایجاد یک جریان نقدی شود؛ جریانی نقدی‌ای که سودساز است.

مثلا فرض کنید یک پلی استیشن خریداری کرده‌اید. برای خرید این دستگاه باید هزینه کنید. اما زمانی که یک گیم‌نت دارید و این دستگاه را در آن‌جا اجاره می‌دهید، می‌توانید از سود آن بهره‌مند می‌شوید. این کار نوعی سرمایه‌گذاری است.

در واقع می‌توان گفت، سرمایه‌گذاری به معنای قرض‌گرفتن سرمایه یا به طور کلی ورود دارایی برای مشارکت در پروژه‌های مختلف است. سرمایه‌گذار در این میان از ابزارهای مختلفی کمک می‌گیرد. او می‌تواند سهام شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، ETF ها یا اوراق قرضه را خریداری کند. در حقیقت زمانی که سرمایه‌گذاری می‌کنید، باید صبر کنید تا نتایج مطلوب را مشاهده کنید.

ارزش بنیادی سهم و تحلیل تحولات اقتصادی نظیر بررسی نرخ تورم و ارزش دلار می‌تواند در سرمایه‌گذاری شما موثر باشد.

سرمایه‌گذار کیست؟

بدیهی است که فردی که سرمایه‌گذاری می‌کند، سرمایه‌گذار نام دارد. این فرد اهدافی از سرمایه‌گذاری در سر دارد. مثلا می‌خواهد سرمایه‌ خود را افزایش دهد یا از منافع اقتصادی این امر در آینده بهره‌مند شود. به همین دلیل است که نام سرمایه‌گذاری با دیدگاه بلندمدت گره خورده است.

بیایید سرمایه‌گذاری را به درخت‌کاری تشبیه کنیم. کسی که درخت می‌کارد به امید آن است که بتواند از میوه‌های آن بهره‌مند شود. شاید این فرد روزی حتی درخت خود را هم بفروشد، اما دیدگاه او این نیست که درخت را پرورش دهد تا آن را به قیمت بالا بفروشد. بلکه در پی آن است که مثلا از این درخت میوه برداشت کند. پس این فرد کاری به نوسان قیمت درخت ندارند و بازار میوه برای او حائز اهمیت است.

سرمایه‌گذار موفق آن کسی نیست که بسیار باهوش است. بلکه صبر زیاد، کلید اصلی موفقیت یک سرمایه‌گذار است.

وارن بافت (Warren Buffett)

سرمایه‌گذاران افرادی هستند که سهام را به دید بلندمدت می‌خرند تا سود کنند. هرچند رشد قیمت سهام نیز برای این افراد مهم است،‌ اما هدف اصلی آن‌ها دریافت سود به صورت سالیانه است و چندان به نوسان‌های قیمت کاری ندارند. این افراد معتقدند خرید و فروش سهام به دفعات مکرر نیازمند پرداخت کارمزد است. از سویی دیگر در نوسان‌گیری درصد اشتباه افراد بیشتر می‌شود. به همین دلیل آن‌ها چنین برآیند می‌کنند که این کار موجب ضرر و زیان خواهد شد.

معامله‌گری چیست؟

معامله‌گری خرید و فروش سهام است با دیدی کوتاه‌مدت. هدف از این کار، کسب سود از نوسان‌های قیمت است. البته مشخص است که این تعریف، کامل نیست و نیازمند جزییات بیشتری است. چرا که کلمه «کوتاه‌مدت» در این توضیح مبهم است. زیرا نوسان‌گیران که معامله‌گر به حساب می‌آیند، می‌توانند معاملات خود را ظرف چند دقیقه یا حتی چند ثانیه انجام دهند. برای آشنایی بیشتر با روش کار نوسان‌گیران می‌توانید مقاله «نوسان‌گیری در بورس؛ کسب سود سوار بر موج نوسان‌های قیمتی» را بخوانید.

در سمت دیگر افرادی هم روی روندها تمرکز می‌کنند و از این طریق در پی سودآوری هستند. مثلا یک روز به سراغ گروه شیمیایی می‌روند و سود کسب می‌کنند. در ادامه قبل از این‌که این گروه حرکتی نزولی پیدا کند، آن را ترک می‌کنند و به گروه دیگری می‌پیوندند. این افراد اخبار بنیادی سهام را دنبال می‌کنند و برای رسیدن به خبرهای ویژه، حتی حاضرند هزینه هم بکنند.

مسئله این‌جاست که بازه‌های زمانی، مفاهیمی نسبی هستند. مثلا ممکن است برای یک فرد یک بازه، کوتاه‌مدت و برای دیگری میان‌مدت باشد. به همین دلیل نمی‌توان گفت تفاوت معامله‌گری و سرمایه‌گذاری تنها در عامل زمان خلاصه می‌شود. در این تعریف، آن‌چه موجب تفاوت میان معامله‌گر و سرمایه‌گذار شده است، نوسان‌گیری و کسب سود از این طریق است. در واقع معامله‌گر از آن‌جا که دنبال تغییر قیمت‌هاست، معمولا به سراغ عوامل تکنیکال می‌رود. چرا که تکنیکالیست‌ها معتقدند که قیمت، آیینه تمام مسائل مهم در یک سهم است.

تریدر یا معامله‌گر کیست؟

برای این‌که بتوانیم تفاوت میان معامله‌گری و سرمایه‌گذاری را بهتر بدانیم، لازم است با تعریف معامله‌گر نیز آشنا شویم. تریدر به فردی گفته می‌شود که دارایی‌ها را در مدت کوتاهی خرید و فروش می‌کند. در حقیقت او به دنبال کسب سود از نوسان قیمت است. پس می‌توان گفت معامله‌گری با دیدگاه کوتاه‌مدت هم‌خوانی دارد.

برای این‌که بتوانید به درک صحیحی از رابطه میان زمان و سرمایه‌گذاری برسید، باید به یک مسئله دقت کنید. زمانی که یک واحد آپارتمان خریداری می‌کنید، از خرید خود احساس پیروزی می‌کنید. چرا که می‌دانید در آینده ارزش این ملک بیشتر از مبلغی خواهد بود که شما برای خرید آن پرداخته‌اید. به همین دلیل برای این‌که دارایی خود را افزایش دهید، اقدام به خرید این ملک کرده‌اید. اما چه زمانی می‌خواهید از این کار منفعت کسب کنید؟ آینده در این‌جا به چه بازه‌ای اشاره دارد؟‌ یک هفته؟ یک ماه؟‌ یک سال؟‌ یا زمانی طولانی‌تر؟

قطعا زمانی که ملک می‌خرید، انتظار ندارید که از همان فردا، قیمت ملک‌تان رشد کند و در نهایت سربه‌فلک بکشد. کمی با خود فکر کنید. اصلا هدف‌تان از این خرید چه بوده است. آیا قصد دارید ملک را بخرید و ظرف مدت یک هفته آن را بفروشید؟ معمولا این‌چنین نیست. افراد، ملک را با دیدی بلندمدت می‌خرند. در واقع این اتفاق به ندرت پیش می‌آید که فرد، ملکی را به قصد فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را می‌توان سرمایه‌گذاری دانست. در این صورت خریداران ملک، سرمایه‌گذار هستند.

معامله‌گران اما تنها به دنبال سودآوری از نوسان‌های قیمتی هستند. ممکن است به دلایلی سهام خریداری‌شده را نیز در زمان برگزاری مجمع نگه دارند تا سود سالیانه هم عایدشان شود. اما این مسئله را نمی‌توان در دسته اهداف آن‌ها دانست.

سبک‌های معامله‌گری

حال که تفاوت معامله‌گری و سرمایه‌گذاری را تا حد زیادی متوجه شدیم، باید به برخی از مهم‌ترین سبک‌های معامله‌گری اشاره کنیم.

  • معامله‌گران بلندمدت، مانند سرمایه‌گذاران عمل می‌کنند و ماه‌ها و شاید حتی چندین سال دارایی‌ای را که خریداری کرده‌اند، حفظ می‌کنند.
  • معامله‌گران موج‌سوار، معمولا در طی چند روز الی چند هفته در سهم می‌مانند.
  • معامله‌گران روزانه افرادی هستند که بازه زمانی آن‌ها به کم‌تر از ۲۴ ساعت می‌رسد.
  • اسکالپرها معاملات بسیار کوتاهی دارند و این معاملات ممکن است از چند ثانیه تا چند دقیقه به طول انجامد.

تمام معامله‌گرانی که از تحلیل تکنکیال برای بررسی سهام استفاده می‌کنند، در یکی از این چهار دسته قرار می‌گیرند.

فاکتورهای موثر در تعیین سبک معامله‌گری

در بالا چهار گروه از معامله‌گران را نام بردیم. اما آیا می‌دانید چه عواملی موجب می‌شود که افراد به سمت یکی از این روش‌ها روی آورند. به چهار فاکتور زیر دقت کنید:

  • میزان سرمایه اولیه
  • ساعاتی که افراد می‌توانند در آن معامله کنند.
  • میزان تجربه
  • میزان ریسک قابل تحمل

نباید فراموش کرد که هم معامله‌گران و هم سرمایه‌گذاران با هدف افزایش دارایی وارد بازار می‌شوند. تنها تفاوت آنان در این است که سرمایه‌گذاران به فکر سودهای بیشتر در بلندمدت هستند و به همین دلیل نگهداری سهام را در دستور کار قرار می‌دهند. معامله‌گران اما به دنبال کسب سود در زمان‌های کوتاه‌تر هستند و به همین دلیل چشم بر نوسان‌های قیمتی دارند.

سهام‌داری صبر و تحمل زیادی می‌خواهد که تریدرها از آن برخوردار نیستند. البته معامله‌گران هیجان را دوست دارند و معتقدند این هیجان در سرمایه‌گذاری وجود ندارد.

به جز معامله‌گر و سرمایه‌گذار دیگر چه کسانی در بازار سرمایه فعالیت می‌کنند؟

بنجامین گراهام (Benjamin Graham)، اقتصاددان آمریکایی-انگلیسی در کنار معامله‌گران و سرمایه‌گذاران از دسته سومی نیز نام می‌برد. او به افرادی اشاره دارد که برای سفته‌بازی دانش کافی ندارند و از اصول سرمایه‌گذاری هم مطلع نیستند. آن‌ها سهم را به امید آن‌که در قیمت‌های بالاتر بفروشند، می‌خرند. به همین دلیل است که نوسان‌های قیمت به صورت روزانه برای‌شان مهم است. این افراد هیچ دانشی از سرمایه‌گذاری ندارند.

در حقیقت این افراد معامله‌گر هستند. افق زمانی آن‌ها طولانی‌تر است اما نمی‌توان نام سرمایه‌گذار را بر آنان نهاد. یعنی اگر بازار برای مدتی رنج باشد، دیگر سود تقسیمی و حتی بازدهی‌های آهسته هم برای‌شان مهم نخواهد بود. این مسائل می‌تواند آن‌ها را به سمت نوسان‌گیری بلندمدت سوق دهد. حتی ممکن است این کار را در بازارهای دیگر مانند طلا و مسکن نیز پیاده کنند. بهتر آن است که فرد خودش را بهتر بشناسد و از اهداف خود مطلع باشد.

در واقع یک ناحیه خاکستری میان معامله‌گری و سرمایه‌گذاری وجود دارد. برخی از افراد به دنبال «معامله‌گری بر اساس ارزش» و یا «سفته‌بازی بنیادی» هستند. در این شیوه، فرد معامله‌گر، کاهش چشم‌گیر قیمت دارایی را در میا‌ن‌مدت رصد می‌کند. تا زمانی که این قیمت‌گذاری‌های غیرمنصفانه هم‌چنان در بازار وجود دارد و خبری از اصلاح قیمت نیست، این افراد در بازار می‌مانند. در سال ۹۸ شاهد رشد حبابی سهام کوچک بودیم که نمونه‌ای بارز از این شرایط است. در این شرایط، افراد از تحلیل تکنیکال و حد سود و زیان بهره می‌برند تا سودآوری داشته باشند.

نکاتی در مورد سرمایه‌گذاری

  • تا به این‌جا و با توجه به تفاوت میان معامله‌گری و سرمایه‌گذاری، دریافتیم که سرمایه‌گذاری با افق بلندمدت پیوند خورده است. سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی می‌تواند سود فراوانی را نصیب سرمایه‌گذار کند. اگر همان دارایی را به صورت نقد یا در حساب بانکی خود نگهداری کنید، میزان سودتان کمتر خواهد بود.
  • هدف سرمایه‌گذاری، افزایش تدریجی دارایی در بازه زمانی بلندمدت است. سرمایه‌گذاران، دارایی را می‌خرند و سرمایه را ذخیره می‌کنند.
  • ممکن است یک یا چند سال طول بکشد تا سرمایه‌گذاران بتوانند به سود مطلوب خود دست پیدا کنند.
  • در شرایطی که بی‌ثباتی در بازار حاکم است، سرمایه‌گذاران امیدوارند که قیمت‌ها به حالت قبل برگردد. آن‌ها با این دید که ضرر و زیان‌ها جبران خواهد شد، با موج نزولی هم‌گام می‌شوند تا این فاز را پشت سر بگذارند.

نکاتی در مورد معامله‌گری

  • در بیشتر موارد، معامله‌گران تعداد زیادی معامله در روز انجام می‌دهند. هدف آن‌ها حفظ سرمایه همزمان با سودآوری است.
  • سرمایه‌گذاران در بازه‌های زمانی بلندمدت و با ریسک کمتری سود می‌کنند. اما معامله‌گران با تحمل ریسک بیشتر، در بازه‌های زمانی کوتاه سود می‌کنند. تعیین حد ضرر برای جلوگیری از زیان از جمله مواردی است که موجب می‌شود که این افراد به طور خودکار از سهم مذکور خارج شوند.
  • معامله‌گران از انواع ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند MACD استفاده می‌کنند تا موقعیت‌های معاملاتی را به درستی تشخیص دهند.
  • معامله‌گران باید عکس‌العملی سریع داشته باشند و شناسایی زمان دقیق ورود به بازار و خروج از آن را در دستور کار قرار دهند.

عوامل تاثیرگذار در حرکت به سمت معامله‌گری یا سرمایه‌گذاری

همه می‌دانیم که قیمت ملک‌ هم با نوسان همراه است. اما شاید کمتر متوجه این نوسان شویم. اگر قیمت ملک هم به صورت روزانه روی تابلو درج می‌شد، آن‌گاه می‌توانستیم نوسان ملک را نیز زیر ذره‌بین مشاهده کنیم. در آن صورت بسیاری از افراد، از ترس این نوسان‌ها به سراغ سرمایه‌گذاری در این بستر نمی‌آمدند. از همین چند جمله مشخص است که تفاوت معامله‌گر و سرمایه‌گذار در چیست. در حقیقت انتخاب یکی از این دو مسیر به روحیات افراد بستگی دارد.

آن‌چه مهم است این است که فرد با روحیات خود آشنا باشد. باید دید به لحاظ شخصیتی کدام‌یک از این دو شیوه با روحیات افراد سازگاری دارد. اما چند نکته کلیدی در این میان وجود دارد، که می‌توان گفت، تفاوت معامله‌گری و سرمایه‌گذاری در آن‌ها بیشتر بروز می‌کند. در ادامه این موارد را بررسی خواهیم کرد.

صبر

شما تا چه حد تحمل دارید‌؟‌ اصلا آدم صبوری هستید یا نه؟ برای این‌که یک سرمایه‌گذار موفق باشید، باید صبوری کنید. اگر می‌دانید که آدم صبوری نیستید، نباید به سراغ سرمایه‌گذاری بروید. چرا که سرمایه‌گذاری در بلندمدت سودآفرین است. زمانی که می‌خواهید در کوتاه‌مدت این کار را انجام دهید، معمولا نتایج خوبی نمی‌گیرید و به همین دلیل از بازارهای مالی بیزار می‌شوید.

ریسک‌پذیری

مورد بعدی به میزان ریسک‌پذیری شما بستگی دارد. یکی از تفاوت‌های معامله‌گر و سرمایه‌گذار به همین مسئله مربوط است. معامله‌گری همواره با ریسک بیشتری همراه است. اگر نمی‌توانید ضرر را تحمل کنید یا ممکن است استرس عملکردتان را تحت تاثیر قرار دهد، پس باید راه درست را انتخاب کنید. افراد مختلف، شخصیت‌ها و ویژگی‌های متفاوتی دارند. البته فراموش نکنید که میزان سرمایه نیز با ریسک‌پذیری افراد ارتباط دارد.

برای این‌که میزان ریسک‌پذیری خود را تخمین بزنید، به این امر دقت کنید که پس از معامله، به چه اندازه ذهن‌تان درگیر آن معامله است. گاهی برخی از افراد معامله‌ای را انجام می‌دهند و مدام به فکر آن می‌کنند. یعنی خواب و خوراک ندارند. استرس در جان‌شان ریشه می‌کند و نگران‌اند که مبادا دارایی‌شان کم شود. مشخص است که این افراد، نمی‌توانند معاملات با حجم بالا را تحمل کنند و ریسک‌پذیری بالایی ندارند.

بهترین راه برای این افراد آن است که حجم معاملات خود را کاهش دهند. چنان‌چه حجم معاملات را آنقدر کم کردید که سود آن بسیار ناچیز شد، باید بدانید که معامله‌گری برای شما مناسب نیست. شما میزان ریسک‌پذیری لازم را برای این کار ندارید.

نظم و پایبندی به استراتژی معاملاتی

پیش‌تر گفتیم که استراتژی معاملاتی هر فرد، مخصوص خود اوست. استراتژی‌ها با یک‌دیگر متفاوت هستند و دو فرد با روحیات متفاوت نمی‌توانند از یک استراتژی پیروی کنند. اما زمانی که استراتژی خود را طراحی می‌کنید، باید به آن پایبند باشید. یک معامله‌گر می‌کوشد تا به استراتژی خود پایبند باشد و به قوانین آن عمل کند. هرچه بیشتر این مسئله در ذهن تریدر نهادینه شود، درصد موفقیت او بالاتر خواهد رفت.

یک تریدر خبره می‌داند که باید به استراتژی خود پایبند باشد. چنین فردی حتی در ضرر هم به آن استراتژی عمل خواهد کرد. چنان‌چه نمی‌توانید بر طبق یک حرکت خاص عمل کنید و مدام تصمیم‌های متنوعی می‌گیرید، بهتر است دور معامله‌گری را خط بکشید. سرمایه‌گذاری برای شما بهتر خواهد بود. این مسئله یکی دیگر از چندین تفاوت میان معامله‌گری و سرمایه‌گذاری را نشان می‌دهد. زمانی که به استراتژی خود پایبند باشید و نظم را چاشنی کار خود کنید، دیگر جایی برای احساسات باقی نخواهد ماند. پس موفقیت در دسترس‌تر خواهد بود.

احساسات

تفاوت‌های میان معامله‌گری و سرمایه‌گذاری فراوان است. توجه به احساسات نیز در این میان مسئله مهمی است. باید به این مسئله دقت کنید که در شرایط بحرانی تا چه میزان می‌توانید خود را کنترل کنید. آیا احساسات بر شما غلبه می‌کنند؟‌ یا این شما هستید که می‌توانید آن‌ها را کنترل کنید؟ چقدر می‌توانید احساساتی نشوید و با منطق تصمیم بگیرید؟

پاسخ این سوالات را خودتان بهتر از هر کس دیگری می‌دانید. سعی کنید پاسخ‌های خود را در کمال صداقت بدهید. در آن صورت است که می‌توانید بهتر در مورد معاملات خود تصمیم‌ بگیرید. معامله‌گران باید بتوانند به میزان زیادی احساسات خود را مدیریت کنند. چرا که اگر احساسات و عواطف خود را در معاملات دخیل کنند، دیگر نمی‌توانند دیدی منطقی به معاملات داشته باشند و در نهایت متضرر خواهند شد. معامله‌گر حرفه‌ای باید بدون توجه به سود و زیان‌ها، استراتژی خود را پیش بگیرد. او می‌داند که ترس و طمع می‌تواند بلای جانش شود.

اما اگر نمی‌توانید احساسات خود را به خوبی کنترل کنید، بهتر است در تایم‌فریم‌های بالاتر معامله کنید. معنای این جمله آن است که اگر فردی هستید که احساسات در معامله‌گری بر شما اثر می‌گذارد، بهتر است به سراغ سرمایه‌گذاری بروید. چرا که نوسان‌ها در تایم‌فریم‌های بالاتر خود را کندتر نشان می‌دهند. این مسئله باعث می‌شود که احساسات مقطعی کمتر بر معاملات شما اثر بگذارد.

تعصب و غرور

احتمالا شما هم این جمله را شنیده باشید که می‌گویند، با سهم خود ازدواج نکن! این جمله به دوری و پرهیز از تعصب اشاره دارد. معامله‌گران معمولا مغرور‌ند، اما تعصب ندارند. مرز باریکی میان غرور و تعصب وجود دارد. یعنی غرور می‌تواند به آسانی به تعصب تبدیل شوند. در این حالت معامله‌گر متضرر خواهد شد.

یک تریدر حرفه‌ای تحلیل‌های خود را باور دارد و به استراتژی خود عمل می‌کند. اما این مسئله به منزله تعصب نیست. او طبق استراتژی خود، اقدامات لازم را انجام می‌دهد و سعی می‌کند خود را با روند بازار وفق دهد.

هدف

چه چیزی باعث شده قدم به بازارهای مالی بگذارید؟‌ پاسخ این سوال می‌تواند یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های معامله‌گری و سرمایه‌گذاری را مشخص کند. اگر هدف‌تان از این کار این است که ثروتمند شوید، باید گفت راه درستی را انتخاب نکرده‌اید. به همین دلیل است که می‌بینیم بسیاری از معامله‌گران در بازارهای مالی متضرر می‌شوند. زمانی که هدف به اشتباه انتخاب شود، نتیجه نیز مطلوب نخواهد بود. اگر به معامله‌گری به منزله یک شغل و حرفه نگاه کنید، شرایط متفاوت خواهد شد. آیا کسی که حرفه‌اش تعمیرکاری است، این کار را صرفا برای کسب سود انجام می‌دهد؟

قطعا نه. او این حرفه را به عنوان شغل برگزیده است. از این طریق امرار معاش می‌کند و زندگی‌اش را اداره می‌کند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی متضرر شود. تابه‌حال دیده‌اید یک تعمیرکار یا فروشنده به خاطر یک ماه ضرر کار خود را تعطیل کند و برود سراغ کاری دیگر؟‌ معامله‌گری نیز این‌چنین است.

یک معامله‌گر واقعی باید زیان‌ها را هم مانند سودها بپذیرد. سود و زیان دو روی سکه بازار سرمایه است. شما به عنوان معامله‌گر نه همیشه سود می‌کنید و نه همیشه زیان. نکته این‌جاست که معامله‌گر حرفه‌ای از زیان‌ها جلوگیری می‌کند. به همین دلیل می‌کوشد تا استراتژی خود را بهبود بخشد و ایرادهای آن را برطرف کند.

معامله‌گران حرفه‌ای انسان‌های طماعی نیستند. آن‌ها صرفا در پی این نیستند که در کوتاه‌مدت سودهای فراوانی کسب کنند. آن‌ها می‌خواهند در این بازار پایدار باشند و ادامه دهند. وارن بافت، سرمایه‌گذار معروف آمریکایی می‌گوید: هرگاه کسی به شما وعده داد که سود بالایی را در کوتاه‌مدت به شما خواهد داد، لبخندی بزنید و از او دور شوید.

فاکتور مشترک برای تمام شیوه‌های فعالیت در بورس

چه معامله‌گر باشید، چه سرمایه‌گذار و چه سفته‌باز بنیادی، نمی‌توانید بدون زمان‌بندی معاملات خود را به خوبی انجام دهید. هرچه بازه زمانی خرید و فروش‌ها کمتر باشد، اهمیت زمان‌بندی پررنگ‌تر می‌شود. تمام افرادی که در بورس فعالیت می‌کنند، باید یک پلن مشخص برای زمان خروج خود داشته باشند.

این سناریو را باید برای مواقعی آماده کرد که در آن، شرایط به نحو موردانتظار پیش نرفته است و یا سود موردانتظار محقق نشده است. به هرحال باید همواره این مسائل را نیز در نظر داشت؛ وگرنه ضررهای زیادی متوجه افراد خواهد شد. پس وجه مشترک تمام روش‌های فوق، برخورداری از یک استراتژی معاملاتی سازمان‌یافته است.

تفاوت معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به صورت خلاصه

  • معامله‌گران بیشتر از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند و سرمایه‌گذاران عموما به تحلیل بنیادی و بررسی صورت‌های مالی گرایش دارند.
  • معامله‌گران در کوتاه‌مدت فعالیت می‌کنند ولی چشم‌انداز سرمایه‌گذاران بلندمدت است.
  • معامله‌گران صبر و تحمل کمتری دارند و استرس و ریسک بیشتری را به جان می‌خرند. این مسئله در سرمایه‌گذاران به چشم نمی‌خورد.
  • توجه به استراتژی معاملاتی برای هر دو گروه مهم است. اما معمولا از آن‌جا که معامله‌گران واکنش‌های سریعی به قیمت‌ها دارند، باید به زمان‌بندی و استراتژی معاملاتی خود بیشتر پایبند باشند.
  • معامله‌گران ممکن است درگیر احساسات شوند و این احساسات بر عملکرد آن‌ها اثر خواهد گذاشت. سرمایه‌گذاران به دلیل آن‌که افق زمانی بلندمدت دارند، کمتر درگیر این اتفاق‌ها می‌شوند.
  • معامله‌گرانی که روی سهم تعصب داشته باشند، متضرر خواهند شد. چرا که غرور و تعصب می‌تواند مانع از عملکرد صحیح و اقدامات مناسب شود.

آیا هر روز باید معامله کرد؟

معمولا شنیده‌ها حاکی از آن است که معامله‌گران در بازارهای مالی دوست دارند هر روز معامله کنند. بر همین اساس، افراد زیادی با این پیش‌فرض ذهنی وارد بازارهای مالی می‌شوند. آن‌ها گمان می‌کنند که باید حتما هر روز معامله کنند تا سود به دست آورند. این باور کاملا نادرست است و موجب ضرر افراد زیادی می‌شود.

گاهی پیش می‌آید که معامله‌گر ممکن است در طول یک هفته هیچ معامله‌ای نکند. به هر حال برخی مواقع بستر به گونه‌ای است که تصمیم‌گیری در آن دشوار است و هر اقدام نادرستی می‌تواند موجب شود که سرمایه کم و کم‌تر ‌شود. معامله روزانه در چنین شرایطی موجب می‌شود که در نهایت فرد از بازارهای مالی زده شود؛ آن هم در حالی که دارایی خود را از دست داده است.

جمع‌بندی

تفاوت‌ معامله‌گری و سرمایه‌گذاری به فاکتورهای مختلفی مربوط است. افرادی که مدام در حال ورود به بازار و خروج از آن هستند، معامله‌گر هستند و دید کوتاه‌مدتی دارند. اما سرمایه‌گذاران دیدهای بلندمدتی دارند و توجه چندانی به نوسان ندارند. معامله‌گران کارمزدهای بیشتری پرداخت می‌کنند، چرا که دفعات خرید و فروش آن‌ها زیاد است. هم‌چنین در ازای سودهای کوتاه‌مدت نیز مالیات بیشتری پرداخت می‌کنند.

تفاوت دیگر میان معامله‌گر و سرمایه‌گذار به سودهایی برمی‌گردد که کسب می‌کنند. یک سرمایه‌گذار اگر اقدامات مناسبی برای سرمایه‌گذاری انجام دهد، می‌تواند سودهای بیشتری را در مقایسه با معامله‌گر به دست آورد. معمولا معامله گرانی که در افق زمانی کوتاه‌مدت معامله می‌کنند، استرس زیادی را تحمل می‌کنند. این افراد صبر کمتری دارند و دوست دارند در کوتاه‌مدت به سود برسند. معامله‌گران باید مدام قیمت‌ها را بررسی کنند و حوا‌س‌شان به بازار باشد.

در سمت دیگر سرمایه‌گذاران خبره،‌ به کمک هوش خود و استفاده از کارگزاران خوب، کارمزد معاملات را به کم‌ترین میزان ممکن می‌رسانند. آن‌ها به عوامل بنیادی دقت می‌کنند و با استفاده از تکنیک‌های تحلیل بنیادی، سهم را بررسی می‌کنند. در پایان لازم است مجددا به این مسئله اشاره کنیم که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران باید ابتدا استراتژی معاملاتی خود را مشخص کنند و سپس بر اساس آن اقدام کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا