مقالات

اصطلاح نویز در اقتصاد؛ آیا داده‌های غیرمنتظره اطلاعاتی غیرمفید هستند؟

اطلاعاتی که هر روز منتشر می‌‌شوند، گاهی آن‌قدر زیادند که ما و حتی سیاست‌گذاران را با پیچیدگی‌های زیادی مواجه می‌کنند. این‌جاست که بحث تصمیم‌گیری پیش می‌آید. ما باید این قدرت را داشته باشیم که از میان خیل اطلاعات، تشخیص بدهیم که کدام داده‌ها واقعی هستند و کدام داده‌ها ممکن است ما را از واقعیت دور کنند. این مفهوم را می‌توان در قالب موضوعی با نام نویز بررسی کرد که البته ماهیت آن فراتر از اقتصاد است. نویز را می‌توان در تمام ابعاد و زمینه‌هایی که با اطلاعات و تصمیم‌گیری سروکار دارد به وضوح مشاهده کرد. توان تحلیل در این مقاله نگاهی کلی به مفهوم نویز انداخته است و سعی دارد شرایط فعلی اقتصاد و داده‌های آماری را از دریچه‌ی این مفهوم بررسی کند.

بررسی مفهوم نویز در علم اقتصاد

نویز در معامله‌گری و بازارهای مالی

نویز در بازارهای مالی همان معنایی را می‌دهد که در هر ادبیات دیگه‌ای هم می‌توان آن را برداشت کرد. همان‌طور که نویز اختلالاتی را در عملکرد ایجاد می‌کند، دقیقا در اقتصاد نیز همین نقش مخرب را ایفا می‌کند. با این تعریف، اصطلاح نویز در اقتصاد به اطلاعات یا فعالیت‌هایی گفته می‌شود که وقایع و روندهای اصلی را مبهم یا نادرست جلوه می‌دهد.

به عنوان یک مثال ساده، وقتی یک روند صعودی در بازار داریم و نوسانات در این روند اختلال ایجاد می‌کنند، می‌توانیم نام نویز را روی این نوسانات بگذاریم. مسئله‌ای که مهم است این است که یک تحلیل‌گر خبره هم به سختی می‌تواند میان نویز و اطلاعات تمایزی قائل شود. اما به هر حال او باید بداند که آیا این نوسانات کوتاه‌مدت هستند یا واقعا روند در حال تغییر است. همین مسئله است که چالش‌های زیادی را ایجاد می‌کند که البته به تجربه و دانش بالایی نیاز دارد. فیشر بلک (Fischer Black) اقتصاددان، در سال ۱۹۸۶ در مقاله‌ای عنوان کرد که نویز را باید از اطلاعات متمایز کرد. چرا که حجم نامتناسبی از معاملات با توجه به نویز رقم می‌خورد و نه بر اساس شواهد.

نویز را می‌توان داده‌های پرتی تعریف کرد که به نظر می‌رسد به یک مجموعه‌ی مشخص از داده‌ها ارتباطی ندارند ولی همراه با آن مجموعه منتشر می‌شوند.

نویز مفهومی است که بیشتر در معامله‌گری و بازارهای مالی کاربرد دارد. اما می‌توان آن را تعمیم داد و مفهوم آن را به شکلی کلی در اقتصاد بررسی کرد. نمونه‌ی آن همین داده‌هایی است که اکنون از وضعیت اقتصاد و به ویژه رکود و تورم دم می‌زنند و تحلیل شرایط فعلی را سخت‌تر می‌کنند.

معامله‌گران نویز

معامله‌گر نویز یا Noise Trader هم مفهومی است که به افرادی اطلاق می‌شود که بر اساس این نویزها دست به معامله می‌زند. معامله‌گری را می‌توان به نوعی تصمیم‌گیری دانست. زمانی که پای داده‌ها و تصمیم‌گیری‌ها پیش می‌آید، معامله‌گرها باید بتوانند با تکیه بر آنچه که آن را اطلاعات (یا نویز) می‌نامند، بهترین تصمیم را برای بهترین خروجی بگیرند. آن‌ها دوست دارند این‌طور به قضیه نگاه کنند که دارند بر اساس اطلاعاتی معامله می‌کنند که در دید بقیه به عنوان نویز نادیده گرفته شده‌اند.

نویز را می‌توان نقطه مقابل سیگنال دانست. سیگنال‌ها همان اطلاعات معناداری هستند که از بررسی‌های مختلف حاصل می‌شوند و معامله‌گران سعی در شناسایی آن دارند. اما نویز تغییرات و یا نوسانات تصادفی و ناخواسته‌ای است که سیگنال را مختل می‌کند.

اگر داده‌های معتبر به عنوان نویز شناسایی و حذف شوند، نتایج تحلیل نادرست و دور از واقعیت خواهند بود و برآورد صورت‌گرفته هیچ کاربردی نخواهد داشت.

دیدگاه معامله‌گران نویز این است که بر اساس برخی از عوامل خرید و فروش می‌کنند که این عوامل در نظرشان ارزشمند هستند. اما در واقعیت اگر حتی به صورت تصادفی بخواهند تصمیم‌گیری کنند هم ممکن است همان نتیجه را بگیرند. البته به این امر توجه کنید که معامله‌گران نویز به صورت تصادفی معامله نمی‌کنند. بلکه تصمیمات‌شان از دید خودشان منطقی است. هرچند واقعا بر مبنای اصول تجارت هم نیست. نویزها معمولا بر اساس هیاهو و شایعات ایجاد می‌شوند. حقیقت آن است که این داده‌ها در پیش‌بینی دقیق ارزش آتی سهام کارآمد نخواهند بود. دانستن این مفاهیم به ما کمک می‌کند رویکرد بهتری در شناسایی کارکرد نویز در اقتصاد و بازارهای مالی داشته باشیم.

واقعیت چیست؟

بیش از نیمی از سال ۲۰۲۲ گذشته است. آنچه اکنون مدام پرسیده می‌شود این است که آیا در باقی راه، شرایط برای مشاغل تغییر خواهد کرد؟ از یک طرف داده‌هایی مربوط به کاهش رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی منتشر می‌شود. از سمت دیگر خبر از آمار خوب اشتغال در آمریکا به گوش می‌رسد که تمام محاسبات را بر هم می‌زند. به راستی بر اساس کدام واقعیت باید تحلیل کرد؟‌ کدام حقیقت است و کدام نویز؟ معمولا زمانی که داده‌ها از هر منظر قابل تفسیر نباشند، به آن‌ها به چشم نویز نگاه می‌کنند.

اختلاف‌نظرهایی که در مورد‌ آینده وجود دارد، موجب می‌شود که پیش‌بینی‌های مختلفی در مورد شرکت‌ها، قیمت کالاها و سایر عوامل بازارهای مالی رقم بخورد. دلیل این امر از آنجا ناشی می‌شود که داده‌ها، به شکلی متفاوت و ذهنی تفسیر می‌شوند. تمام داده‌ها اطلاعات نیستند. هرچند باید به این مسئله توجه کرد که اگر همه، تمام چیزها را می‌دانستند دیگر اصلا مفهومی به نام معامله‌گری معنایی نداشت و همه در شرایطی یکسان می‌توانستند به سودآوری برسند. در آن صورت بازار مالی دیگر فلسفه‌ی وجود نداشت. چرا که معامله‌گری مقابله‌ی ریسک‌ها و بازده‌هاست.

وضعیتی که اکنون شاهد آن هستیم این است که اقتصاددانان و سرمایه‌گذاران هر زمان داده‌ای می‌بینند که با روال رایج و مرسوم مطابقت ندارد، نام نویز را روی آن می‌گذارند. همین وضعیت رکود را در نظر بگیرید. داده‌های مربوط به تولید ناخالص داخلی آمریکا، طی دو فصل متوالی کاهش پیدا کرد. چیزی که مطابق تعریف‌ها رکود را تداعی می‌کند. اما به نظر آنچه اکنون رخ داده است واقعا رکود نیست و فدرال رزرو هم هم‌چنان روی این قضیه تاکید دارد. به همین خاطر است که اعلام کرده است تصمیمات آتی را بر اساس داده‌های پیش رو خواهد گرفت و همه‌چیز بستگی به این دارد که شرایط به چه شکلی رقم خواهد خورد.

شرایطی که برای اقتصاددانان دشوار است

تفسیر داده‌های اقتصادی

وقتی در ابتدای ماه آگوست وزارت کار آمریکا داده‌های مربوط به اشتغال را منتشر کرد آنچه اتفاق افتاد با آنچه انتظارش می‌رفت متفاوت بود. هرچه نظرسنجی و تخمین انجام شده بود، هیچ‌یک چنین نرخ اشتغالی را برآورد نکرده بود. همین امر اقتصاددانان را بر آن داشت تا روی این داده‌ها و آمارهای اقتصادی برچسب نویز بزنند و آن را رد کنند. حتی وقتی در ماه جولای شاخص قیمت مصرف کننده در مقایسه با ماه پیش تغییر نکرد، باز هم این اتفاق تکرار شد.

حالا مدام می‌بینیم و می‌شنویم که هر وقت داده‌هایی بر خلاف انتظار اقتصاددانان منتشر می‌شود، آن‌ها به چشم نویز به این آمار نگاه می‌کنند. این وضعیت شرایط پیش‌بینی اقتصاد را دشوار کرده است. اما آیا این یک دلیل منطقی است که بخواهیم هر چیزی را که خارج از ریل و روال همیشگی است، نویز بنامیم؟ پاسخ منفی است. شاید بهتر باشد مدل‌های اقتصادی به‌روزرسانی شوند. در غیر این صورت تا کی قرار است هر اطلاعات خارج از عرفی را نویز بنامیم؟

بیایید نگاهی به داده‌های تورم آمریکا بیندازیم. درست است که مشاهده‌ی تغییرناپذیری در شاخص CPI ماهانه اتفاقی تعجب‌آور بود. اما نمی‌توان آن را چیزی شبیه نویز یا داده‌ای پرت دانست. اداره‌ی آمار کار در تجزیه و تحلیل‌های خود و جمع‌آوری داده‌ها تلاش زیادی می‌کند. پس اگر از چنین مسئله‌ای خبر می‌دهد، واقعا به معنای آن است که این اتفاق افتاده است. با این‌همه می‌توان داده‌های تورم یا هر داده‌ی دیگری را تفسیر کرد و صرفا نباید آن را نویز خواند. داده‌ها همانی هستند که باید باشند، این تفاسیر است که می‌تواند متفاوت باشد.

کسانی که معتقد بودند آمریکا در رکود است، با مشاهده‌ی آمار و ارقام خرده‌فروشی که از افزایش ۴ درصدی در ماه جولای خبر می‌داد، طبیعی بود که این داده‌ها را نویز بنامند. چون با دیدگاه و منطقی که آن‌ها مدنظر داشتند هم‌خوانی نداشت.

مواجهه با نویز اقتصادی

دو راهکار برای مواجهه با این مسئله وجود دارد. نخست اینکه از داده‌هایی که با اعداد ارائه‌شده توسط مدل‌های اقتصادی هم‌خوانی ندارند چشم‌پوشی کنیم. راهکار دیگر آن است که از قدرت ادراک و قریحه بهره ببریم تا متوجه شویم که چرا اخیرا این‌طور به نظر می‌رسد که مدل‌ها در تشخیص بخش‌های مختلف اقتصاد به مشکل برخورده‌اند. مثلا شاید تورم آن‌قدر که ما تصور می‌کنیم بر مصرف‌کنندگان اثر نگذاشته باشد. چرا که به خاطر محرک‌های مالی تاریخی، مقدار زیادی پول در حساب‌های پس‌انداز مردم وجود داشته است که وقتی آن را در کنار نرخ بیکاری ۳.۵٪ می‌گذاریم، پایین‌ترین سطح در ۵۳ سال گذشته را رقم می‌زند.

نمی‌توان این مسئله را این‌گونه تفسیر کرد که نوسانی در داده‌های اقتصادی وجود ندارد. به هر حال گاهی ناهنجاری‌هایی رخ می‌دهد. مثل تعطیلی‌های غیرمنتظره دولت به دلیل رسیدن به سقف‌های بدهی یا فاجعه‌های طبیعی. همین امر پیش‌بینی‌های فصلی را گاهی نادرست جلوه می‌دهد. اقتصاددانان برای آنکه تصویری دقیق‌تر از روندها داشته باشند، به میانگین‌های متحرک و داده‌‌های یک دوره‌ی زمانی معین نگاه می‌کنند.

هر امری که در حال حاضر در اقتصاد جریان دارد، بنا به دلیلی اتفاق می‌افتد. این همان چیزی است که سرمایه‌گذاران و اقتصاددانان در تلاش‌اند تا آن را درک کنند. چند سال زمان نیاز است تا تمام این اتفاقات مرتب شوند و سر و شکل بگیرند. بعد از آن است که می‌توان به یک چرخه‌ی تجاری عادی برگشت.

رکود اقتصادی گسترده‌ای که در آمریکا و جهان در حال شکل‌گیری است، احتمالا به دلیل دستکاری‌های اقتصادی است که در پی کووید ۱۹ و قرنطینه رخ داد. حالا دنیا دارد از آن شرایط عقب‌نشینی می‌کند. ممکن است این اتفاق با مدل یک چرخه تجاری معمولی هم‌راستا نباشد، اما وقتی بپذیریم که این چرخه عادی نیست و داده‌ها را از منظری متفاوت نگاه کنیم، حتی همین داده‌های به ظاهر پرت هم معنادار می‌‌شوند. در آن صورت دیگر نمی‌توان آن‌ها را صرفا نویز خواند و در شرایط کنونی اقتصاد چشم را بر روی آن‌ها بست.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا