مقالات

دعواهای مالی زن و شوهر؛ کوه جدایی که از کاه مشکلات به وجود می‌آید

مشاجره‌ و دعوای مالی زن و شوهر در موارد بسیاری ازدواج را به طلاق و دادگاه ختم می‌کند. البته شنیدن این مسئله اصلا تعجب‌آور نیست. چرا که مطابق آمارها حدود یک‌سوم افراد متاهل به دلیل مسائل مالی و اقتصادی با هم درگیر می‌شوند و کارشان به جدایی می‌کشد. پس دعواهای مالی زن و شوهر را نمی‌توان پیش‌ پا افتاده و جزئی تلقی کرد. ممکن است همه‌چیز از دعواهای ظاهرا بی‌اهمیت شروع شود و با گذشت زمان به کوهی از مشکلات تبدیل شود. آن‌چه شاید بر شما پوشیده باشد این است که جرقه‌ی این مشاجره‌های مالی ممکن است حتی پیش از آن‌که زن و شوهر زندگی خود را زیر یک سقف آغاز کنند زده شود. برای آن که بتوانیم از این مسائل مالی جلوگیری کنیم باید اول با آن‌ها آشنا شویم و مراقب باشیم این تنش‌ها به وجود نیایند. در این مقاله از توان تحلیل شش مورد از رایج‌ترین دعواهای مالی زناشویی را بررسی خواهیم کرد.

شش مورد از رایج‌ترین دعواهای مالی زن و شوهر

آشنایی با مسائل و دعواهای مالی زن و شوهر و راه‌ حل آن‌ها

اما چه مشکلاتی موجب آغاز و بالا گرفتن دعوای مالی زن و شوهر می‌شوند؟ در ادامه شش مورد از این مسائل را با هم بررسی می‌کنیم و سپس راه‌کاری برای حل آن‌ها ارائه خواهیم کرد.

تقسیم هزینه‌ها

برخی از مواقع، یعنی زمانی که هر یک از زوجین شاغل هستند، در مورد مسائل مالی و اقتصادی نمی‌توانند با هم توافق کنند. یا ممکن است زمانی برای صحبت در مورد آن‌ها پیدا نکنند. از این رو تصمیم می‌گیرند تمام صورت‌حساب‌ها و مخارج را نصف‌نصف کنند. یا آن‌ها را به هر شیوه‌ی عادلانه‌ی دیگری تقسیم کنند. زمانی که قبوض پرداخت شوند، هر یک از زوجین این اختیار را دارند که هر چه از پول‌شان باقی مانده است را به شیوه‌ی دلخواه خود خرج کنند. این کار به نظر منطقی می‌رسد. اما اغلب در جریان این فرایند سر و کله‌ی رنجش‌ها و نارضایتی‌هایی ناشی از خریدهای فردی پیدا می‌شود.

این کار هم‌چنین موجب تقسیم و البته کاهش قدرت خرید می‌شود. یعنی موجب می‌شود بسیاری از ارزش‌های مالی ازدواج از بین برود. به همین ترتیب توانایی رسیدن به اهداف و برنامه‌های بلندمدتی مانند خرید خانه یا تامین مخارج بازنشستگی کاهش پیدا می‌کند. این قبیل جداسازی‌های مالی منجر به بروز رفتارهایی می‌شود که رابطه را تخریب می‌کنند. رفتارهایی نظیر عدم صداقت در مسائل مالی که در چنین شرایطی یکی از زوجین پول و دارایی خود را از دیگری مخفی می‌کند. در نهایت دعواهای مالی زن و شوهر بر سر همین مسائل اقتصادی بالا می‌گیرد و آن‌چه نباید اتفاق بیفتد، رخ می‌دهد.

قرض و بدهی

برخی از عمده‌ترین مشکلات و مسائل اقتصادی و دعوای مالی زن و شوهر به قرض‌ها و وام‌ها مربوط است. وام‌ها و دیونی نظیر کمک‌هزینه‌های تحصیلی مدرسه، وام خودرو و کارت‌های اعتباری، در نهایت باعث می‌شوند وام‌گیرنده برای بازپرداخت‌ بدهی‌هایش دست به دامان خدا و معنویات شود! اما مشکل زمانی شدت می‌گیرد که یکی از زوجین بدهی بیشتری نسبت به دیگری داشته باشد، یا یکی از آن‌ها اصلا هیچ‌ بدهی‌ای نداشته باشد. در این شرایط زمانی که بحث‌هایی در مورد درآمد، هزینه‌ها و پرداخت اصل و فرع پیش می‌آید، جرقه‌های دعواهای مالی زن و شوهری هم زده می‌شود.

در چنین مواقعی افراد با علم به این مسئله که این بدهی‌ها تنها متوجه شخص وام‌گیرنده (قرض‌گیرنده) خواهد بود و مسئولیتی متوجه آن‌ها نیست، خود را تسلی می‌دهند. این مسئله خدشه‌ای به رتبه‌ی اعتباری افراد وارد نمی‌کند. رتبه‌ای که با شماره‌های تامین اجتماعی ارتباط دارد و به صورت جداگانه ردیابی می‌شود.

بدهی‌های جداگانه و فردی پس از ازدواج هم‌چنان بر عهده‌ی فرد دریافت‌کننده‌ی تسهیلات است. البته استثنائاتی نظیر مراقبت و سرپرستی کودک، مسکن و خوراک نیز در این میان وجود دارند که در دسته‌ی بدهی‌های مشترک قرار می‌گیرند.

در آمریکا ۹ ایالت وجود دارد که در آن‌ها تمام دارایی‌ها و بدهی‌ها پس از ازدواج، مشترک تلقی می‌شوند؛ فارغ از این که آیا حساب زوجین مشترک است یا شخصی. این ایالات عبارت‌اند از:‌ آریزونا، کالیفرنیا، نوادا، آیداهو، واشنگتن، نیومکزیکو، تگزاس، لوئیزیانا و ویسکانسین. در این ‌ایالت‌ها که اموال زن و شوهر در آن‌ها مشترک است، زوجین مسئول بدهی‌هایی که پیش از ازدواج به وجود آمده است نیستند. اما هر بدهی که پس از ازدواج به بار آمده باشد، به صورت خودکار میان زوجین تقسیم می‌شود. حتی اگر این وام‌ها یا بدهی‌ها به صورت جداگانه از جانب طرفین درخواست شده باشند، باز هم تفاوتی در این مسئله به وجود نمی‌آید.

شخصیت پولی

این مولفه هم نقش بسیار مهمی در دعواهای مالی زن و شوهر و مسائل مالی و اقتصادی ایفا می‌کند. اصلا فرض کنید زوجین بدهی هم نداشته باشند. اما دعواها و بحث‌های قدیمی بین شخصیت‌های مختلف پولی از قدیم بوده و تا آینده نیز ادامه خواهد داشت. آن‌ها که پول خرج می‌کنند و آن‌ها که پس‌انداز می‌کنند به شکل‌های گوناگونی با هم مشاجره می‌کنند. پس مهم است که از شخصیت پولی خود و شریک زندگی‌تان مطلع باشید. در این صورت می‌توانید در مورد تفاوت‌های شخصیتی‌تان بحث کنید و از بروز دعوای مالی مشکلات آینده جلوگیری کنید.

مثلا برخی از افراد ذاتا صرفه‌جو هستند. آن‌ها آدم‌هایی هستند که چندان پولی خرج نمی‌کنند و از ریسک گریزان‌اند. حتی به زعم برخی ممکن است که خسیس باشند. در مقابل دسته‌ی دیگر، آن‌هایی هستند که مثل آب خوردن پول خرج می‌کنند. گروهی دیگر هم وجود دارند که از خرید کردن و رفتن به مغازه‌ها لذت می‌برند.

بعضی‌ها با خریدهایی که می‌کنند مدام بر بدهی‌های‌شان می‌افزایند؛‌ بدون این‌که حتی به آن‌ها فکر کنند. در حالی‌که خصوصیات اخلاقی برخی به گونه‌ای است که ذاتا سرمایه‌گذارند. این آدم‌ها رضایت‌مندی را در خودکفایی‌های مالی در آینده می‌بینند. برخی از ما حتی بیش از یکی از این ویژگی‌های شخصیتی را در یک بازه‌ی زمانی مشخص دارا هستیم. اما معمولا یکی از این ویژگی‌ها شخصیت اصلی ما را شکل می‌دهند. فارغ از این‌ که شخصیت شما یا شریک زندگی‌تان چگونه است، بهتر است عادات بد و ناهنجار خود را در نظر بگیرید، آن‌ها را برطرف و اصلاح و البته کنترل کنید.

قدرت‌نمایی

نمایش قدرت می‌تواند دعوای مالی زن و شوهر را کلید بزند. این مشکل اغلب در قالب یکی از چهار شکل زیر خودنمایی می‌کند:

  • یکی از زوجین حقوق‌بگیر است و دیگری بی‌کار.
  • زن و شوهر هر دو دوست دارند کار کنند اما یکی بی‌کار است.
  • یکی از طرفین به طرز قابل‌توجهی حقوقی بیشتر از دیگری می‌گیرد.
  • یکی از همسرها فرزند یک خانواده‌ی ثروت‌مند است اما دیگری نه.

زمانی که یک یا چند مورد از این شرایط حاکم باشند، کسی که پول بیشتری را به دست می‌آورد یا به هر طریق صاحب پول بیشتری است، معمولا خواستار آن است که اولویت‌های مخارج زندگی زناشویی را خودش تعیین کند. هرچند ممکن است پشت این عقیده، ایده و نظری منطقی خوابیده باشد، اما به هر حال مهم آن است که هر دو نفر در قالب یک تیم با هم همکاری کنند. در غیر این صورت مسائل اقتصادی به محل دعوا تبدیل خواهد شد. باید این مسئله را در نظر گرفت که گرچه یک حساب مشترک موجب شفافیت و دسترسی بیشتر خواهد شد اما این کار به خودی خود روشی برای حل عدم توزیع متعادل قدرت یا پول در زندگی زناشویی نیست. زن و شوهر شاید حتی حساب مشترک داشته باشند و باز دعوای مالی جزء جدانشدنی زندگی آن‌ها باشد!

فرزندان

داشتن یا نداشتن؟‌ نخستین مسئله این است. خوراک،  پوشاک، سرپناه، هزینه‌های مربی و مهدکودک، اسباب‌بازی و تفریحات و هزینه‌های تحصیل تنها بخشی از لیست بلندبالای مخارج فرزندان است. تازه این هزینه‌ها به غیر از هزینه‌هایی است که پیش از ترک فرزندان دیگر بر عهده‌ی مادر و پدر بوده است. فرض بر این است که فرزندان پس از بزرگ شدن خانه را ترک می‌کنند و مستقل زندگی می‌کنند. برخی اما چنین رفتار نمی‌کنند.

بر اساس آخرین گزارش‌ها و آمار وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا، هزینه‌ی فرزندان تا ۱۸ سالگی در این کشور ۲۳۳.۶۱۰ دلار اعلام شده است.

البته باید توجه داشت فرزندآوری تنها به افزایش هزینه‌ها ختم نمی‌شود. ممکن است یکی از زوجین ساعات کاری خود را به منظور کار کردن و حضور بیشتر در منزل کاهش دهد یا شغلش را ترک کند تا فرزندش را بزرگ کند. زوجین باید به این تغییرات توجه داشته باشند و مفروضات خود را در مورد بازنشستگی، سبک زندگی و سایر موارد موردملاحظه قرار دهند.

خانواده‌های زوجین

مدیریت مشترک امور مالی و توجه به اهداف، نیازها و انتظاراتی که هر یک از زوجین نسبت به خانواده و قوم و خویش خود دارند ممکن است بسیار دشوار باشد.  

به عنوان مثال مادرِ زنِ خانواده را در نظر بگیرید. او می‌خواهد برای تعطیلات به یکی از نقاط کشور سفر کند. یا مثلا والدین مرد خانواده، به یک ماشین جدید نیاز دارند. برادر یکی از زوجین در پرداخت اجاره مشکل دارد و شوهرِ خواهر دیگری، شغلش را از دست داده است. حالا یکی از زوجین در حال نوشتن یک قطعه چک است تا به خانواده‌اش کمک مالی کند. اما دیگری می‌خواهد بداند چرا این مبلغ برای رفع نیازهای خانه یا تامین مالی یا تعطیلات خانواده‌ی مشترک‌شان‌ صرف نمی‌شود. هنگام وقوع بحران‌های جدی هم‌چون بیماری، طوفان شدید یا مرگ ناگهانی و حتی مسائل اقتصادی بزرگ‌تر،‌ این فشارها بیشتر هم به چشم خواهند آمد.

البته در برخی موارد شرایط برعکس خواهد بود. مثلا ممکن است مادر یکی از زوجین هزینه‌ی مسافرت فرزندش را بپردازد. مادر زن یا شوهر هم ممکن است ماشین جدیدی برای فرزندش بخرد. یکی از مادربزرگ‌ها ممکن است هدایای گران‌قیمتی برای نوه‌اش بخرد و دیگری نتواند این کار را انجام دهد. به هر حال این موارد می‌تواند منجر به دعوای مالی زن و شوهر شود.

راه‌ حل مدیریت مسائل و دعواهای مالی زن و شوهر

بهترین شیوه برای مدیریت چنین بحرانی برقراری ارتباط و صداقت در بیان انتظارات، امیدواری‌ها، اهداف و نگرانی‌هاست. تمرین همدلی راه‌کار موثر دیگری است که باید به آن توجه کرد. زوجین باید به بلوغ لازم برای بررسی خودخواهی‌های خود رسیده باشند و میل به کنترل‌گری را کنار بگذارند. البته حرف زدن در این مورد آسان است. اما پای عمل که به میان می‌آید همه‌چیز دشوار می‌شود. حقیقت آن است که هیچ راه حل آسانی برای مقابله با دعوای مالی وجود ندارد.

ممکن است بعضی از زوجین هرگز نتوانند به درستی این مسائل را درک کنند. اما این به آن معنا نیست که آن‌ها نمی‌توانند ابزارها و تکنیک‌های مطمئنی را برای حل مسائل و دعواهای مالی زناشویی به کار بندند. با این دیدگاه، برخی از مسائل و رویکردهای موجود را با هم بررسی می‌کنیم.

با بدهی‌ها کنار بیایید

دست‌وپنجه‌ نرم کردن با بدهی‌ها برای برخی از زوجین نخستین مسئله‌ای است که اغلب آن را در دستور کار قرار می‌دهند. زمانی که بدانید قرار است چه کاری انجام دهید، بهتر می‌توانید برای برخورد و مقابله با شرایط تصمیم بگیرید. پس در وهله‌ی اول زوجین باید گفتگویی صادقانه و عاری از قضاوت شخصی در مورد بدهی‌های پس از ازدواج با هم ترتیب دهند. البته بهترین و ایده‌آل‌ترین حالت این است که این گفتگو در زمانی شکل بگیرد که رابطه جدی شده باشد.

هر یک از زوجین باید در مورد عادات بد مالی یا عادت‌های نادرست مربوط به خرج کردن شفاف‌سازی کنند. طرف مقابل باید کاملا در مورد این مسئله آگاه شود. هر مسئله‌ی خانوادگی یا شخصی که ممکن است در خرج کردن پول در آینده اثر بگذارد باید کاملا شفاف و بی‌پرده بیان شود.

زوجین باید بنشینند و در خصوص بدهی‌های خود حساب و کتاب مفصلی انجام دهند. آن‌ها باید برای برنامه‌ریزی به منظور مدیریت بدهی‌ها با هم حرف بزنند. این مسئله می‌تواند به آن‌ها کمک کند که سرانجام از میان چندین استراتژی متداول و رایجی که برای بازپرداخت بدهی‌ها وجود دارد یکی را برگزینند و مطابق آن عمل کنند. مثلا می‌توانند ابتدا بدهی‌هایی را بپردازند که نرخ بهره‌ی بالاتری دارند. یا می‌توانند اول به سراغ بدهی‌ها یا وام‌های کوچک‌تر بروند.

شروط ضمن عقد، توافق‌های پیش از ازدواج یا پس از آن را امضا کنید

ممکن است نتوانید به توافق برسید. اما از طرف دیگر دل‌تان بخواهد که ازدواج‌تان سر بگیرد و به محبوب خود برسید. پس می‌توانید از توافق‌های پیش از ازدواج به عنوان یک گزینه‌ی کارآمد استفاده کنید. البته توجه کنید که ممکن است این توافق‌ها برای برخی اهانت‌آمیز تلقی شود. بهترین کار آن است که ابتدا گفتگویی در خصوص نگرانی‌های مالی ترتیب دهید. به این ترتیب طرف مقابل خودش به این فکر می‌افتد که توافق‌نامه‌ی پیش از ازدواج می‌تواند گزینه‌ای مناسب باشد. اگر به عنوان مثال، این دومین تجربه‌ی ازدواج زوجین است، ممکن است هر یک دارایی‌هایی داشته باشند که بخواهند به فرزندان نسبی خود منتقل کنند.

اما اگر از قبل موافقت خود را برای ازدواج اعلام کرده‌اید و چیزی بیشتر از پیمان زناشویی را برای محافظت از خودتان نیاز دارید، می‌توانید بدون هیچ مشکلی یک توافق‌نامه‌ی زناشویی یا پس از ازدواج را امضا کنید. این توافق‌نامه می‌تواند تاکیدی باشد بر عشق زوجین و محبت را بیشتر نمایان کند. اما اگر به درستی مورد استفاده قرار نگیرد یا در چارچوبی نامناسب شکل بگیرد، می‌تواند به اعتماد زناشویی زوجین لطمه‌ای سخت وارد کند و مشکلاتی نظیر دعوای مالی بار آورد. در سمت مقابل برخی از این توافق‌نامه‌های پس از ازدواج می‌توانند به نجات زندگی زناشویی کمک کنند. یعنی با امضای چنین توافقاتی پس از ازدواج می‌توان اعتماد ازدست‌رفته‌ی ناشی از مسائل و بحران‌های مالی و اقتصادی را مجددا به دست آورد.

شخصیت مالی خود را بشناسید

همان‌طور که پیش‌تر هم اشاره شد، شخصیت مالی یکی از جنبه‌های رابطه است که عدم شناسایی آن دعوای مالی زن و شوهر را در پی دارد. این مسئله نقش پررنگی در برنامه‌های مالی، رضایت‌مندی زناشویی یا فقدان آن ایفا می‌کند. به همین دلیل است که باید در دوران آشنایی (پیش از ازدواج) به این مسئله دقت شود. باید در مورد این‌که چه شخصیتی دارید و چطور بزرگ شده‌اید و پرورش یافته‌اید صداقت داشته باشید. صحبت کردن در مورد دیدگاه‌ها و احساسات می‌تواند منجر به آرامش زوجین شود. یا دست‌کم می‌تواند آن‌ها را با هم آشنا کند و بدانند چه انتظاراتی باید از هم داشته باشند.

منِ وجودی خود را بشناسید

مشکلات مربوط به قدرت‌نمایی به سرعت چهره‌ی زشت‌ خود را پدیدار می‌کنند. بروز حس حقارت یکی از قوی‌ترین محرک‌های کینه و خشم در افراد است. اگر نقدینگی بیشتری در اختیار دارید، نیاز به آن دارید که در اتخاذ تصمیمات کنونی و هزینه کردن حساس‌تر باشید. اگر هم پولی در دست‌وبال‌ خود ندارید، باید آماده‌ی استرس و تنش باشید. مسئله‌ای که حتی در ازدواج‌های به‌اصطلاح خوب هم وجود دارد و موجب دعوای مالی زن و شوهر می‌شود.

مطالعات و پژوهش‌ها حاکی از آن است که افراد قدرت‌نما بیشتر تمایل به بروز رفتارهای خودخواهانه، پرخاش‌گرانه و ناگهانی دارند. این افراد در مقابل دیگران همدلی کمتری از خود نشان می‌دهند. هر یک از زوجین باید از خودشان بپرسند که آیا رفتارشان آن‌ها را به هدف‌شان نزدیک می‌کند یا نه. هدفی هم‌چون داشتن یک ارتباط منصفانه، قدرشناسانه و البته همراه با مهربانی.

یکی از راه حل‌های مفید برای حل مشکلات و دعواهای مالی زن و شوهر در این خصوص آن است که همسری که درآمد بیشتری دارد، تصمیم‌های مربوط به مخارج و هزینه‌ها را به عهده‌ی همسری که درآمد کمتری دارد بگذارد. تصمیم‌گیری در خصوص واگذاری قدرت خود نیازمند برخورداری از شخصیتی خاص است. اما اگر شما قادر به انجام این کار باشید، به احتمال زیاد مسیرتان به صلح ختم خواهد شد.

مسائل خانوادگی را در نظر بگیرید

به قولِ آناکارنینای تولستوی: «تمام خانواده‌های شاد مثل یک‌دیگرند. تمام خانواده‌های شوربخت اما به شیوه‌ای متفاوت و به سبک خودشان ناکام و بداقبال‌اند.» خانواده‌ی زوجین می‌توانند که چالش‌های بزرگی در زندگی آن‌ها به پا کنند. در بسیاری از دعواهای مالی زناشویی، ردپای خانواده‌های زوجین پیدا می‌شود. موقعیت‌های ناشی از مسائل مربوط به خانواده چنان با هم متفاوت‌اند که نمی‌توان برای تمام‌شان یک نسخه‌ی کلی پیچید. حتی اگر در این جدال شما برنده‌ی این دعوای مالی باشید، باز هم ممکن است بازنده مجازاتی را از دل این بلوا بیرون بکشد که به برد طرف مقابلش بچربد. زندگی با شریکی ناامید، عصبانی یا کینه‌توز می‌تواند تجربه‌ای تلخ و دردناک باشد.

اما اگر پیش‌تر رویکردی توافقی برای این شرایط در نظر گرفته شده باشد (هم‌چون رضایت گرفتن از هم‌دیگر در هنگام بروز این مسائل) می‌تواند به حل دعواهای مالی زن و شوهر در این زمینه کمک کند. اما هر گونه عدم پایبندی و توجه به نظر طرف مقابل، می‌تواند از مسائل کوچک مشکلاتی بسازد که به ظاهر جدی نیستند.

مطابق تحقیقات و پژوهش‌های موسسه‌ی Northwestern Mutual در خصوص مسائل و مشکلات مالی شخصی درسال ۲۰۱۸، از هر پنج آمریکایی یک نفر دست‌کم ماهی یک مرتبه با سایر افراد مهم زندگی‌اش مشاجره‌ و دعوای مالی دارد. ۴۱درصد افرادی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند، اعلام کردند که نگرانی‌های مالی حداقل در برخی از مواقع بر روابط آن‌ها با همسر و شریک‌شان تاثیرگذار بوده است.

انتقال و اشاعه‌ی عادت‌های خوب

اگر فرزند دارید یا در آینده خواهید داشت، زمانی که بزرگ شدند باید با آن‌ها در مورد مسائل مالی صحبت کنید. باید آن‌ها را برای مسئولیت‌پذیری‌های مالی در آینده آماده کنید. این کار باعث می‌شود احتمال این‌که فرزندتان در آینده دستش در جیب خودش باشد و برای پس‌انداز شما نقشه نکشد. برای آموز‌ش‌های مربوط به کسب درآمد، پس‌انداز کردن و خرج کردن پول می‌توانید از از کمک‌هزینه‌ها کمک بگیرید. هم‌چنین بهتر است با فرزندان بزرگ‌تر خود در مورد سرمایه‌گذاری صحبت کنید.

اجرای راه‌حل‌های فوق در رفع دعواهای مالی زن و شوهر چه مزایای دارد؟

گذشته از چالش‌ها و دعواهای مالی زناشویی، ازدواج کردن می‌تواند با مزایای مالی مهم و قابل‌توجهی همراه باشد. ازدواج راه‌حل خوبی برای دوبرابر کردن درآمد بدون دوبرابر کردن هزینه‌ها به شمار می‌رود.

اگر بتوانید اهداف خود را هم‌زمان پیش ببرید، می‌توانید سریع‌‌تر از زمانی که به تنهایی در پی تحقق آن‌ها هستید به آمال خود دست پیدا کنید. هم‌چنین گوشه‌ی ذهن خود این را هم به خاطر داشته باشید که حتی اگر در ۹۹ درصد مواقع مسائل مالی به درستی مدیریت شوند، باز هم هر از گاهی مشاجرات و دعواهای مالی زن و شوهر به وجود می‌آیند و نمی‌توان از آن‌ها اجتناب کرد.

جمع‌بندی

ارتباط خوب (و صادقانه که البته در برخی از مواقع آثار دردناکی به دنبال دارد) قبل و بعد از ازدواج کردن می‌تواند دعواهای مالی زن و شوهر را کاهش دهد. این مسئله باعث می‌شود که گفتگوهایی صادقانه در خصوص نگرانی‌های مالی، عادات، مسائل پنهان (که هر کسی از آن‌ها خبر ندارد) و انتظارات شکل بگیرد. اگر زوجین به دنبال برقراری رابطه‌ای مادام‌العمر هستند، چنین گفتگویی برای آن‌ها از نان شب هم واجب‌تر است اما گفتگو نکردن در خصوص این موارد، منشا بسیاری از مسائل و دعواهای مالی زناشویی است. این‌جاست که دشواری‌های ازدواج عیان می‌شود.

منبع
Investopedia

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا