آموزش

آموزش الگوهای هارمونیک و انواع آن در تحلیل تکنیکال

همیشه هنگام تحلیل سهام، می‌توانیم روی تحلیل تکنیکال حساب ویژه‌ای باز کنیم. شاید بتوان گفت طرفداران این شیوه تبحث و جدل بین طرفداران تحلیل بنیادی و تکنیکال تمامی ندارد. هر کدام معتقدند روشی که خودشان انتخاب می‌کنند بهترین است. اما روشی بهتر است که تلفیق این دو را به کار بگیرد. پس لازمه‌ی کار این است که سرمایه گذار تا حدودی بر هر دو مسلط باشد. تحلیل تکنیکال دنیای گسترده‌ای دارد و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. در میان انواع شیوه‌های تحلیل تکنیکال، الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) یکی از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین مواردی است که به کمک فیبوناچی می‌تواند مسائل زیادی را بازگو کند. قدم اول در این مسیر، آشنایی با الگوهای هارمونیک و رسم آن‌هاست. توان تحلیل در این مقاله به آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال می‌پردازد و توضیح می‌دهد که روش معامله با این الگوها در بورس چیست.

فهرست مطالب با دسترسی سریع

الگوهای هارمونیک چیست؟

آموزش و آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال

قیمت سهام یا هر دارایی دیگری معمولا در طی خط روند مشخصی حرکت می‌کند. پس از آن ممکن است در یک محدوده رنج بزند و سپس دوباره روند آغاز می‌شود. در طی این فرایند الگوهای هارمونیک را می‌توانیم ببینیم که در واقع اشکال خاصی از نمودار قیمت هستند. 

آموزش الگوهای هارمونیک کار خیلی سختی نیست. چرا که یک سری الگوهای تکرارشونده داریم که در نمودار سهام مختلف تشکیل می‌شوند. در توضیح این الگوها باید گفت ساختارهای قیمتی هستند که هر کدام ویژگی و مشخصه‌ای منحصر به فرد دارند. مهم‌ترین مسئله در مورد الگوهای هارمونیک، ارتباط و وابستگی آن‌ها با نسبت‌های فیبوناچی در تحلیل تکنیکال است.

این الگوها با تکرار قیمت‌ها در طول زمان شکل می‌گیرند. آشنایی با الگوهای هارمونیک در بورس و تحلیل تکنیکال به ما کمک می‌کند آینده‌ی سهم را پیش‌بینی کنیم. نقاطی که به کمک هم‌پوشانی سطوح مختلف فیبوناچی در این الگوها به دست می‌آیند، با نام PRZ یا Potential Reversal Zone شناخته می‌شوند. این نقاط محدوده‌هایی با احتمال بالای برگشت بازار هستند. الگوهای هارمونیک در بازار بورس و هر بستر مالی دیگری مثل فارکس، هم در بازارهای گاوی و هم در بازارهای خرسی تشکیل می‌شوند.

مبنای الگوهای هارمونیک

از همان چند خطی که در بالا توضیح دادیم می‌شود حدس زد که ارتباط میان الگوهای هارمونیک و فیبوناچی چیست. این سطوح فیبوناچی هستند که به ما کمک می‌کنند انواع الگوهای هارمونیک را شناسایی و نقاط ورود و خروج را پیدا کنیم. پس می‌توانیم بگوییم این الگوها بدون هندسه و فیبوناچی اصلا معنا ندارند. معمولا اگر کمی به ریاضیات علاقه داشته باشید، بهتر می‌تواند این الگوها را درک کنید. محاسبات پیچیده‌ای برای این کار نیاز نیست. برای رسم الگوهای هارمونیک به الگوهای قیمتی و محاسباتی ساده نیاز داریم که البته در سامانه‌های معاملاتی به صورت پیشفرض وجود دارد.

یکی از اصول اساسی و مهم تحلیل تکنیکال این است که الگوها در نمودارهای قیمت تکرار می‌شوند. وقتی معامله‌گر الگوهایی را با اندازه‌های مختلف می‌بینید، می‌تواند نسبت‌های فیبوناچی را روی این الگوها اعمال کند تا قیمت‌های آینده را پیش‌بینی کند. ابداع و توسعه‌ی این سبک معاملاتی به فردی به نام اسکات کارنی نسبت داده می‌شود. هرچند نام افراد دیگری نیز در این میان به چشم می‌خورد که هر کدام‌شان الگوها و سطوح جدیدی را پیدا کرده‌اند که به بهبود عملکرد و توسعه‌ی این روش کمک کرده است.

هم‌چنین عامل مهم دیگری هم در شکل‌گیری و رسم الگوهای هارمونیک دخیل است. این عامل پرایس اکشن نام دارد که به ویژه در نواحی PRZ یا همان نقاط برگشت روند و با توجه به کندل‌ استیک در آن نقاط اهمیت بیشتری دارد. استفاده از پرایس اکشن باعث می‌شود سیگنال‌های نادرست را فیلتر کنیم و قیمت‌های آینده را با ضریب خطای کمتری پیش‌بینی کنیم.

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی و نسبت آن را تقریبا همه‌مان می‌شناسیم. قاعده‌ی کلی دنباله فیبوناچی این است که هر دو عدد با هم جمع جبری می‌شوند تا عدد بعدی را تشکیل بدهند. نگاهی به دنباله‌ی زیر بیندازید:

۰، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، و …

در این دنباله می‌بینیم که عدد سوم یعنی ۲، از مجموع دو عدد قبلی یعنی ۰+۱ تشکیل شده است. همین‌طور برای مثال عدد ۲۱ برابر است با جمع جبری دو عدد قبلی‌اش یعنی ۱۳+۸.

به کمک این دنباله می‌توانیم نسبت‌های طلایی ریاضی را به دست بیاوریم. یعنی اگر هر عدد را بر عدد قبلی‌اش تقسیم کنیم، حاصل به عدد ۱.۶۸۱ میل می‌کند. یعنی هر عدد نسبت به عدد قبلی‌اش، به اندازه‌ی ۰.۶۱۸ افزایش پیدا می‌کند. حالا اگر هر عدد را بر دومین عدد قبلی‌اش تقسیم کنیم نسبت دیگری به دست می‌آید. به همین ترتیب می‌توانیم نسبت‌های مختلفی را پیدا کنیم که در پیدا کردن الگوهای هارمونیک در بورس می‌توان از آن‌ها استفاده کرد.

الگوهای هارمونیک ساختارهای قیمتی هستند که بارها در نمودار اتفاق می‌افتند و به شکل‌های گوناگونی ظاهر می‌شوند.

رایج‌ترین نسبت‌هایی که در رسم الگوهای هارمونیک کاربرد دارند عبارت‌اند از: ۰.۳۸۲، ۰.۵، ۰.۶۱۸، ۰.۸۸۶، ۱.۱۲۷، ۱.۲۷۲، ۱.۶۱۸، ۲، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ و ۴.۲۳۶. در بین این اعداد، نسبت ۰.۶۱۸ با نام نسبت طلایی فیبوناچی شناخته می‌شود. اما کاربرد این نسبت‌ها در الگوهای هارمونیک چیست؟ مهم‌ترین کارکرد این اعداد اعتباربخشی به سطوح حمایت و مقاومت است. در یک روند نزولی، سطح حمایتی که بر نسبت‌های ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ یا ۰.۶۱۸ منطبق است، اعتبار بالاتری دارد. در روندهای صعودی هم خطوط مقاومت از این اهمیت برخوردارند. به این ترتیب می‌توانیم نقاط پیوت ماژور و مینور را پیدا کنیم.

این نکته را هم بدانید که ممکن است در یک محدوده، چندین نسبت فیبوناچی را روی نمودار ببینیم. این ناحیه همپوشانی نامیده می‌شود که از احتمال بالای محل برگشت روند خبر می‌دهد.

آشنایی با انواع فیبوناچی

بخش مهمی از آموزش الگوهای هارمونیک در گروی آشنایی با فیبوناچی و انواع آن است. پس بهتر است اول این موارد را بررسی کنیم. انواع الگوهای فیبوناچی را می‌توانید در ادامه ببینید:

  • Retracement یا فیبوناچی اصلاحی
  • Extension یا فیبوناچی گسترشی
  • فیبوناچی Projection
  • Expansion یا فیبوناچی بسیط
  • Arcs یا کمان فیبوناچی
  • Fan یا فیبوناچی بادبزنی
  • Time یا فیبوناچی زمانی

هر کدام از این الگوها را در بخش‌هایی مجزا مرور خواهیم کرد.

Retracement یا فیبوناچی اصلاحی

شاید بشود گفت معروف‌ترین نوع فیبوناچی، فیبوناچی اصلاحی یا ریستریسمنت است. زمانی که نمودار قیمت بازگشت روند را نشان می‌دهد، این الگو تشکیل می‌شود. معمولا هم بعد از چند حمایت یا مقاومتی که در مسیر بازگشت روند وجود دارند، شاهد ادامه‌ی روند قبلی خواهیم بود. این الگو را با نام فیبوناچی بازگشتی داخلی نیز می‌شناسند. به کمک فیبوناچی اصلاحی می‌توانیم نقاط احتمالی پایان اصلاح و برگشت روند را شناسایی کنیم. تصویر زیر نمونه‌ای از این مسئله را نشان می‌دهد.

الگوی فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال

Extension یا فیبوناچی گسترشی

بعد از ریتریسمنت، نوبت به آموزش الگوی اکستنشن در تحلیل تکنیکال می‌رسد که در محاسبات الگوهای هارمونیک به آن نیاز داریم. اگر پس از بازگشت و اصلاح روند، سهم به مسیر خود ادامه دهد ولی بیشتر از سطح اولیه پیش برود، شاهد تشکیل الگوی فیبوناچی گسترشی یا همان اکستنشن هستیم.  از این الگو با نام فیبوناچی بازگشتی خارجی نیز یاد می‌شود. مثلا اگر سهم روندی صعودی داشته باشد و در طی حرکت، سقف قبلی‌اش را بشکند به کمک فیبوناچی گسترشی می‌توانیم مقاومت‌های پیش رو را تخمین بزنیم.

همین توضیح نشان می‌دهد که در الگوی اکستنشن می‌توانیم نقاط شکست را پیش‌بینی کنیم. extension به سطوح بیشتر از ۱۰۰٪ فیبوناچی اشاره دارد که از محدوده‌ی موج قبلی خارج می‌شوند.

آموزش فیبوناچی گسترشی

فیبوناچی Projection

برای اینکه در ادامه‌ی روند هدف‌گذاری کنیم و مقاومت‌هایی را که در مسیر حرکت روند سهم وجود دارند پیش‌بینی کنیم، از فیبوناچی پروجکشن استفاده می‌کنیم. در این الگو هم می‌بینیم که روندهای بازگشتی از روندهای قبلی بزرگ‌تر هستند. پس موج‌های اصلاحی که در طی یک روند ایجاد می‌شوند، به ما کمک می‌کنند تا طول موج بازگشتی را پیش‌بینی کنیم. در این نوع از فیبوناچی، برای رسم الگو به جای دو نقطه به سه نقطه نیاز داریم.

مثلا به تصویر زیر نگاه کنید. اگر نقاط A، B و C را مطابق آنچه در الگوی زیر می‌بینید مشخص کنیم، می‌توانیم تارگت‌ و مقاومت‌های سر راه را پیش‌بینی کنیم.

آشنایی با الگوی پروجکشن

Expansion یا فیبوناچی بسیط/ انبساطی

این الگو با الگوی قبلی شباهت‌هایی دارد. حتی برخی از تحلیل‌گران فرقی میان این دو الگو قائل نمی‌شوند و هر دوتا را یکسان می‌دانند. با اینهمه تفاوت میان این دو الگو این است که در الگوی اکسپنشن به جای آنکه سه نقطه برای ترسیم نیاز داشته باشیم، دو نقطه کافی است.

فیبوناچی انبساطی

Arcs یا کمان فیبوناچی

در این الگو روش شعاعی را مدنظر داریم. ترازها به صورت کمان نمایش داده می‌شوند. معمولا نسبت‌های ۳۸.۲، ۰.۵ و ۶۱.۸ در این الگو مهم‌تر هستند. چون این نسبت‌ها میزان بازگشت و اصلاح روندها را به خوبی پیش‌بینی می‌کنند.

آموزش الگوی Arsc برای رسم الگوهای هارمونیک

Fan یا فیبوناچی بادبزنی

از جمله دیگر الگوهای فیبوناچی که برای رسم الگوهای هارمونیک باید آن را آموزش ببینیم، الگوی فیبوناچی بادبزنی است. ترازهای اصلاحی در این نوع از فیبوناچی، به صورت خطوط روند ترسیم می‌شوند. زاویه‌ی روند اصلی و غالب در این الگو اهمیت زیادی دارد. چرا که به شناسایی و پیش‌بینی نقاط محتمل بازگشت روند کمک می‌کند. زاویه‌های ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ در این الگو بیشترین اهمیت را دارند.

آشنایی با الگوی بادبزن

Time یا فیبوناچی زمانی

در نهایت آخرین الگوی فیبوناچی، الگوی زمان نام دارد. فاصله‌ی زمانی خط روندها در این الگو بررسی می‌شود. یعنی یا باید فواصل بین دو قله را محاسبه کنیم، یا فواصل کمترین و بیشترین مقدار را. فاصله‌ی دو قله با در نظر گرفتن نسبت‌های ۱، ۲، ۳، ۵ و ۸ می‌تواند به پیش بینی قله‌های بعدی بینجامد. از طرفی اگر فاصله‌ی بین کمترین و بیشترین مقدار را به دست بیاوریم، می‌توانیم نقاطی را پیدا کنیم که به لحاظ کمترین و بیشترین مقدار، با نقاط یادشده مشابهت دارند.

آموزش الگوی تایم برای رسم الگوهای هارمونیک

روش کلی معامله با الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک انواع مختلفی دارند که معروف‌ترین آن‌ها را در ادامه آموزش می‌دهیم. این الگوها به طور کلی در دو شکل M یا W ظاهر می‌شوند. برای تشکیل و رسم الگوهای هارمونیک به چهار یا پنج نقطه نیاز داریم که با نام A، B، C، D و X مشخص می‌شوند. این الگوها هر یک با تشکیل یک خط ابتدایی آغاز می‌شوند که ممکن است صعودی یا نزولی باشد. مسئله‌ای که آن‌ها را از هم متمایز می‌کند محل قرارگیری این نقاط است که موجب به وجود آمدن انواع مختلفی از الگوهای هارمونیک می‌شود.

از آنجا که قیمت‌ها همواره در حال تغییر و تکرار هستند، بهتر است که معامله‌گر روی تایم فریم بزرگ‌تر تمرکز کند. بازار طبیعت فراکتالی دارد و به همین دلیل می‌توان تمام موارد را همان‌طور که در تایم فریم‌های کوچک قابل اعمال است، در تایم فریم‌های بزرگ نیز پیاده کرد.

در هر الگو این نقاط با نسبت‌های متفاوتی از فیبوناچی هم‌تراز می‌شوند. الگوهای پنج نقطه‌‌ای که به کمک نقاط XABCD تشکیل می‌شوند، پس از تشکیل سه طول موج و آغاز موج چهارم قابل شناسایی هستند. در این حالت با استفاده از فیبوناچی اصلاحی و پروجکشن، می‌توانیم نقاط قیمتی را در محدوده‌ی تکمیل الگو پیش بینی کنیم. در ادامه و در هنگام آموزش هر کدام از انواع الگوهای هارمونیک نقاط برگشت را مشخص کرده‌ایم که به شما کمک می‌کند با در نظر گرفتن سایر شرایط مثل حجم معاملات، بتوانید در موقعیت‌های خوبی وارد سهم شوید.

آموزش انواع الگوهای هارمونیک

حالا نوبت به مبحث اصلی‌مان می‌رسد یعنی آموزش انواع الگوهای هارمونیک در بورس و رسم آن‌ها. فهرست رایج‌ترین الگوهای هارمونیک را در زیر می‌توانید ببینید:

  • AB=CD
  • بت (Bat) یا خفاش
  • گارتلی (Gartley)
  • پروانه (Butterfly)
  • خرچنگ (Crab)
  • کوسه (Shark)
  • سه‌حرکته (Three-Drives)
  • سایفر (cypher)

این الگوها هم در روندهای صعودی و هم در روندهای نزولی ظاهر می‌شوند. در بخش‌های پیش رو به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

۱- الگوی AB=CD

AB=CD یکی از مطرح‌ترین و شناخته‌شده‌ترین انواع الگوهای هارمونیک به شمار می‌رود که در دل دیگر الگوهای هارمونیک هم تشکیل می‌شود. در تصویر زیر می‌توانید شکل صعودی و نزولی این الگو را مشاهده کنید.

رسم الگوی AB=CD

البته قرار نیست تحرکات قیمتی در این الگو کاملا به صورت دقیق مطابق الگو اتفاق بیفتد. یعنی شاید دقیقا AB با CD برابر نباشد و گاهی کمتر باشد. به هر حال این الگو می‌تواند در شناسایی نقاط بازگشتی راه‌گشا باشد.

کاربرد الگوی AB=CD در کانال

در الگوی صعودی AB=CD کف‌های قیمتی در محدوده‌ی ۰.۳۸۲ و ۰.۸۸۶ قرار می‌گیرند. هم‌چنین سقف‌ها هم در محدوده‌ی ۱.۱۳ و ۳.۱۴ خواهند بود. وقتی الگو صعودی باشد باز هم نسبت‌ها همین است و فقط جای سقف و کف است که برعکس می‌شود. تصویر بالا یک کانال قیمت صعودی را نشان می‌دهد که قیمت داخل آن در حال نوسان است و الگوی AB=CD در آن تشکیل شده است.

با توجه به شکل این الگوی بازگشتی، به چهار نقطه‌ی A، B، C و D نیاز داریم. این چهار نقطه دو خط AB و CD را تشکیل می‌دهند. به خطوط الگوهای هارمونیک لگ (Leg) گفته می‌شود. برای آشنایی با طریقه رسم این نوع از الگوهای هارمونیک، باید اول به دنبال خط AB‌ باشیم که در جهت صعودی یا نزولی بازار تشکیل می‌شود. سپس از نقطه‌ی B اصلاحی اتفاق می‌افتد. جایی که اصلاح به پایان می‌رسد نقطه‌ی C نامیده می‌شود. با بدست آوردن نقطه‌ی C و تشکیل خط BC یک مرحله‌ی دیگر هم جلو می‌رویم.

الگوی AB=CD در کانال‌های موازی و ساختارهای کانال‌بندی‌شده کاربرد دارد. با بررسی تاریخچه قیمت در این کانال‌ها می‌توانیم حرکت نمودار قیمت را در آینده پیش‌بینی کنیم.

با توجه اینکه خط BC از کدام تراز فیبوناچی برمی‌گردد می‌توانیم نقطه‌ی D (پروجکشن BC) را محاسبه کنیم. خط CD هم‌جهت با AB‌ است و حتی طول آن نیز با این خط مساوی است.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی AB=CD

از آن‌جا که الگوهای هارمونیک ویژگی‌های مختلفی دارند، در هر بخش و در مورد هر الگو ویژگی‌های هر یک را به صورت خلاصه بیان می‌کنیم. ببینیم ترازهای فیبوناچی برای این الگو کدام‌اند.

  • موج BC به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ خط AB اصلاح خواهد کرد.
  • اکستنشن موج BC برابر است با نسبت ۱.۶۱۸ تا ۱.۲۷۲ فیبوناچی. به این ترتیب موج CD‌ تشکیل می‌شود.
  • موج CD به اندازه‌ی ۱۱۳٪ تا ۳۱۴٪ از موج BC اصلاح می‌کند.

و این نکات را هم به یاد داشته باشید:

  • طول دو خط AB و BC در این الگو برابر خواهد بود، یا دست‌کم BC کوتاه‌تر از AB خواهد بود.
  • موج BC نباید بزرگ‌تر از موج AB باشد که در این صورت الگو از درجه‌ی اعتبار ساقط می‌شود.
  • زمان تشکیل شدن دو گام AB و CD برابر است.
  • در بین دو نقطه D و B‌ شاهد واگرایی خواهیم بود.
  • نقطه‌ی D باید فراتر از B باشد. یعنی طول موج CD بیشتر از BC است.

تارگت گذاری الگوی AB=CD

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در آموزش انواع الگوهای هارمونیک باید آن را یاد بگیریم، تارگت گذاری است. وقتی الگویی را روی نمودار تشخیص دادیم، باید بتوانیم نقاط خروج و حد سود را هم مشخص کنیم. اگر الگو مطابق ساختاری که توضیح دادیم شکل بگیرد، در نقطه‌ی D که همان نقطه‌ی PRZ است انتظار تغییر جهت قیمت را خواهیم داشت. یعنی قیمت میان دو نسبت ۱۱۳٪ تا ۲۶۱.۸٪ قرار می‌گیرد. جدول زیر کمک می‌کند تا تارگت‌های الگوی هارمونیک AB=CD را بهتر درک کنیم.

هدف‌گذاری الگوی ABCD

اما از این جدول چه اطلاعاتی می‌گیریم؟ برای مثال به سطر سوم جدول نگاه کنید. این سطر نشان می‌دهد که اگر BC به اندازه‌ی ۶۱.۸٪ خط AB اصلاح کند، نقطه‌ی D به اندازه‌ی ۱۶۱.۸٪ خط BC حرکت خواهد کرد.

به طور کلی برای رسم انواع الگوهای هارمونیک و پیدا کردن بهترین ناحیه PRZ معمولا از ابزار فیبوناچی پروجکشن روی AB‌ استفاده می‌شود که قبلا هم در مورد آن صحبت کردیم. وقتی در ناحیه‌ای شاهد هم‌پوشانی فیبوناچی باشیم، محدوده‌ی احتمالی PRZ به دست خواهد آمد. با اتصال نقاط A، B و C به یک‌دیگر، می‌توانیم نقطه‌ی D را به دست بیاوریم.

تشکیل الگوی AB=CD در بازه‌های زمانی بالاتر اعتبار بیشتری دارد. در شرایطی که این الگوها در انتهای موج صعودی یا اصلاحی ایجاد ‌شوند اهمیت آن‌ها بسیار بیشتر است؛ چرا که اگر معامله‌گر بتواند پیش از اتمام موج‌های صعودی یا نزولی آن‌ها را تشخیص بدهد، می‌تواند از سودهای خوبی بهره‌مند شود.

الگوی AB=CD ایده آل

این الگو نوع خاصی از الگوی ABCD است که تفاوت آن در نسبت‌های فیبوناچی است. در نوع ایده‌آل الگوی AB=CD نکته‌ی مهم این است که موج CD و AB به لحاظ زمان تشکیل، با هم برابر هستند. در این الگو BC می‌تواند به اندازه‌ی ۶۱.۸٪ تا ۷۸.۶٪ از موج AB‌ اصلاح کند. در این حالت موج CD می‌تواند حرکتی به اندازه‌ی ۱۶۱.۸٪ تا ۱۲۷٪ موج AB داشته باشد. دو موج AB و CD‌ در صورتی که موازی باشند اعتبار الگو بیشتر است. یعنی برابری شیب این دو موج، از قدرت عمل آن خبر می‌دهد.

الگوی AB=CD معکوس

در همان ابتدای آموزش الگوی هارمونیک AB=CD گفتیم که این الگو از انواع الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال است. اما نوع دیگری از آن هم وجود دارد که در دسته‌ی الگوهای ادامه دهنده قرار می‌گیرد. یعنی با تشکیل این الگو، روند قبلی دنبال می‌شود. این الگو هم در روندهای نزولی و هم در روندهای صعودی تشکیل می‌شود و با مشاهده‌ی آن از ادامه‌ی روند مطلع می‌شویم. در این الگو دو موج AB و CD هم به لحاظ قیمت و هم به لحاظ زمان با هم برابرند.

آموزش رسم الگوهای هارمونیک ABCD‌معکوس در تحلیل تکنیکال

الگوی AB=CD معمولا در اصلاح‌ها تشکیل می‌شود و برای معامله در جهت روند از آن استفاده می‌کنیم.

مثالی از الگوی AB=CD

در تصویر زیر می‌توانید الگوی هارمونیک AB=CD را ببینید. می‌بینید که خط BC به اندازه‌ی نصف خط AB یعنی روی تراز ۰.۵ اصلاح کرده است. خط CD هم به اندازه‌ی ۲.۲۷۲ برابر خط BC امتداد پیدا کرده است. در نهایت الگو در نقطه‌ی D تکمیل شده است.

مثالی از الگوی هارمونیک AB=CD

۲- الگوی بت (Bat) یا خفاش

دومین الگویی که از میان الگوهای هارمونیک قصد آموزش آن را داریم، الگوی BAT یا خفاش نامیده می‌شود. این الگو علاوه بر چهار نقطه‌ی ABCD، یک نقطه به نام X هم دارد. خط AB در این الگو به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۵۰٪ خط XA اصلاح می‌کند. موج CD هم به اندازه‌ی ۸۸.۶٪ موج XA اصلاح می‌کند. این اصلاح باید با سطوح ۱.۶۱، ۲ یا ۲.۶۱ فیبوناچی اکستنشن BC و اکسپنشن AD هم‌پوشانی داشته باشد.

آموزش رسم الگوهای هارمونیک خفاش صعودی و نزولی

با تکمیل این ساختار، روند تغییر می‌کند. برای هدف‌گذاری این الگو، در درجه‌ی اول پس از نقطه‌ی D حرکتی به اندازه‌ی BC خواهیم داشت. اگر این الگو را با الگوهای گارتلی و پروانه که در ادامه توضیح می‌دهیم مقایسه کنید متوجه می‌شوید که به لحاظ ظاهری به هم شباهت دارند ولی از لحاظ اندازه و نسبت‌های فیبوناچی با هم متفاوت‌اند. الگوی خفاش صعودی و نزولی در تصویر بالا مشخص است. نسبت‌ها و درصدها هم روی تصویر نوشته شده‌اند.

در الگوی صعودی و در ابتدای حرکت، از نقطه‌ی X حرکتی صعودی تا نقطه‌ی A داریم. وقتی قیمت به نقطه‌ی A می‌رسد، تا نقطه‌ی B و به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۵۰٪ موج XA اصلاح می‌کند. اصلاح موج BC هم به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ موج AB است. پس از آن خط CD را داریم که در امتداد خط AB و با اصلاحی به میزان ۱۶۱.۸٪ تا ۲۶۱.۸٪ موج BC تشکیل می‌شود.

میزان اصلاح نقطه‌ی D به اندازه‌ی ۸۸.۶٪ موج XA خواهد بود. معمولا معامله‌گران در این نقطه تصمیم به ورود و خرید می‌گیرند. حد ضرر در این الگو کمی پایین‌تر از نقطه‌ی ورود قرار می‌گیرد. این الگو هم می‌تواند در پیدا کردن نقطه‌ی بازگشت احتمالی روند موثر واقع شود.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوهای هارمونیک خفاش صعودی و نزولی

مهم‌ترین مسائلی که در آموزش انواع الگوهای هارمونیک باید به آن توجه کنیم نسبت‌های فیبوناچی هستند. در این الگو مهم‌ترین ترازها در موج‌ها و نقاط الگو به این صورت هستند:

  • AB اصلاحی برابر با ۳۸.۲٪ تا ۵۰٪ خط XA دارد. این بهترین محدوده است اما به طور کلی B باید کمتر از ۶۱٪ موج XA اصلاح کند.
  • C برابر با ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ خط AB است.
  • D‌ برابر است با ۱۶۱.۸٪ تا ۲۶۱.۸٪ خط BC.
  • D همچنین به اندازه‌ی ۸۸.۶٪ خط XA اصلاح می‌کند.

به‌علاوه یادتان باشد نقطه‌ی D نباید از نقطه‌ی X فراتر برود. برگشت از نواحی نقطه‌ی D به صورت شارپ اتفاق می‌افتد. با توجه به صعودی یا نزولی بودن روند، سقف دوم پایین‌تر از سقف اول و کف دوم بالاتر از کف اول خواهد بود.

رسم الگوهای هارمونیک خفاش صعودی

تصویر زیر هم الگوی خفاش نزولی را نشان می‌دهد.

آشنایی با الگوی خفاش نزولی

الگوی خفاش ایده‌آل

الگوی خفاش ممکن است با نسبت‌های زیر تشکیل شود که در این صورت یک الگوی ایده‌آل خواهد بود. تصویر این الگو را ببینید:

الگوی هارمونیک خفاش ایده آل

در این الگو باید:

  • نقطه‌ی B دقیقا به اندازه‌ی ۵۰٪ موج XA اصلاح کند.
  • نقطه‌ی D هم دقیقا روی تراز ۸۸.۶٪ موج XA قرار می‌گیرد.
  • طول موج BC به اندازه‌ی ۵۰٪ الی ۶۱.۸٪ AB اصلاح می‌کند.
  • فیبوناچی پروجکشن BC یا همان نقطه‌ی D باید مقداری به اندازه‌ی ۲ داشته باشد. یعنی در الگوی خفاش ایده‌آل موج CD دوبرابر موج BC است.

برای اینکه یک الگوی هارمونیک خفاش ایده‌آل به وجود بیاید، حتما نیاز نیست که تمام موارد بالا در الگو ظاهر شود. هرچقدر که شرایط بیشتری برقرار باشد، ضریب اطمینان‌تان بالاتر خواهد بود. در حالت نزولی نیز همین موارد به چشم می‌خورند. این الگو هم به صورت صعودی و هم به صورت نزولی در بازار دیده می‌شود.

۳- الگوی گارتلی (Gartley)

در الگوی گارتلی هم دوباره همان نقاط ABCD و X را داریم. این الگو هم مثل خفاش است ولی تفاوت آن در نسبت‌ها و درصدهای فیبوناچی است. موج AB باید به میزان ۶۱.۸٪ موج XA اصلاح کند.

آشنایی با الگوی گارتلی

موج BC هم ممکن است به میزان ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ موج AB حرکت اصلاحی داشته باشد. نقطه‌ی D در تراز ۰.۷۸۶ فیبوناچی موج XA قرار می‌گیرد. برای اطمینان از تکمیل الگو لازم است که موج CD به اندازه‌ی۱۲۷٪ تا ۱۶۱٪ موج BC اصلاح کند. روند حرکتی سهم پس از تکمیل الگو تغییر می‌کند.

گارتلی یکی از پیچیده‌ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود چرا که در شرایطی ایجاد می‌شود که روند صعودی یا نزولی است و به شکلی ناگهانی سیگنال‌هایی دریافت می‌شود که تغییر روند را نشان می‌دهد. همین مسئله شناسایی این الگوها را کمی با مشکل مواجه می‌کند.

نوع صعودی این الگو را می‌توانیم در ابتدای روندها ببینیم که نشان‌گر این است که اصلاح قیمت در حال اتمام است و روند صعودی در حال شکل‌گیری است. این مسئله به تشکیل نقطه‌ی D منجر می‌شود.

نسبت‌های فیبوناچی در گارتلی صعودی و نزولی

مهم‌ترین نسبت‌های فیبوناچی در الگوی گارتلی (چه صعودی و چه نزولی) این‌ها هستند:

  • موج AB باید حتما اصلاحی به اندازه ۶۱.۸٪ خط XA داشته باشد. البته این میزان می‌تواند بیشتر هم باشد ولی نباید اندازه آن به ۷۶.۴٪ برسد.
  • موج BC می‌تواند اصلاحی به اندازه ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ موج AB داشته باشد.
  • D برابر است با ۱۲۷.۲٪ یا ۱۶۱.۸٪ خط BC.
  • هم‌چنین D با ۷۸.۶٪ خط XA‌ نیز برابری می‌کند.

در گارتلی صعودی حرکت نقطه‌ی D نباید از ۱.۶۱۸ بیشتر شود. اگر این اتفاق بیفتد نشان‌گر آن است که ناحیه‌ی بازگشتی بزرگ است و نمی‌توان به آن اعتماد کرد. یا این‌ که در تشخیص الگو اشتباه کرده‌ایم. محدوده‌ی مجاز این الگو بین ۱.۱۲۷ تا ۱.۶۱۸ است.

برای پیدا کردن نقطه‌ی PRZ هم باید یادمان باشد که:

  • در زمانی که AB=CD است، باید نقطه D را اندازه‌گیری کرد. این شیوه یکی از رایج‌ترین حالات اندازه‌گیری این نقطه است.
  • بازگشت قیمت در محدوده D برابر است با ۷۸.۶٪ از موج XA.

تشخیص واگرایی قیمت بین دو نقطه‌ی B و D در این الگو به کمک اندیکاتورهایی مثل مکدی، می‌تواند از احتمال بازگشت قیمت از نقطه‌ی D به ما خبر بدهد.

گارتلی صعودی و نزولی

الگوی صعودی گارتلی معمولا در آغاز روند به چشم می‌خورد. این الگو از پایان اصلاح و حرکت به سمت نواحی بالاتر خبر می‌دهد. در این حال نقطه‌ی D تشکیل می‌شود. در نوع صعودی این الگو قیمت از نقطه‌ی X تا A رشد می‌کند و پس از آن نوبت به اصلاح می‌رسد. نقطه‌ی B به اندازه‌ی ۶۱.۸٪ موج XA اصلاح می‌کند. سپس با تشکیل خط BC قیمت دوباره بالا می‌رود؛ یعنی تا ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ موج AB. در مرحله‌ی بعدی کاهش قیمت را داریم که در خط CD اتفاق می‌افتد. این خط به اندازه‌ی ۱۱۳٪ تا ۱۱۶.۸٪ خط BC اصلاح می‌کند. نقطه‌ی D هم سطح اصلاحی ۰.۷۸۶ را نسبت به خط XA مشخص می‌کند.

آموزش رسم الگوهای هارمونیک گارتلی صعودی و نزولی

نقطه‌ی D‌ یک PRZ محسوب می‌شود. در این ناحیه است که می‌توانیم موقعیت‌های خرید را شناسایی و به سهم ورود کنیم. در الگوهای نزولی نقطه‌ی D محدوده‌ی مناسب برای فروش را نشان می‌دهد و حدضرر کمی بالاتر از این نقطه قرار می‌گیرد.

گارتلی ایده‌آل

در گارتلی ایده‌آل، نقطه‌ی D یا همان BC پروجکشن باید دقیقا برابر ۰.۶۱۸ باشد و نقطه‌ی C هم برابر است با ۶۱.۸٪ خط AB. برای پیدا کردن محدوده‌ی بازگشتی لازم است که اکستنشن BC برابر با ۱۶۱.۸٪ باشد.

هدف‌گذاری، حد ضرر و شکست الگوی گارتلی

دو تارگت در این الگو می‌توانیم مشخص کنیم. اولی اصلاح ۶۱.۸٪ موج CD و پروجکشن ۱۰۰ درصدی موج BC. هدف دوم هم اکستنشن ۱۲۷.۲ درصدی موج CD و پروجکشن ۱۰۰ درصدی موج XA‌ است.

حد ضرر را در الگوی گارتلی باید در جایی نزدیک نقطه‌ی X و یا کمی بالاتر از آن قرار بدهیم. البته ممکن است قیمت به این نقطه برسد و پس از آن رشد کند. اما برای ما مهم است که قیمت به این ناحیه نرسد و حد ضررمان فعال نشود.

تعیین حد ضرر در الگوی گارتلی

در این تصویر اگر نقطه‌ی O یا همان X به سمت پایین بشکند، اعتبار الگوی گارتلی از بین می‌رود. این اتفاق وقتی پیش می‌آید که یک حرکت قوی در جهت معکوس در بازار به وجود بیاید. این مسئله فرصت خوبی را برای معامله در جهت روند و جبران ضرر قبلی در اختیار معامله‌گر قرار می‌دهد.

۴- الگوی پروانه (Butterfly)

یکی دیگر از انواع الگوهای معروف هارمونیک الگوی پروانه است که آموزش رسم آن را در این بخش توضیح می‌دهیم. الگوهای هارمونیک پروانه به دو شکل صعودی و نزولی در بازار بورس به چشم می‌خورند. هم‌پوشانی فیبوناچی در نقطه‌ی D اعتبار الگو را نشان می‌دهد.

مجددا پنج نقطه داریم و چهار ضلع. این اضلاع عبارت‌اند از: AB، BC، CD و XA. الگوی پروانه با الگوی خفاش و گارتلی شباهت دارد و تنها تفاوتش به نسبت‌ها و موقعیت نقاط برمی‌گردد. این الگو را معمولا در نقاط بازگشتی می‌بینیم.

اندازه‌ی موج AB به اندازه‌ی ۷۸.۶٪ گام XA و خط CD به میزان ۱۲۷٪ از خط XA خواهد بود. این‌ها نسبت‌های مهم فیبوناچی برای الگوی پروانه هستند. در این الگو نقطه‌ی گسترشی D از نقطه‌ی X فراتر می‌رود.

آموزش رسم الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی پروانه

به الگوی نزولی نگاه کنید. قیمت در این الگو از نقطه‌ی X تا A می‌ریزد. پس از آن موج صعودی و اصلاحی AB را داریم که به اندازه‌ی ۷۸.۶٪ خط XA است. موج BC هم به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ موج AB‌ اصلاح می‌کند. خط CD روی تراز ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ خط AB‌ و خط D هم در امتداد تراز ۱.۲۷ موج XA‌ تشکیل می‌شود. نقطه‌ی D نقطه‌ی مناسب فروش را مشخص می‌کند. حد ضرر را در این دو الگو در فاصله‌ی کمی از نقطه‌ی ورود قرار می‌دهیم.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی پروانه صعودی و نزولی

برای رسم الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی پروانه نسبت‌های زیر را مدنظر قرار بدهید:

  • B برابر است با ۷۸.۶٪ خط XA.
  • C به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ خط AB اصلاح می‌کند.
  • D برابر است با ۱۶۱.۸٪ تا ۲۲۴٪ خط BC.
  • D هم‌چنین با ۱۲۷٪ خط XA نیز باید برابر باشد.

شکل‌گیری این الگو هم مثل سایر الگوهای هارمونیک با خط XA شروع می‌شود. پس از آن نوبت به AB می‌رسد که در جهت مخالف تشکیل می‌شود. خط BC هم با توجه به اینکه XA صعودی یا نزولی است تشکیل می‌شود. خط CD آخرین خطی است که شکل می‌گیرد و نقطه‌ی D در این الگو نقطه‌ی بازگشت است.

الگوی پروانه ایده‌آل

خطوط الگوی پروانه ایده آل

در تصویر بالا که مربوط به حالت ایده‌آل الگوی پروانه است، نسبت‌های فیبوناچی به این صورت هستند:

  • موج AB به اندازه‌ی ۷۸.۶٪ خط XA اصلاح می‌کند.
  • موج BC هم به اندازه‌ی ۵۰٪ تا ۸۸.۶٪ خط AB رشد می‌کند.
  • نقطه‌ی D که پایین‌تر از خط X قرار دارد، باید روی تراز ۱.۲۷ نسبت به خط XA قرار بگیرد.
  • هم‌چنین خط CD باید به اندازه‌ی ۱۶۱.۸٪ خط BC اصلاح کند.

۵- الگوی خرچنگ (Crab)

می‌رسیم به الگوی هارمونیک خرچنگ یا کرب. باز هم پنج نقطه‌ی همیشگی را داریم و خط XA. این الگو در نقطه‌ی B با الگوی پروانه تفاوت دارد. این نقطه در سطح ۶۱.۸٪ خط XA قرار می‌گیرد. نقطه‌ی D هم در تراز ۱.۶۱۸ خط XA قرار می‌گیرد. اصلاح خط AB به اندازه‌ی ۳۸٪ تا ۵۰٪ خط XA است. نقطه‌ی بازگشتی D هم‌تراز با فیبوناچی ۰.۸۸۶ است. بقیه‌ی نسبت‌ها را می‌توانید در تصویر ببینید.

آموزش رسم الگوی خرچنگ نزولی و صعودی

همان‌طور که در تصویر مشخص است B باید به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ خط XA اصلاح کند. C هم برابر است با محدوده‌ی ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ خط AB. نقطه‌ی D موقعیت‌های خرید را به معامله‌گران نشان می‌دهد. حد ضرر در این الگو کمی پایین‌تر از نقطه ورود قرار داده می‌شود.

وقتی موج AB به میزان ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ طول XA اصلاح کند و CD به اندازه‌ی ۱۶۱.۸٪ خط XA ادامه پیدا کند، می‌توانیم از تشکیل ساختار کرب یا خرچنگ مطلع شویم. البته علاوه بر این، گام CD‌ باید با اکستنشن ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ نسبت به موج BC هم‌پوشانی داشته باشد تا از اعتبار بیشتری برخوردار شود.

در الگوی نزولی هم در حوالی نقطه D‌ موقعیت فروش ایجاد می‌شود و حد ضرر کمی بالاتر قرار داده می‌شود. خط CD‌ در این الگو موجب حرکت شارپی خواهد شد که می‌تواند رو به بالا یا پایین باشد. این ویژگی مهم هارمونیک خرچنگ است.

الگوی هارمونیک خرچنگ در نقاط بازگشتی به سرعت تشکیل می‌شود. به همین دلیل است که باید از قبل حد ضرر یا سود و نقاط ورود و خروج را مشخص کنید.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوهای خرچنگ صعودی و نزولی

برای رسم الگوهای هارمونیک خرچنگ صعودی و نزولی باید به نسبت‌های زیر توجه کنیم:

  • B برابر است با ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ خط XA.
  • C برابر است با ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ خط AB.
  • D برابر است با ۲۶۱.۸٪ تا ۳۶۱.۸٪ خط BC.
  • هم‌چنین D با ۱۶۱.۸٪ خط XA‌ برابری می‌کند.

در الگوی صعودی با حرکت از نقطه‌ی A به D الگوی AB=CD تشکیل می‌شود. نقطه‌ی D هم در این الگو باید پایین‌تر از نقطه‌ی X قرار بگیرد تا الگو اعتبار داشته باشد. البته اگر الگو نزولی باشد، نقطه‌ی D باید بالاتر از نقطه‌ی X باشد.

 الگوی دیپ کرب (Deep Crab)

این الگو حالت خاص و ویژه‌ای از الگوی خرچنگ است که یک تفاوت اساسی با آن دارد. موج AB در الگوی خرچنگ بین ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ موج XA اصلاح می‌کند. اما در الگوی دیپ کرپ میزان این اصلاح برابر است با ۸۸٪. به جز این دیگر تفاوتی میان این دو الگو وجود ندارد. یعنی خط CD به اندازه ۱۶۱.۸٪ خط XA است و هم‌پوشانی میان فیبوناچی با اکستنشن موج CD برابر است با ۲.۶۱ الی ۳.۶۱. پس از این که این الگو تشکیل می‌شود، انتظار داریم قیمت در نقطه D نمودار برگردد.

۶- الگوی کوسه (Shark)

این الگو با توجه به صعودی یا نزولی بودن دو قله یا دره دارد. اگر روند صعودی باشد، دو قله‌ی افزایشی ممتد و اگر نزولی باشد دو قله‌ی کاهشی ممتد داریم. در شکل صعودی این الگو نقطه‌ی C بالاتر از نقطه‌ی A و در نوع نزولی پایین‌تر از نقطه‌ی A قرار می‌گیرد.

آموزش رسم الگوهای هارمونیک صودی و نزولی کوسه

سطح بازگشتی در این الگو، تراز ۰.۸۸۶ فیبوناچی است. یعنی موج AB به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۸۸.۶٪ موج XA اصلاح می‌کند. بعد از آن موج BC را داریم که طول آن به اندازه‌ی ۱۱۳٪ تا ۱۶۱.۸٪ موج AB است. هم‌چنین موج CD هم به اندازه‌ی ۱۶۱.۸٪ تا ۲۲۴٪ خط BC می‌تواند اصلاح کند.

به نقطه‌ی D در الگوی صعودی دقت کنید. کمی بالاتر از آن خط‌چینی داریم که نشان می‌دهد این الگو می‌تواند دو نقطه‌ی D داشته باشد که در سطوح ۸۸.۷٪ و ۱۱۲.۷٪ نسبت به نقطه‌ی X قرار می‌گیرد.

الگوی کوسه صعودی در انتهای روندهای نزولی تشکیل می‌شود که نشان از تغییر روند به صعودی دارد. در سمت مقابل هم الگوی کوسه نزولی را داریم که نشان از شروع روند نزولی دارد.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی کوسه صعودی و نزولی

با توجه به شکل این الگو می‌توانیم ترازها و نسبت‌های مهم فیبوناچی را در رسم الگوی کوسه این‌طور خلاصه کنیم:

  • نقطه‌ی B در تراز ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ نسبت به A قرار می‌گیرد.
  • نقطه‌ی C به اندازه‌ی ۱۶۱.۸٪ تا ۱۱۳٪ خط AB امتداد دارد.
  • پروجکشن BC یا همان نقطه‌ی D روی تراز ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ فیبوناچی است.
  • D هم‌چنین روی تراز ۰.۸۸۶ تا ۱.۱۳ نسبت به X قرار می‌گیرد.

۷- الگوی سه حمله (Three-Drives)

این الگو بسیار به الگوی AB=CD شباهت دارد اما از پنج موج یا خط تشکیل می‌شود. از میان انواع الگوهای هارمونیک، این الگو شباهت بسیاری به امواج الیوت دارد. با توجه به صعودی یا نزولی بودن الگو، ممکن است سه قله و دو دره یا سه دره و دو قله در نمودار سهم ببینیم. طول قله‌ها و هم‌چنین حرکات اصلاحی باید با هم برابر باشد. تصویر زیر الگوی سه حمله صعودی و نزولی را به خوبی نشان می‌دهد.

الگوهای هارمونیک سه حمله صعودی و نزولی

برای توضیح بیشتر، الگوی نزولی را نگاه کنید. در این الگو پس از آنکه هر بار حرکتی صعودی اتفاق افتاده است، شاهد یک اصلاح قیمتی هستیم. این اصلاح‌ها هرکدام در تراز ۰.۶۱۸ از موج قبلی‌شان قرار می‌گیرند. حرکات صعودی هم روی تراز ۱.۲۷۲ قرار می‌گیرند. وقتی که آخرین قله تشکیل می‌شود، اصلاح بعدی از آخرین اصلاح بیشتر خواهد بود و فقط کمی بالاتر از نقطه‌ی A قرار می‌گیرد.   

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی سه حمله

این الگو نسبت به سایر الگوهای هارمونیک که در این آموزش آن‌ها را بررسی کرده‌ایم، ترازهای کمتری دارد. یعنی فقط دو تراز مهم دارد که عبارت‌اند از:

  • ۰.۶۱۸ برای تشکیل قله‌ها در الگوی صعودی و دره‌ها در الگوی نزولی.
  • ۱.۲۷۲ برای تشکیل دره‌ها در الگوی صودی و قله‌ها در الگوی نزولی.

۸- الگوی سایفر (Cypher)

در میان انواع الگوهای هارمونیک که تا اینجا آموزش دادیم، این الگو کمتر از سایر الگوها مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. اول به ساختار این الگو در شکل زیر نگاه کنید:

رسم الگوهای هارمونیک سایفر صعودی و نزولی

این الگو هم مثل دیگر الگوهای هارمونیک در دو نوع صعودی و نزولی و به شکل M و W در نمودار سهام بازار بورس تشکیل می‌شود. در الگوی صعودی موج XA صعودی است و پس از اصلاح و برگشت، سر انجام با خرید در نقطه‌ی D می‌توان به سود رسید. در الگوی نزولی هم گام اول یعنی XA حرکتی از بالا به پایین دارد و پس از یافتن محدوده‌ی D سیگنال فروش صادر می‌شود.

نسبت‌های فیبوناچی در الگوی سایفر

نسبت‌های فیبوناچی در این الگو به این صورت هستند:

  • طول AB به اندازه‌ی ۳۸.۲٪ تا ۶۱.۸٪ ضلع XA است.
  • BC‌ به اندازه‌ی ۱۱۳٪ تا ۱۴۱.۴٪ موج XA حرکت می‌کند.
  • در نهایت خط CD که در روندهای صعودی یک گام بازگشتی است، به میزان ۱۲۷.۲٪ تا ۲۰۰٪ موج BC پیش می‌رود.
  • D روی تراز ۰.۷۸۶ نسبت به X قرار می‌گیرد.

روش تشخیص الگوهای هارمونیک

آنچه در بالا در قالب آموزش انواع الگوهای هارمونیک مشاهده کردیم، به طور کلی در پنج مرحله قابل بررسی است. یعنی می‌توانیم در پنج گام یک الگوی هارمونیک را تشیص بدهیم. این پنج گام این‌ها هستند:

  • یافتن نقطه‌ی شروع الگو: با دنبال کردن خط روند، می‌توانید یک سقف یا کف قابل توجه را روی نمودارتان پیدا کنید. این نقطه، همان نقطه‌ی شروع یا X خواهد بود.
  • پیدا کردن نقطه‌ی A: این نقطه اولین نقطه‌ی چرخش خواهد بود. این نقطه با استفاده از هم‌پوشانی ترازهای فیبوناچی برای تشخیص نقاط چرخش B و D کاربردی خواهد بود.
  • نقطه‌ی B: این نقطه از آن جهت اهمیت دارد که حرکت در فاصله‌ی نقاط A و B الگو را مشخص می‌کند.
  • تشخیص نقطه‌ی C: در فاصله‌ی بین نقاط A و B‌ نقطه‌ی C را خواهیم داشت. وقتی در مرحله‌ی قبل الگو را تشخیص داده باشید و از فیبوناچی هم استفاده کنید می‌توانید نقطه‌ی چرخش C را پیش‌بینی کنید.
  • نقطه‌ی D یا محدوده PRZ: بهترین زمان برای خرید یا فروش را می‌توانید با تشخیص نقطه‌ی D به دست بیاورید. این نقطه را می‌توانید در جایی میان فاصله‌ی نقاط A و X به دست بیاورید.

حالا که هر پنج نقطه را دارید، می‌توانید الگوی شکل‌گرفته را تشخیص بدهید و با توجه به صعودی یا نزولی بودن الگو اقدامات لازم را انجام بدهید.

مزایا و معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال

اکنون و پس از آموزش انواع الگوهای هارمونیک بهتر است نگاهی هم به مزایا و معایب این الگوها بیندازیم.

مزایا

  • ارتباط میان حرکات قیمتی اساس و پایه‌ی الگوهای هارمونیک را در تحلیل تکنیکال تشکیل می‌دهد. با استفاده از الگوهای هارمونیک این روابط را به کمک ترکیب الگوهای قیمتی و سطوح فیبوناچی می‌توانیم محاسبه کنیم.
  • الگوهای هارمونیک به معامله‌گران کمک می‌کنند تا محدوده‌های بازگشتی را شناسایی کنند. این روش معاملاتی بر اساس حرکات گذشته‌ی قیمت و پیش‌بینی آن در آینده متمرکز است. در واقع معامله‌گر در این روش از مسائل بنیادی تمرکزش را برمی‌دارد و به حرکات قیمت بیشتر توجه می‌کند.
  • الگوهای هارمونیک در تعیین شرایط بازار عملکرد موثری دارند و می‌توانند در سطوح قیمتی فرصت‌های مطلوب معاملاتی را کشف کنند.
  • تمرکز روی حرکات قیمتی از تعصب بی‌جا و کورکورانه جلوگیری می‌کند و موفقیت بیشتر معامله‌گر را به دنبال خواهد داشت.
  • الگوهای هارمونیک در پیدا کردن نقاط بازگشت با تکیه بر محاسبات نسبت به امواج قیمتی عملکرد موفقیت‌آمیزی دارند.
  • مزیت این الگوها آن است که دامنه‌های قیمتی آن‌ها دقیق است. یعنی مواردی مانند حد سود و حد ضرر که در آموزش انواع الگوهای هارمونیک در بالا توضیح دادیم. این مسئله موجب افزایش حس اطمینان در معامله‌گر می‌شوند.
  • در بسیاری از موارد ممکن است الگوهای هارمونیک درون الگوهای دیگر تشکیل شوند. یا ممکن است یک الگوی هارمونیک پیدا کنید که درون آن الگوی غیرهارمونیکی تشکیل شده باشد. این مسئله می‌تواند به اثربخشی بیشتر این الگوها کمک کند.

معایب

  • گاهی ممکن است معامله‌گر الگویی را روی نمودار ببیند که شبیه الگوی هارمونیک است اما با بررسی سطوح فیبوناچی می‌فهمد که چنین نیست. البته نمی‌شود این را عیب دانست. چرا که باعث می‌شود معامله‌گر تا زمان تکمیل الگو صبر کند و از ورود زودهنگام و اقدامات هیجانی جلوگیری کند.
  • ممکن است معامله‌گر در ناحیه‌ی بازگشتی معامله‌ای انجام دهد ولی الگو شکل نگیرد که این مسئله ریسک معاملاتی را نشان می‌دهد. این مسئله را هم نمی‌توان عیب دانست. چرا که مدیریت ریسک فارغ از استراتژی معاملاتی باید در هر صورت در نظر گرفته شود.
  • تشخیص این الگوها کار چندان آسانی نیست و نیازمند تجربه است و درک آن برای افراد زیادی سخت است.

جمع بندی

الگوهای هارمونیک که در انواع مختلفی روی نمودار سهام در بازار بورس یا سایر بازارهای مالی تشکیل می‌شوند، حاصل ترکیب پرایس اکشن و فیبوناچی هستند. در حقیقت هر زمان که تحرکات قیمتی موجب حرکتی می‌شود، می‌توان به کمک فیبوناچی پیش‌بینی کرد که حرکات تا چه محدوده‌ای ادامه پیدا خواهند کرد. این مسئله به تشکیل چارچوب‌هایی مشخص در قالب اشکالی از پیش تعیین شده می‌انجامد که هر یک ویژگی‌هایی دارند. تایید حرکات پی در پی منجر به شناسایی محدوده‌ی PRZ می‌شود که در آن محدوده امکان برگشت بازار زیاد است. برخی از انواع الگوهای هارمونیک شبیه هم هستند و تنها در ترازهای فیبوناچی با هم تفاوت دارند که آشنایی با این موارد می‌تواند معامله‌گر را از سردرگمی رها کند.

سوالات متداول با پاسخ های کوتاه

الگوهای هارمونیک چیست؟

ساختارهای دقیق قیمتی هستند که در قالب الگوهایی مشخص با ویژگی‌هایی منحصربه‌فرد تشکیل می‌شوند و به ما این اجازه را می‌دهند که حرکت بعدی را پیش‌بینی کنیم. این الگوها معمولا از پنج نقطه‌ی ABCDX تشکیل می‌شوند که جایگاه قرارگیری هر کدام با توجه به نوع الگو متفاوت خواهد بود.

دلیل اهمیت آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک چیست؟

این الگوها به ما کمک می‌کنند محدوده‌های احتمالی برگشت قیمت را شناسایی کنیم و از این طریق بتوانیم معاملاتی سودده داشته باشیم.

نقش فیبوناچی در شناسایی الگوهای هارمونیک چیست؟

زمانی که می‌خواهیم حرکات بعدی سهم را پیش‌بینی کنیم نیاز به تاییدیه داریم. تاییدیه‌ها به کمک تراز فیبوناچی انجام می‌شوند که می‌توانیم میزان اصلاح یا امتداد خطوط را تشخیص بدهیم.

انواع الگوهای هارمونیک در بورس کدام‌اند؟

AB=CD، پروانه، گارتلی، سایفر، کوسه، خرچنگ، خفاش و سه‌حرکته از جمله الگوهای پرکاربرد هارمونیک هستند.

مهم‌ترین نسبت‌های فیبوناچی در الگوهای هارمونیک کدام‌اند؟

نسبت‌های زیادی را می‌توان نام برد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: ۰.۳۸۲، ۰.۵، ۱.۴۱، ۲، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸.

معامله با الگوهای هارمونیک چطور انجام می‌شود؟

این الگوها که بر مبنای نسبت‌های فیبوناچی رسم می‌شوند، از دقت بالایی برخوردار هستند. کافی است بتوانید که روی نمودار قیمت سهام، این الگوها را پیدا کنید. بعد از رسم این الگوها، می‌توانید مطابق با ساختار هر کدام، نقاط ورود و خروج مناسب به سهم را پیدا کنید.

مزایای الگوهای هارمونیک در چیست؟

دقت در محاسبه‌ی حد سود و زیان، شناسایی نقاط برگشت به صورت دقیق، جلوگیری از سوگیری‌ها و تعصبات، تعیین شرایط بازار.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا