مقالات

شاخص ترس و طمع در بورس؛ آیینه‌ تمام‌نمای احساسات سرمایه‌گذاران

ترس و طمع دو عامل مهمی هستند که همیشه از آن‌ها به عنوان محرک‌های قیمت در بازار یاد می‌شود. در بسیاری از مواقع حتی سرمایه‌گذاران حرفه‌ای هم اسیر ترس و طمع در بورس و دیگر بازارهای مالی می‌شوند. غلبه بر احساسات در کلام آسان است ولی عمل به آن مسئله دشواری به نظر می‌رسد. یکی از ابزارهایی که به کمک آن می‌توان احساسات شخصی را در سرمایه‌گذاری تحلیل کرد و نقاط ورود و خروج به سهام در بورس را تعیین کرد، شاخص ترس و طمع است. در ادامه با بررسی بیشتر این شاخص، با کاربردها و نحوه‌ی بهره‌برداری از آن آشنا خواهیم شد.

شاخص ترس و طمع در بورس چیست؟

بررسی شاخص ترس و طمع در بورس

شاخص ترس و طمع یا fear and greed index که با اختصار به صورت FGI عنوان می‌شود، شاخصی است که در بازار بورس و ارز دیجیتال بسیار پرکاربرد است. ترس و طمع از آن جهت حائز اهمیت هستند که موجب ایجاد روندهای بازار می‌شوند. در زمانی که بازار روندی صعودی دارد، همین طمع است که افزایش قیمت‌ها را به دنبال دارد. در سمت مقابل در دوران رکود بازار، ترس عاملی است که موجب کاهش قیمت‌ها می‌شود.

با استفاده از شاخصی که نشان‌گر احساسات سرمایه‌گذاران است می‌توان به پیش‌بینی احتمالات و واکنش‌های آنان پرداخت. هم‌چنین شناخت و آگاهی نسبت به روند فعلی بازار نیز از جمله دیگر مزایایی است که به کمک این شاخص قابل دستیابی است.

شاخص ترس و طمع را یکی از انواع شاخص خلاف‌گرا می‌دانند. شاخص خلاف‌گرا به شاخص‌هایی اطلاق می‌شود که حرکت سرمایه‌گذاران را در جهتی معکوس جهت بازار نشان می‌دهد. یعنی ترس سرمایه‌گذاران و معامله‌گران، موجب کاهش قیمت‌ها می‌شود. در نقطه مقابل هم طمع فعالان بازار عاملی است که در افزایش قیمت‌ها دخیل است.

این شاخص، ترس و طمع را در بازه‌های زمانی مختلف نظیر روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه اندازه‌ می‌گیرد. عدد صفر در محور عمودی، ترس شدید را نشان می‌دهد و عدد ۱۰۰ حاکی از طمع شدید است. همانند سایر ابزارهای تحلیلی، باید گفت که نمی‌توان با تکیه بر تنها یک شاخص دارایی‌های مالی را تحلیل کرد. این نظر برخی از فعالان بازار هم هست که معتقدند شاخص ترس و طمع در بورس را نمی‌توان به عنوان یک ابزار دقیق به منظور سرمایه‌گذاری مورداستفاده قرار داد. چرا که این ابزار بر پایه زمان‌بندی بازار استوار است؛‌ نه استراتژی خرید و نگهداری. نمونه‌ای از این شاخص را می‌توانید در تصویر زیر مشاهده کنید.

نمودار شاخص FGI
تفسیر شاخص ترس و طمع

تفسیر شاخص ترس و طمع

با تحلیل و بررسی این شاخص می‌توان دریافت در شرایطی که شاهد روند نزولی بازار هستیم و شیب قله‌های نمودار به سمت پایین است، ترس بر تصمیم‌های سرمایه‌گذاران سایه می‌افکند. یعنی فعالان بازار از ریزش قیمت واهمه دارند. به همین دلیل است که از بازار سرمایه‌ خارج می‌شوند. جالب است که تحلیل تکنیکال در چنین شرایطی، پشت سر احساسات جای می‌گیرد.

شاخص ترس و طمع در بورس واکنش‌های هیجانی سرمایه‌گذاران را به نمایش می‌گذارد. مثلا چنان‌چه فردی حجم زیادی از یک سهم را در قیمتی کمتر از ارزش ذاتی‌اش به فروش برساند، این مسئله موجب ایجاد ترس و تردید در دل سایرین می‌شود. به این ترتیب همه سعی می‌کنند سهام خود را حتی در قیمتی پایین بفروشند و از بازار خارج شوند.

در سمت مقابل بالا رفتن قیمت‌ها باعث می‌شود سرمایه‌گذاران وارد بازار شوند و این مسئله خود به افزایش قیمت‌ها دامن می‌زند. اما این تغییرات قیمتی در اثر هیچ رویداد یا اتفاق خاصی ایجاد نشده است. اگر چنین وقایعی اتفاق بیفتد، فعالان با دیده تردید به بازار نگاه می‌کنند.

هیچ سهامی در ارزش ذاتی‌اش معامله نمی‌شود. بلکه سود آتی است که در این میان حائز اهمیت است. در استفاده از تحلیل تکنیکال بر اساس شاخص ترس و طمع در بورس،‌ باید به این نکته مهم دقت کرد.

زمانی که شاخص به سمت ترس در حال حرکت است،‌ می‌توان نقطه ورود به بازار را مشخص و در آینده از سودآوری سهام استفاده کرد. زمانی که ترس به بیشترین میزان خود می‌رسد، موجب اقدامات نادرست و غیرمنطقی از جانب سهام‌داران می‌شود. در این زمان سهام بسیاری از شرکت‌ها کمتر از ارزش واقعی‌شان معامله می‌شوند. از همین رو توجه به این مسئله می‌تواند موجب کشف فرصت‌های مطلوب سرمایه‌گذاری شود.

شاخص ترس و طمع در بورس آمریکا

این شاخص در بازار بورس آمریکا با نام دیگری شناخته می‌شود. Volatility Index‌ یا VIX که به معنای شاخص نوسانات بازار است، نوسان‌های عملکرد ۵۰۰  شرکت بزرگ بورس آمریکا را در یک ماه نشان می‌دهد. به کمک این شاخص می‌توان به اندازه‌گیری ترس و طمع سرمایه‌گذاران در این بازار پرداخت.

زمانی که بازار در شرایط بحرانی به سر می‌برد، شاهد ریزش قیمت‌ها هستیم. همین امر موجب می‌شود سرمایه‌گذاران به منظور غلبه بر ترس خود به سراغ صندوق‌های سرمایه‌گذاری و یا اختیار تبعی و اختیار فروش روی بیاورند. در این شرایط شاخص ترس و طمع رشد می‌کند. در سمت مقابل در زمانی که بازار در شرایط خوبی به سر می‌برد، سرمایه‌گذاران برای کسب سود بیشتر ریسک بیشتری را نیز می‌پذیرند. در این حالت شاخص ترس و طمع رو به نزول حرکت خواهد کرد. یعنی بازار در صلح و آرامش به سر می‌برد.

شاخص ترس و طمع در بورس ایران

اگر بخواهیم در بورس ایران این شاخص را بررسی کنیم، باید گفت که این امکان هنوز فراهم نشده است. اما می‌توان اندیکاتور این شاخص را در پلتفرم تریدینگ ویو مشاهده کرد. نام این اندیکاتور Historical Volatility است. می‌توان این اندیکاتور را روی هر یک از شاخص‌های بورس نظیر شاخص کل اعمال کرد.

زمانی که شاخص مذکور در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد، به منزله آن است که سرمایه‌گذاران تقریبا با خیالی آسوده به معامله می‌پردازند. اما زمانی که این شاخص رشد می‌کند، ریسک سرمایه‌گذاری نیز زیاد می‌شود. همین امر ترس را در دل سرمایه‌گذاران می‌اندازد. البته باید به این نکته توجه کرد که افزایش ترس و نگرانی همیشه منجر به کاهش قیمت‌ها نمی‌شود. در سمت مقابل هم کاهش ریسک همیشه به افزایش قیمت‌ها دامن نمی‌زند. تنها می‌توان گفت افت این شاخص خبر از از کم‌ریسک‌‌شدن بازار می‌دهد.

شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال هم‌چون سایر بازارهای مالی پر از نوسان هستند. در این میان احساسات سرمایه‌گذاران نیز به میزان زیادی در قیمت‌های این بازار اثر می‌گذارد. با توجه به شاخص ترس و طمع در بازار رمزارز، می‌توان دید خوبی از شرایط بازار به دست آورد.

در بازار ارزهای دیجیتال این شاخص از میزان خرید یا فروش خبر می‌دهد. یعنی به ما می‌گوید در لحظه آیا تعداد خریداران بیشتر است یا فروشندگان.

نوسان‌های بیت‌ کوین یکی از مهم‌ترین عواملی است که در این شاخص تاثیرگذار است. هم‌چنین حجم معاملات بازار نیز در این میان درصد بالایی از داده‌های شاخص را به خود اختصاص می‌دهد. دو عامل مذکور روی‌ هم‌ رفته ۵۰ درصد از اندازه شاخص ترس و طمع را در بازار ارز دیجیتال تشکیل می‌دهند. زمانی که برخی توکن‌ها، کوین‌ها یا پروژه‌ها در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت ترند می‌شوند، می‌توان اثر آن را روی این شاخص دید. به عنوان مثال ترند شدن دوج کوین در چند وقت اخیر در پی توئیت‌های ایلان ماسک، مصداق بارز این مسئله است.

عوامل موثر بر احساسات سرمایه‌گذاران

مواردی که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود، می‌تواند موجب ترس یا حرص و طمع شدید در فعالان بازار شود.

  • عرضه سهام: آیا حجم سهامی که در بازار وجود دارد، افزایش پیدا کرده است یا با کاهش مواجه است؟
  • تکانه یا مومنتوم بازار بورس: به عناون مثال، جایگاه شاخص S&P 500 نسبت به میانگین ۱۲۵ روز گذشته‌اش چگونه است؟ این مسئله امری تاثیرگذار به شمار می‌رود.
  • تقاضا برای اوراق قرضه پرریسک: آیا فعالان بازار سرمایه، به سراغ استراتژی‌های پرریسک می‌روند؟ آیا آن‌ها اوراقی با بهره و ریسک بالا ولی اعتبار کم را خریداری می‌کنند؟
  • رفتار سرمایه‌گذاران اوراق قرضه: آیا سرمایه‌گذاران اوراق قرضه، تمایلی به خرید سهام دارند؟
  • قدرت قیمت سهام: تعداد سهامی که قله‌های ۵۲ هفته‌ای دارند در مقایسه با دوره‌های یک‌ساله چقدر است؟
  • نوسان‌های بازار بورس: شاخص نوسان ارزی بورس بر میانگین متحرک ۵۰ روزه چه اثری گذاشته است؟ این امر می‌تواند دلیلی برای بروز احساسات سرمایه‌گذاران باشد.
  • قراردادهای اختیار معامله خرید و فروش: حرص و طمع تا چه حد موجب می‌شود که سرمایه‌گذاران قراردادهای اختیار فروش را نسبت به قراردادهای اختیار خرید به تعویق بی‌اندازند؟ در سمت مقابل هم اگر قراردادهای اختیار خرید به تعویق بیفتد، حاکی از آن است که ترس و نگرانی میان سرمایه‌گذاران بازار موج می‌زند.

داده‌های شاخص ترس و طمع از کجا می‌آیند؟

داده‌های این شاخص از منابع مختلفی جمع‌آوری می‌شوند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • نوسان‌های بازار: به منظور جمع‌آوری این داده‌ها باید نوسان‌های لحظه‌ای و بیش‌ از حد موردتوجه قرار گیرند چرا که نوسان‌های غیرمعمول حاکی از اشباع بازار از احساس ترس است. یک چهارم داده‌های شاخص از این طریق به دست می‌آیند.
  • قدرت بازار/ حجم: قدرت و میزان حجم سهامی که در بازار موجود است، به میزان زیادی بر روی این شاخص اثر دارد. چنان‌چه در یک بازار صعودی در یک روز حجم بالایی از سهام معامله شود، این امر از ورود بازار به فاز حرص و طمع خبر می‌دهد. مجددا یک چهارم داده‌ها با بررسی این فاکتور جمع‌آوری می‌شود.
  • نظرسنجی‌ها: اگر سرمایه‌گذاران به صورت هفتگی نظرات خود را در خصوص بازار بیان کنند، می‌توان دورنمایی از احساسات سرمایه‌گذاران به دست آورد. این عامل می‌تواند چیزی در حدود ۱۵ درصد داده‌های شاخص را فراهم کند.
  • اقبال سهام: زمانی که یک سهم در بازار با استقبال سرمایه‌گذاران مواجه می‌شود، شاهد افزایش حرص و طمع در آن سهم هستیم. چنان‌چه استقبال سرمایه‌گذاران نسبت به آن سهم کم شود، معامله‌گران به سراغ سهام پرخطر می‌روند تا از آن‌ها کسب سود کنند. سهم این فاکتور در داده‌های شاخص ترس و طمع ۱۰ درصد است.  
  • روندها و رسانه‌های اجتماعی: با جستجوی برخی موارد در برخی سهام می‌توان روندهای احساسی و تاثیر ترس و طمع در بازار را مشاهده کرد. مثلا ممکن است در بازه‌ای مشخص، سرمایه‌گذاران مفاهیمی منفی را در خصوص یک سهم در اینترنت جستجو کرده باشند. این مسئله ترس سهام‌داران را در مورد سهم مذکور نشان می‌دهد. هم‌چنین پست‌ها و مطالب مختلفی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شوند نیز در منابع این شاخص جایگاهی قابل توجه دارند.

نکاتی در خصوص استفاده از شاخص FGI

شاخص ترس و طمع کاربردهای فراوانی دارد و سرمایه‌گذاران می‌توانند به کمک آن اطلاعات خوبی به دست آورند. با این‌همه در تمام موارد نمی‌توان از این شاخص استفاده کرد. برخی بایدها و نبایدها در این میان وجود دارند که توجه به آن‌ها خالی از لطف نیست.

  • هنگام افت شاخص به سمت ترس می‌توان زمان ورود به بازار را تعیین کرد.
  • سهام برخی از شرکت‌ها در قیمتی کم‌تر از ارزش‌ واقعی‌شان معامله می‌شوند. باید به این مسئله به چشم فرصتی طلایی نگاه کرد.
  • استفاده از شاخص ترس و طمع در بورس نباید برای سودآوری کوتاه‌مدت مورد توجه قرار گیرد.
  • سرمایه‌گذاری در شرایطی که طمع در بازار زیاد است امری عاقلانه و منطقی به شمار نمی‌رود.
  • سرمایه‌گذاران نباید پیش از آن‌که سودی از سرمایه‌گذاری خود به دست آورند، سهام خود را بفروشند.

می‌توان هم‌چون سایر اندیکاتورها،‌ از شاخص ترس و طمع در بورس نیز استفاده کرد. این شاخص هم‌چون اندیکاتور RSI نواحی اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی نشان می‌دهد.

معایب شاخص FGI

با توجه به آن‌که در بخش‌های قبلی به منابع جمع‌آوری داده‌ها برای این شاخص اشاره کردیم، می‌توان دریافت که تعدد منابع خود یکی از معایب این شاخص است. چرا که موجب می‌شود اطلاعات به صورت واحد جمع‌آوری نشوند.

هم‌چنین درک این شاخص کار آسانی نیست. به همین دلیل به‌کارگیری آن در بازار بورس نیز امری است که دشواری‌های خاص خود را دارد. به‌علاوه تمامی ترس و طمع‌ها را نمی‌توان در این شاخص‌ها مشاهده کرد. مثلا ترس از دست‌ دادن فرصت‌ها یا FOMO نیز از جمله مولفه‌هایی است که می‌تواند منجر به اقداماتی در بازار بورس شود و تحرکاتی ایجاد کند. این ترس را نمی‌توان به کمک شاخص ترس و طمع در بازار بورس بررسی کرد.

پیش‌تر هم به این نکته اشاره شد که منتقدان شاخص ترس و طمع در بورس را به عنوان یک ابزار دقیق به منظور سرمایه‌گذاری قبول ندارند. این افراد به‌علاوه با توجه به تاریخچه معاملات می‌گویند به‌کارگیری این روش منجر به کسب سود کمتری خواهد شد.

نظریه چشم‌انداز

در سال ۱۹۷۹، دو روان‌شناس به نام‌های دانیل کانمن و آموس تورسکی، نظریه‌ جالبی را به نام نظریه چشم‌انداز ارائه کردند. این نظریه به میزان زیادی رفتار انسان‌ها را در مواجهه با ریسک و ارتباط آن با ترس و طمع نشان می‌دهد. بر اساس این نظریه، افراد می‌توانند هم پذیرای ریسک باشند و هم از آن گریزان باشند.

انسان‌ها همواره به دنبال جلوگیری از ضرر و زیان هستند. به همین دلیل در شرایطی که سودی را شناسایی ‌کنند، ریسک زیادی را به جان می‌خرند تا سود بالاتری را به دست آورند و از ضرر دوری کنند. این مسئله در شاخص ترس و طمع در شرایطی اتفاق می‌افتد که ترس بر بازار غلبه کند. از جمله مزایای این شاخص می‌توان به درک وضعیت‌ بازارهای پیچیده مالی اشاره کرد. چرا که به کمک این شاخص می‌توان از مسائلی آگاه شد که تقریبا به هیچ طریقی قابل اندازه‌گیری نیستند.

جمع‌بندی

بازارهای مالی با نوسان و تحرکات قیمتی گره خورده‌اند. چنان‌چه بازار فاقد این تحرکات باشد، عملا هیچ پویایی و جذابیتی نخواهد داشت. احساسات سرمایه‌گذاران نظیر ترس و طمع به میزان زیادی در شکل‌گیری روندها و تحرکات قیمتی اثرگذارند. شاخص ترس و طمع در بورس و ارزهای دیجیتال می‌تواند این احساسات را در قالب نمودار و اعداد مشخص نشان دهد. به این ترتیب و با تکیه بر داده‌های این شاخص، می‌توان نقاط ورود و خروج به بازار را به خوبی تعیین کرد.

در مواقعی که ترس در بازار موج می‌زند و این شرایط زمان زیادی طول می‌کشد، بسیاری از افراد اقدام به فروش سهام خود می‌کنند. این نقاط برای ورود سرمایه‌گذاران به بازار و خرید سهام بسیار مناسب است. هم‌چنین زمانی که بازار مدتی طولانی رشد کرده است و سرمایه‌گذاران جدیدی وارد بازار شده‌اند، بهترین زمان برای خروج از بازار و فروش سهام است. به کمک شاخص ترس و طمع می‌توان بدون محاسبات پیچیده‌ای، از شرایط لحظه‌ای بازار آگاه شد. البته باید به این نکته توجه کرد که این شاخص به تنهایی به منظور دریافت سیگنال ورود یا خروج موثر نیست بلکه تنها یکی از هزاران ابزاری است که می‌توان با کمک آن به اطلاعات مفید سرمایه‌گذاری دسترسی پیدا کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا