پایه پولی چیست؟ داراییهای قدرتمند بانک مرکزی برای توزیع پول

پول از آن موضوعاتی است که تقریبا هر روز درباره آن صحبت میکنیم. صحبت کردن در مورد پول در معنای اقتصادی آن اما نیازمند زمان زیادی است. چرا که مباحثی که حول محور پول میچرخند از تنوع زیادی برخوردارند. به طور کلی پول را میتوان همان اسکناس و مسکوکاتی دانست که در اختیار مردم است یا به صورت سپرده نزد بانکها و موسسات مختلف وجود دارد. یکی از مباحث وابسته به پول، پایه پولی است. احتمالا این اصطلاح را پیشتر شنیدهاید. شاید هم نام دیگر آن به گوشتان خورده باشد؛ یعنی پول پرقدرت. اما پایه پولی چیست؟ به طور کلی انواع سکه، اسکناس و اعتباراتی که از جانب بانک مرکزی منتشر میشوند، به عنوان پایه پولی شناخته میشوند.
همچنین پایه پولی و نقدینگی دو مفهومی هستند که به هم گره خوردهاند. حجم نقدینگی را میتوان پول به همراه سپردههای غیر جاری دانست. منظور سپردههایی است که به شکل بلندمدت و کوتاهمدت در بانک نگهداری میشوند. البته در ایران حسابهای غیرجاری را با نام شبه پول میشناسند.
اشارهای به تاریخچه پایه پولی

حال که قصد داریم بدانیم پایه پولی چیست، بد نیست به تاریخچهای مختصر از آن اشاره کنیم. پیشتر در مقاله «سیستم پولی چیست؟ از مبادله کالا تا اسناد اعتباری» گفتیم که پس از مبادله پایاپای دورانی رسید که مردم به فلزات گرانقیمت روی میآوردند و از آنها به عنوان واسطههای مبادلاتی استفاده میکردند. اما مشکلاتی در این میان وجود داشت که کمکم باعث شد مردم طلاهای خود را نزد صرافیها نگهداری کنند. سپس در ازای این طلاها رسید میگرفتند. این برگه حکم همان پول را داشت و ارزشمند بود.
اما صرافیها به مرور زمان جای خود را به دولت دادند. یعنی دولت خودش رسید طلا را در اختیار مردم قرار میداد. یعنی دولت معادل طلایی که در خزانه دولت نگهداری میشد، اسکناس چاپ میکرد. اما پس از مدتی دولتها متوجه شدند که میتوانند بیش از ذخایر طلای خود اسکناس منتشر کنند. به این ترتیب درصدی از ارزش اسکناس منتشره را به عنوان پشتوانه نگهداری میکردند. افزون بر طلا موارد دیگری همچون ذخایر ارزی نیز به عنوان این پشتوانه نگهداری شدند.
قدرت پایه پولی در چیست؟
همین ابتدا، لازم است به یک سوال مهم پاسخ دهیم. آن هم این است که چرا صفت پرقدرت را برای این پولها به کار میبرند؟ گفتیم که پایه پولی از جانب بانک مرکزی منتشر میشود. همین امر موجب میشود این پول، پرقدرت باشد. پول پرقدرت شامل موارد موجود در ترازنامه بانک مرکزی است. اکنون دیگر میتوان دریافت که پایه پولی چیست. پول پر قدرت یا پایه پولی به زبان ساده عبارت است از جمع اسکناس، مسکوکات و سپردههایی که نزد بانک مرکزی قرار دارد. منظور از مسکوکات همان پولهای فلزی یا سکه است. در واقع بانک مرکزی اقدام به انتشار منابعی میکند تا آنها را در اختیار بانکهای تجاری قرار دهد.
بانکها به کمک این منابع و با خلق پول بانکی میتوانند حجم پول را گسترش دهند. پایه پولی را میتوان از دو منظر بررسی کرد. یکی از دید منابع و دیگری از منظر مصارف. به این ترتیب قادر خواهیم بود با استفاده از فرمول پایه پولی، آن را محاسبه کنیم. اکنون قصد داریم به معرفی منابع پایه پولی بپردازیم.
اولین منبع پایه پولی چیست؟
ذخایر طلا به عنوان اولین منبع پایه پولی شناخته میشود. اما بانک مرکزی دارای معدن طلا نیست. پس منظور از از اینکه طلا نخستین منبع پایه پولی به شمار میرود چیست؟ در ترازنامه بانک مرکزی، زمانی که یک مبلغ ریالی ذخایر طلا مثبت شود، نشاندهنده این امر است که بانک مرکزی این مقدار طلا را دریافت کرده و معادل آن، به صاحبان طلا ریال داده است. یعنی درست معادل طلا، ریال به بیرون از بانک مرکزی منتقل شده است. به این ترتیب پایه پولی بیشتر شده است. نقش بانک مرکزی در این فرآیند، تنظیم کردن جریان پول کشور است.
داراییهای خارجی، دومین منبع پایه پولی
داراییهای خارجی دومین منابع پایه پولی به شمار میروند. یعنی خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی به عنوان پول پرقدرت شناخته میشوند. در واقع ارزهای کشورهای دیگر برای اینکه به معادل ریالی تبدیل شوند به بانک مرکزی منتقل میشوند. به این ترتیب ارز خارجی وارد و معادل ریالی آن از بانک خارج میشود. به این ترتیب مشخص است که بانک مرکزی مجددا در نقش منتشرکننده ظاهر میشود.
اگر بخواهیم از این منبع پایه پولی به زبان ساده حرف بزنیم باید بگوییم که در این فرآیند بانک مرکزی ارز را میگیرد و در ازای آن ریال تحویل میدهد. فراموش نکنیم که بانک مرکزی این قدرت را دارد که در خالص داراییهای خود تغییراتی ایجاد کند و به این ترتیب در بازار ارز مداخله کند.
دارایی ترازنامه، سومین منبع پایه پولی
خالص داراییهایی که در ترازنامه بانک مرکزی ثبت شده است، به عنوان سومین منبع پایه پولی شناخته میشود. در واقع خالص دارایی ترازنامه نشاندهنده خالص بدهیهایی است که دولت باید به بانک مرکزی بپردازد. در برخی از کشورها بانک مرکزی استقلال لازم را ندارد. همچنین ممکن است نظام مالیاتی نیز دچار ضعف باشد. در این شرایط است که دولت برای تامین کسری بودجهاش دست به دامان بانک مرکزی میشود. یعنی مبلغ موردنظر را از بانک مرکزی قرض میگیرد.
اما اگر بانک مرکزی از استقلال کافی برخوردار باشد چه اتفاقی میافتد؟ اگر خاطرتان باشد گفتیم که پایه پولی و نقدینگی با هم مرتبطاند. بانک مرکزی برای تنظیم ارتباط میان این دو فاکتور، دست به خرید و فروش اوراق قرضه دولتی میزند.
بیشتر بخوانید
از صحبتهای بالا میتوان به این نتیجه رسید که زمانی که مانده بدهی دولت به بانک مرکزی تغییر میکند، این امر نشاندهنده تنظیمات مناسب پولی از جانب بانک مرکزی است. به عنوان مثال ممکن است بانک مرکزی برای اینکه کارایی پولی معاملات را تامین کند، اقدام به افزایش حجم پول در جریان کند. به این ترتیب این کار را از طریق خرید اوراق قرضه دولتی انجام میدهد؛ اوراقی که مردم قبلا آن را خریداری کردهاند. در نقطه مقابل، ممکن است بانک مرکزی تشخیص دهد که باید حجم پول در جریان کم شود. به همین دلیل دست به فروش اوراق قرضه دولتی خود میزند. سپس در ازای آن از مردم پول دریافت میکند و نقدینگی را به سمت خود جذب میکند. در این شرایط پول از بیرون وارد بانک میشود. مشخص است که به این ترتیب پایه پولی کاهش پیدا کرده است.
بانکهای بدهکار، منبع چهارم پایه پولی
نظر شما در مورد چهارمین منبع پایه پولی چیست؟ مشخص است که این مورد به مطالبات بانک مرکزی از سایر بانکها اشاره دارد. منظور مبالغی است که دیگر بانکها باید به بانک مرکزی بپردازند. اگر بخواهیم در مورد این منبع پایه پولی به زبان ساده صحبت کنیم، باید بگوییم که سیستم بانکی از بانک مرکزی وام میگیرد. چنانچه در بخش خصوصی نیاز به وام زیاد باشد، و همچنین نرخ تنزیل از بانک مرکزی، کمتر از نرخ بهره بازار باشد، بانکها برای وام گرفتن به بانک مرکزی مراجعه میکنند. مبلغی که بانک مرکزی به بخش خصوصی وام میدهد، همان پول پرقدرت است که در صورت خلق اعتبار، میتواند چندبرابر شود.
بیشتر بخوانید
آخرین منبع پایه پولی؛ خالص سایر داراییهای بانک مرکزی
به عنوان آخرین منبع پایه پولی، با خالص سایر داراییهای بانک مرکزی سر و کار داریم. برای اینکه این میزان را محاسبه کنیم، لازم است که برخی عوامل را مدنظر قرار دهیم. به این منظور باید سایر بدهیها، ودیعه ثبت سفارش کالاهای بخش غیردولتی، پیشپرداخت اعتبارات اسنادی بخش دولتی و همچنین حساب سرمایه را از سایر داراییها کسر کنیم.
اما نباید فراموش کرد که عرضه پول در سیستم پولی امری پیچیده است. در عرضه پول، رفتارهای متقابل چهار گروه دخیل در این پروسه اثر فراوانی دارد. این چهار گروه شامل بانک مرکزی، بانکهای تجاری و تخصصی، وامگیرندگان و سپردهگذاران هستند. در تمام اقتصادهایی که سیاستهای پولی در آن نسبتا مستقل از سیاستهای مالی است، کنترل پایه پولی به عهده بانک مرکزی است. مقامات پولی کشورها برای تاثیرگذاری بر اقتصاد، از بانک مرکزی به عنوان اهرم اصلی استفاده میکنند. به علاوه چنین کنترلی از جانب بانک مرکزی، به حفظ ارزش پول ملی و همچنین ثبات اقتصادی داخلی و خارجی کمک میکند.
فرمول پایه پولی بر حسب مصارف چیست؟
گفتیم که پایه پولی به زبان ساده به اسکناس و مسکوکات در جریان گفته میشود. منظور از «در جریان» این است که این بخش از اسکناسها و مسکوکات در صندوق بانک مرکزی موجود نیست. همچنین باید ذخایر سیستم بانکی را که نزد بانک مرکزی است، در محاسبات دخیل کرد. این ذخایر شامل ذخایر قانونی یا ذخایر اضافی خواهند بود. به این ترتیب فرمول پایه پولی به این شکل خواهد بود:
B = (N-C1) + TR
در این فرمول متغیرها عبارتاند از:
B: پایه پولی
N-C1: بخشی از اسکناس و مسکوکات که خارج از بانک مرکزی است
TR: کل ذخایر سیستم بانکی
موجودی سکه و اسکناس (C1) دومین قلم از داراییهای موجود در ترازنامه بانک مرکزی به شمار میرود. این میزان سکه و اسکناس در صندوق بانک مرکزی برای فعالیتهای جاری این بانک نگهداری میشود. نخستین قلم از بدهیهای ترازنامه نیز به اسکناس و مسکوک (N) مربوط است. اما دومین مورد از این بدهیها، مربوط به ذخایر سیستم بانکی (Total Reserves) است.
نکته
با توجه به معادله بالا، ممکن است بانک مرکزی دست به فعالیتی بزند که افزایش (N-C1) را در پی داشته باشد. به این ترتیب سکه و اسکناس به طور مستقیم به میزان بیشتری منتشر میشوند. در نتیجه عرضه پول افزایش پیدا میکند.
به علاوه اگر فعالیت بانک مرکزی به شکلی باشد که موجب افزایش TR شود، ذخایر اضافی سیستم بانکی زیاد میشوند. به این ترتیب قدرت وام، اعتباردهی و خلق سپردههای جاری برای سیستم بانکی بیشتر میشود. این مسئله موجب افزایش عرضه پول میشود.
این دو فاکتور در بدهیهای ترازنامهای بانک مرکزی، نقش پررنگی دارند. حال اگر کسی از شما پرسید پایه پولی چیست میتوانید در پاسخ، به همین دو فاکتور اشاره کنید. در بیان پایه پولی به زبان ساده میتوان چنین گفت: هر یک ریال پایه پولی میتواند ذخایر پولی (TR) باشد که خود موجب ایجاد چندین ریال حساب سپرده دیداری (پول) میشود. اگر هم خود ذخیره پولی نباشد میتواند به طور مستقیم در مبادلات استفاده شود (N-C1). البته سکه و اسکناس در جریان به خودی خود میتواند موجب ایجاد چندین ریال حساب سپرده دیداری یا همان پول شود. حال میتوان دریافت که مراد از پول پرقدرت چیست.
پایه پولی بر حسب منابع
پایه پولی تنها در شرایطی تغییر میکند که دستکم یکی از موارد دارایی یا بدهی مندرج در ترازنامه بانک مرکزی تغییر کند. منابع پایه پولی به زبان ساده همان داراییها و بدهیهای ترازنامهای بانک مرکزی هستند. منتهی نباید سکه و اسکناس خارج از بانک مرکزی (N-C1) و همچنین ذخایر سیستم بانکی (TR) را در نظر گرفت.
منابع پایه پولی چیست؟
با توجه به آنچه تا کنون گفته شد، مشخص است که منابع پایه پولی عبارت است از داراییها و بدهیها.
فرمول داراییها
B = FA + GS + D&A + OA
که در آن:
FA یا (Foreign Assets) برابر است با داراییهای خارجی. این گزینه از جمله اقلام داراییهای ترازنامهای بانک مرکزی به شمار میرود.
GS یا (Government Securities) بدهی بخش دولتی یا نگهداری اوراق بهادار دولتی را نشان میدهد. این مورد در داراییهای ترازنامهای بانک مرکزی به چشم میخورد.
D & A یا (Discount and Advances) به منزله بدهی بانکها یا وامهایی است که به سیستم بانکی پرداخت شده است. این قلم در داراییهای ترازنامه بانک مرکزی درج میشود و با ذخایر حاصل از وام سیستم بانکی BR یا (Barrowed Reserves) معادل است.
OA یا (Other Assets) به سایر داراییهای ترازنامه بانک مرکزی اشاره دارد.
فرمول بدهیها
CAP + OL) – GD – FL)
در این فرمول:
GD یا (Government Deposits) سپردههای دولت نزد بانک مرکزی را نشان میدهد. این مورد از جمله اقلام موجود در بدهی ترازنامه است.
FL یا (Foreign Liabilities) بدهیهای ارزی را بیان میکند.
CAP برابر است با حساب سرمایه (Capital Account). این مورد پنجمین قلم در بدهی ترازنامه بانک مرکزی است. ارزش کل سهام بانک مرکزی توسط حساب سرمایه مشخص میشود.
OL یا (Other Liabilities) سایر بدهیها را نشان میدهد.
هر تغییری که در مصارف پول پرقدرت ایجاد شود، باید از منابع پایه پولی تامین شود. در ترازنامه مرکزی برای تغییر در قلم اسکناس و مسکوک یا سپردههای سیستم بانکی شرطی وجود دارد. این شرط بیان میکند که باید یکی از اقلام دارایی با بدهی تغییر کند. به این ترتیب مشخص است که تغییراتی که در مصارف ایجاد میشود در پی تغییر در منابع است.
مثال
برای اینکه بهتر بدانیم پایه پولی چیست بد نیست به چند مثال اشاره کنیم.
- بانک مرکزی اگر تمایل به افزایش اسکناس و مسکوکات در دست مردم داشته باشد، میتواند به شیوههای مختلفی این امر را انجام دهد. در یکی از این روشها دولت ارز حاصل از صادرات نفت را در اختیار بانک مرکزی قرار میدهد. سپس در ازای آن، معادل ارزش این ارز را به ریال از بانک مرکزی دریافت میکند. در چنین شرایطی میزان هر دو قلم FA و (N-C1) در ترازنامه بانک مرکزی زیاد میشود.
- یکی دیگر از شیوهها وام گرفتن دولت از بانک مرکزی است. همچنین دولت میتواند اوراق قرضه را به بانک مرکزی بفروشد. در چنین شرایطی GS و (N-C1) زیاد میشود.
- اما میتوان این کار را به طریقی دیگر نیز انجام داد. یعنی بخش دولتی مقداری از سپردههایی را که نزد بانک مرکزی دارد، برای پرداخت حقوق کسر کند. در این صورت میزان (N-C1) افزایش پیدا میکند و در سمت دیگر GD کم میشود.
- همچنین بانک مرکزی میتواند وام نقدی به سیستم بانکی بدهد. به این ترتیب (N-C1) و BR هر دو زیاد میشوند. کاهش (N-C1) در شرایطی رخ میدهد که دولت یا سیستم بانکی، از بازپرداخت وام به صورت نقد سرباز زنند. در این حالت (N-C1) و GS در مورد دولت کم میشود. همچنین در مورد سیستم بانکی نیز دو قلم (N-C1) و BR کم میشود.
- دولت میتواند مالیاتهای نقدی را دریافت کند. سپس آن را به حساب خود در بانک مرکزی واریز کند. به این ترتیب GD زیاد و (N-C1) کم میشود.
نتیجه
به طور کلی میتوان گفت بیشتر فعالیتهایی که از آنها یاد شد، از طریق چک و منبع سپردههای بانکی انجام میشوند. به این ترتیب مشخص است که بخش دیگر پایه پولی TR هم دستخوش تغییر خواهد شد. تغییر در این قلم با تغییر در یکی از منابع پولی رخ میدهد. همچنین اگر (N-C1) تغییر کند، TR نیز ممکن است تغییر کند. در این صورت میزان B ثابت خواهد ماند. به مثال زیر توجه کنید:
چنانچه دولت قصد کند که هزینههایی مانند حقوق را به کمک سپردههایش در بانک مرکزی پرداخت کند، چکی را به عهده حساب خود در بانک مرکزی مینویسد و حقوق کارکنانش را پرداخت میکند. فردی که حقوق میگیرد، چک دولت را به حساب خود میخواباند. به این ترتیب سیستم بانکی این چک را به بانک مرکزی ارسال میکند. با انجام این مرحله، بانک مرکزی سپرده سیستم بانکی نزد خود (TR) را افزایش میدهد و سپرده دولت (GD) را کسر میکند. در نتیجه سپرده فرد حقوق بگیر زیاد میشود. به علاوه اگر سیستم بانکی از بانک مرکزی وام بگیرد، مرسومترین حالت این است که قلم وام بانک مرکزی به سیستم بانکی در ترازنامه بانک مرکزی (BR) افزایش پیدا کند. به همین ترتیب سپرده بانکی در بانک مرکزی (TR) به فراخور همین مبلغ زیاد میشود.
شکل دیگری از منابع پایه پولی
- خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی: B – FA – FL
- بدهی بانکها به بانک مرکزی: D & A
- خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی: Gs – GD
- خالص سایر داراییها: (OA – ( CAP + OL
خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی
پیشتر گفتیم که FA در پایه پولی چیست. این قلم داراییهای خارجی بانک مرکزی را نشان میدهد. یعنی بدهیهای سایر کشورها به بانک مرکزی با این فاکتور مشخص میشود. مثلا اگر بانک مرکزی دلار دارد، یعنی قدرت خرید دلاری نیز دارد. این قدرت خرید در پایه پولی به زبان ساده از طلب بانک مرکزی در مقایسه با دارایی کشورهایی خبر میدهد که دلار منتشر کردهاند یا دلار به عنوان پول مورد قبول آنهاست. همچنین FL بدهی بانک مرکزی را به کشورهای خارجی نشان میدهد. به این ترتیب FA – FL خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی یا همان مطالبات خارجی این بانک است.
بدهی بانکها به بانک مرکزی
D & A عبارت است از وام بانک مرکزی به سیستم بانکی. در واقع میتوان گفت این مورد مطالبات بانک مرکزی را از سیستم بانکی نشان میدهد. همچنین (TR) سپردههای سیستم بانکی را در بانک مرکزی نشان میدهد. V نماد پول نقد در سیستم بانکی است. به این ترتیب مشخص است که TR + V مطالبات سیستم بانکی را از بانک مرکزی نشان میدهد.
اگر بخواهیم خالص مطالبات بانک مرکزی را از بانکهای تجاری و تخصصی به دست آوریم، لازم است که اختلاف (D & A – TR – V) را محاسبه کنیم. دقت کنید که در محاسبه منابع پایه پولی تمام مطالبات بانک مرکزی از بانکهای تجاری و تخصصی (D & A) لحاظ شده است نه خالص مطالبات. دلیل این مسئله آن است که بخشی از خالص مطالبات بانک مرکزی از سیستم بانکی (بدهی بانکها به بانک مرکزی) جزو پایه پولی محسوب میشود. به این دلیل نمیتوان آن را در شمار منابع پولی به حساب آورد.
اگر خالص مطالبات بانک مرکزی از سیستم بانکی (خالص بدهیهای بانکها به بانک مرکزی) به عنوان منبع پایه پولی در نظر گرفته شود، در واقع تعریف پایه پولی مخدوش میشود. یعنی آن قلم که میتوانست همین نقش را ایفا کند، از تعریف مذکور حذف میشود. سایر اقلام منابع یعنی (GS – GD) و (OA – (CAP + OL تشکیلدهنده خالص مطالبات بانک مرکزی از دولت یا بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی و خالص سایر داراییها هستند.
خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی
GS برابر است با دارایی بانک مرکزی که میتوان آن را به این طریق تعریف کرد: اوراق بدهی دولتی به بانک مرکزی. این اوراق در دسته مطالبات بانک مرکزی از دولت است. (GD) سپرده دولت در بانک مرکزی است که در دسته مطالبات دولت از بانک مرکزی یا به عبارت دیگر بدهی بانک مرکزی به دولت جای میگیرد. به این ترتیب اختلاف (GS – GD) جزو خالص مطالبات بانک مرکزی از دولت محسوب میشود.
خالص سایر داراییها
از منظری دیگر سرمایه (CAP) و اقلامی که در سایر بدهیها (OL) حاضر هستند، در دسته مطالبات دولت از بانک مرکزی قرار میگیرند. OA یا سایر داراییها نیز همان مطالبات بانک مرکزی از دولت را نشان میدهند. به بیان سادهتر خالص مقدار (GS – GD) – (CAP + OL – OA) نشاندهنده کل خالص مطالبات بانک مرکزی از دولت است. اقلامی همچون ودیعه نیز برای ثبت سفارش بخش خصوصی در دسته بدهیهای بانک مرکزی قرار میگیرند. اما این مقدار به خالص داراییها اضافه میشود و این میزان را به طور خالص صفر میکند.
برای اینکه پایه پولی به زبان ساده بیان شود و بهتر بدانید که چیست بد نیست نگاهی به تصویر زیر بیندازید. این تصویر ساختار پایه پولی را بر حسب منابع و مصارف نشان میدهد که در سایت بانک مرکزی قابل دسترسی است.

مکانیسم خلق پول
زمانی که بانک مرکزی پایه پولی را با انتشار اسکناس افزایش میدهد و یک ریال منتشر میکند، در حقیقت بیش از یک ریال پول ایجاد میشود. این امر به دلیل سپردهگذاری مردم در بانکهای تجاری و همچنین اعطای وامهای بانکی است. پس خلق پول ضریبی تکاثری دارد. به این ترتیب تغییرات پایه پولی منجر به تغییرات حجم یا عرضه پول میشود.
حال باید دید نقش بانک مرکزی در تغییرات پایه پولی چیست. بانک مرکزی اسکناس را منتشر میکند. به این ترتیب مقداری پول را به گردش میاندازد. سپس مردم بخشی از پول جدید را در قالب اسکناس برای خود نگه میدارند. مابقی آن را به صورت سپرده بانکی در بانکهای تجاری نگهداری میکنند. پس مشخص است که با ایجاد پول جدید، بخشی از آن در حساب بانکهای تجاری سپردهگذاری میشود. بانک نیز بخشی از این سپردهها را نزد خود نگاه میدارد. سپس بقیه را به صورت وام به وامگیرندگان میدهد.
همین اعطای وام خود به منزله ایجاد یک پول جدید اعتباری است. چرا که سپردهگذار اصلی میتواند پول خود را برداشت کند و از آن استفاده کند. همچنین وامگیرنده هم میتواند از یک وسیله پرداخت ایجاد شده استفاده کند. وسیلهای که منشا آن اعتبار موجود در بانکهای تجاری است. به این ترتیب مشخص است که پول جدید اعتباری خلق میشود.
فرمول دوم برای محاسبه پایه پولی
CU = cd.DD
CU برابر است باکل اسکناس و مسکوکاتی که در دست مردم است.
cd نسبت اسکناس به سپرده است.
DD بیانگر تمام سپردههای دیداری است.
RR = rr.DD
RR کل ذخایر قانونی بانکها که نزد بانک مرکزی است.
rr برابر است با نرخ ذخیره قانونی.
ER = er.DD
ER کل ذخایر بانکها است.
er مساوی است با نرخ ذخیره اضافی.
به این ترتیب میتوان دریافت که فرمولی پایه پولی چیست. این فرمول عبارت است از :
CU + RR + ER
فرمول سوم محاسبه پایه پولی
برای محاسبه پایه پولی باید جمع اسکناس و مسکوکات را با سپردههای بانکی نزد بانک مرکزی محاسبه کرد. معادله H=R+C در همین راستا میتواند این میزان را محاسبه کند. در این معادله H برابر با پایه پولی است. C نشاندهنده مجموع اسکناس و مسکوکات و R بیانگر سپردههای بانکی است. دقت کنید که پایه پولی در مقابل شبه پولی قرار میگیرد که از فعالیتهای بانکهای تجاری و همچنین تعاملات اقتصادی مردم حاصل میشود. این دو عامل در حجم پول در گردش نیز موثر هستند. حجم پول در گردش برابر است با D0/R که D0 برابر است با حجم پول اولیه یا همان پول قدرت. همچنین R بیانگر نرخ ذخیره قانونی بانکهاست که نزد بانک مرکزی است.
ضریب فزاینده پول
این ضریب قدرت افزایش حجم پول را با توجه به فعالیتی که بانکهای تجاری انجام میدهند، نشان میدهد. به بیان دیگر این ضریب نشان میدهد که حجم پول در ازای هر واحد پایه پولی به چه میزان تغییر میکند.
عوامل موثر بر حجم پول
تمام عواملی که پایه پولی را افزایش میدهند، منجر به افزایش حجم پول میشوند. به این ترتیب مقدار تغییر در عرضه پول برابر با ضریب فزاینده پول ضربدر تغییر پایه پولی است. به عبارت دیگر میتوان از عوامل زیر در تغییر حجم پول نام برد:
- پایه پولی H
- نسبت اسکناس به سپرده cd
- نرخ ذخیره قانونی rr
- نرخ ذخیره اضافی er
اثر اجزای ضریب فزاینده بر حجم پول
- cd بیان میکند که مردم در انجام معاملات خود تا چه حد از اسکناس و تا چه میزان از چک استفاده میکنند. چنانچه مردم بیشتر پول خود را به صورت اسکناس نگهداری کنند، سپرده دیداری کمتر خواهد بود. به این ترتیب بانکها برای وام دادن منابع کمتری دارند. در این صورت حجم پول کم میشود.
- rr نرخ ذخیره قانونی است. اگر بانک مرکزی این نرخ را افزایش دهد، به ازای مقادیر مشخصی از سپرده دیداری که نزد بانکهای تجاری دارد، ذخایر قانونی بیشتری طلب میکند. به این ترتیب بخش کمتری از منابعی که توسط این سپردهها به دست آمده به وام اختصاص مییابد. در نتیجه مشخص است که ضریب تکاثر خلق پول و در پی آن حجم پول با کاهش مواجه خواهد شد.
- er نشان میدهد که اگر بانکهای تجاری به ازای مقادیر مشخصی از سپردههای دیداری اقدام به نگهداری ذخایر اضافی بیشتر کنند، مقدار کمتری از منابعی که از طریق سپردههای دیداری به دست میآید صرف وام خواهد شد. به این ترتیب اعتبار کمتری به وامگیرندگان تعلق پیدا میکند.
عوامل موثر در افزایش نرخ ذخیره اضافی
- نرخ بهره بازار r که نشاندهنده افزایش هزینه فرصت ذخایر اضافی و یا بیکار مربوط به بانکهای تجاری است.
- نرخ تنزیل rd که نرخ بهره قرض گرفتن بانکهای تجاری از بانک مرکزی است. در زمانهای گذشته این نرخ را نرخ تنزیل مجدد مینامیدند.
- ریسک کمبود نقدینگی نیز عامل دیگری در افزایش نرخ ذخیره است. این مسئله بیانگر شاخص ریسک و همچنین نگرانی بانکهای تجاری در مواجهه با کمبود نقدینگی است.
پس به طور خلاصه میتوان گفت کاهش نرخ بهره بازار، افزایش نرخ تنزیل و همچنین افزایش ریسک کمبود نقدینگی افزایش نرخ ذخایر اضافی را به دنبال دارد. این امر سبب کاهش ضریب تکاثر خلق پول میشود. نتیجه چنین امری کاهش حجم پول خواهد بود. مشخص است که عکس این موارد میتواند منجر به افزایش ضریب تکاثر خلق پول و همچنین افزایش عرضه پول شود.
جمعبندی
در این مطلب دریافتیم که پایه پولی چیست. پایه پولی به زبان ساده جمع ستون بدهیها یا داراییها در ترازنامه بانک مرکزی است. نام دیگر آن هم پول پرقدرت است. بدهیهای مرکزی عبارت است از اسکناس و مسکوکات در جریان و همچنین سپرده سایر بانکها نزد بانک مرکزی. داراییهای بانک مرکزی نیز شامل طلا، ارز، و بدهیهای دولت و بانکهای دیگر به بانک مرکزی است.
هر مسکوکات یا پولی که از جانب بانک مرکزی منتشر میشود، در اختیار بانکهای تجاری قرار میگیرد. سازوکارهایی که در بانکهای تجاری برای خلق پول انجام میشود، عرضه پول را بیشتر میکند. این امر میتواند منجر به افزایش اعطای اعتبارات به مردم شود. همچنین فرمولهای مختلفی برای محاسبه پایه پولی وجود دارند که در این مطلب به سه مورد از آنها اشاره کردیم.