مقالات

شاخص برابری قدرت خرید یا PPP؛ مقایسه قیمت‌ خرید کالاهای یکسان در کشورهای مختلف

شرایط اقتصادی یک کشور تاثیر فراوانی بر زندگی مردمان آن جامعه می‌گذارد. کاهش درآمدها به میزانی که نتوان خرید کرد، از کاهش قدرت خرید حکایت دارد. این مسئله به صورت شاخص برابری قدرت خرید یا PPP در اقتصاد مطرح می‌شود که از جمله نسبت‌های مهمی است که در مقایسه وضعیت اقتصاد دو کشور کاربرد دارد. به کمک این شاخص می‌توان دریافت که شخصی در یک کشور برای خرید یک کالا چه میزان پول باید پرداخت کند و شخص دیگر در کشوری دیگر برای خرید همان کالا چقدر باید هزینه کند. این مسئله می‌تواند استانداردهای زندگی در کشورهای مختلف را نشان دهد. هم‌چنین می‌توان توان اقتصادی و شدت رقابت‌پذیری اقتصادها را به کمک این شاخص نشان داد. به‌علاوه برای تعیین نرخ برابری ارزهای ملی نیز از این نسبت استفاده می‌شود.

شاخص برابری قدرت خرید به زبان ساده

آشنایی با شاخص برابری قدرت خرید

قدرت خرید همان برابری قدرت خرید یا Purchasing Power Parity در علم اقتصاد است. اگر بخواهیم این واژه را بهتر توضیح دهیم باید اقتصاد دو کشور را با هم مقایسه کنیم تا به درک درستی از این مفهوم دست پیدا کنیم. مثلا در نظر بگیرید که یک نفر در کشور الف برای تهیه یک سبد کالای مشخص برای چهار نفر مبلغ X را می‌پردازد. فرد دیگری در یک کشور دیگر برای خرید همان میزان کالا با همان شکل و شمایل، مبلغ Y را پرداخت می‌کند. تفاوت میان این دو مبلغ شاخص برابری قدرت خرید را نشان می‌دهد.

شاخص برابری قدرت خرید یا PPP میان ارزهای دو کشور نشان‌دهنده تعداد واحدهای ارز کشور اول یا دوم به میزان قدرت خرید یک واحد از ارز آن کشورهاست. در واقع شاخص PPP نوعی نرخ مبادله است که نسبت هزینه‌های دو سبد کالای یکسان را در دو اقتصاد و کشور مختلف با توجه به ارزهای ملی آن‌ها محاسبه می‌کند.

البته لازم است که از نرخ تسعیر ارز دو کشور مطلع باشیم. به‌علاوه لازم است که میزان تولید ناخالص داخلی کشورها را در نظر گرفت. درآمد سرانه نیز فاکتور دیگری است که در تفاوت میان قیمت‌ها دخیل است. اگر بخواهیم قدرت خرید را در دو کشور برابر در نظر بگیریم، باید از فرمول‌های جهانی پذیرفته‌شده استفاده کنیم؛ فرمول‌هایی که در آن‌ها از آمار بانک‌ جهانی یا صندوق بین‌المللی پول استفاده می‌شود. با اندازه‌گیری شاخص PPP می‌توان اوضاع اقتصادی یک کشور را سنجید و متوجه جایگاه آن در عرصه بین‌المللی شد.

درک مفهوم شاخص برابری قدرت خرید

این مفهوم بیان می‌کند که نرخ‌های مبادله بین دو ارز را تنها در شرایطی می‌توان متعادل دانست که قدرت خرید در‌آن دو کشور برابر باشد. این امر نشان می‌دهد که نرخ مبادله میان دو کشور باید نسبتی از سطح قیمت سبدی ثابت از کالاها و خدمات یکسان باشد. در مواقعی که سطوح عمومی قیمت در داخل یک کشور زیاد می‌شود‌، نرخ مبادله پول در آن کشور باید کم شود. این مسئله به دلیل واکنش به تورم و برابری قدرت خرید کالاها و خدمات انجام می‌شود.

برابری خرید در واقع به بیان قانون تک‌قیمتی بودن کالاها و خدمات اشاره دارد. مثلا زمانی که نرخ مبادله زوج ارز دلار کانادا و آمریکا برابر است با ۱.۵ (یعنی با یک دلار آمریکا می‌توان یک و نیم دلار کانادا را خرید)، برای خرید یک وسیله مشخص باید مبالغ متفاوتی پرداخت. مثلا اگر بخواهیم در کانادا یک گوشی تلفن همراه بگیریم باید مبلغ ۱۵۰۰ دلار کانادا پرداخت کنیم؛‌ حال آن که خرید این کالا در کشور آمریکا با مبلغ ۱۰۰۰ دلار آمریکا قابل انجام است.

به منظور محاسبه نرخ مبادله میان این دو کشور باید سطوح عمومی قیمت در آن‌ها را بر هم تقسیم کنیم. اگر کشور کانادا نرخ تورم یک‌درصدی سالانه و کشور آمریکا نرخ تورم سه درصدی سالانه داشته باشد، می‌توان دریافت که دلار آمریکا در مقایسه با دلار کانادا کاهشی دو درصدی در طول سال خواهد داشت.

محاسبه شاخص برابری قدرت خرید

برای مقایسه عملکرد اقتصاد کشورها و سنجش آن‌ها با هم لازم است که دست به دامن شاخص‌های اقتصادی شویم. شاخص تولید ناخالص داخلی یا GDP‌ اکنون رایج‌ترین و پرکاربردترین شاخصی است که به کمک آن می‌توان حجم یک اقتصاد را اندازه گرفت. به این ترتیب می‌توان دریافت مجموع ارزش فعالیت‌های اقتصادی در آن کشور در طی یک دوره معین، چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی چقدر بوده است.

اقتصاد دو کشور چین و آمریکا را در نظر بگیرید. در کشور چین می‌توانید با ۱.۶۶ دلار یک قرص نان بخرید. اما برای خرید همان نان در آمریکا باید ۲.۳۹ دلار بپردازید. اگر تنها به نرخ نان توجه کنیم باید گفت قدرت خرید شخصی در چین با ۱۶ دلار درآمد ماهانه با قدرت خرید فردی در آمریکا با درآمد ماهانه ۲۳ دلار برابر است.

از این مسئله می‌توان دریافت که اگر میزان درآمد را بدون در نظر گرفتن شاخص PPP مدنظر قرار دهیم، تفاسیر درستی از شرایط نخواهیم داشت. همین مسئله منجر به مقایسه نادرست عملکرد اقتصاد دو کشور خواهد شد. پس اقتصاددانان به منظور سنجش اقتصاد مطابق با معیاری یکسان باید دو کار انجام دهند. نخست آن که ارزش همه ارزها را به دلار تبدیل کنند. سپس باید قدرت خرید دلار را در کشورهای مختلف مدنظر قرار دهند و میزان درآمد کشورها را تعدیل کنند. در نتیجه می‌توانند شاخص برابری قدرت خرید را محاسبه کنند.

اندازه اقتصاد ایران مطابق گزارش صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۱۳ برابر با ۳۶۶ میلیارد دلار بوده است. اما اگر به برابری قدرت خرید توجه کنیم، اندازه اقتصاد در همان سال برابر خواهد بود با ۹۴۵ میلیارد دلار. یعنی می توان گفت که قدرت خرید یک دلار در ایران حدودا دوبرابر قدرت خرید آن در کشور آمریکاست. شاخص برابری قدرت خرید به صورت سالانه محاسبه می‌شود و در رتبه‌بندی کشورها بر اساس شاخص PPP در سال ۲۰۲۱، چین جایگاه اول، آمریکا جایگاه دوم و هند جایگاه سوم را دارد.

روش‌های محاسبه شاخص PPP

در این بخش سه مورد از معروف‌ترین روش‌های محاسبه شاخص PPP را بررسی خواهیم کرد.

روش جری-خمیس

این شیوه محاسباتی در سال ۱۹۸۵ توسط خمیس و جری ارائه شد. اساس این روش به این صورت است که مجموعه‌ای از قیمت‌های بین‌المللی و مقادیر تمام اقلام تخمین زده می‌شوند. تکرار این عملیات منجر به حل معاملات این شیوه خواهد شد. در این روش باید یک کشور را به عنوان کشور پایه در نظر بیاوریم. سپس باید داده‌های اولیه و اصلی را در همان آغاز جمع‌آوری کنیم. این داده‌ها عبارت‌اند از هزینه‌های Eij (هزينه iام در کشور jام) و برابری‌های PPij (برابري قلم iام در کشور jام) در سطح اقلام اصلی.

روش جری-خمیس در محاسبه شاخص PPP

روش CPD

در این روش برای محاسبه تفاوت سطوح قیمت در کشورهای مختلف از یک رگرسیون ساده استفاده می‌شود. این روش نخستین بار توسط رابرت باب سامرز (Robert Bob Summers)، استاد اقتصاد دانشگاه پنسیلوانیا در سال ۱۹۷۳ معرفی شد. او این روش را برای تخمین داده‌های قیمتی از دست‌رفته در مقایسه‌های بین‌المللی پیشنهاد داد. پس از آن در مراحل نخست ICP (برنامه مقایسه بین‌المللی بانک جهانی) از این روش به عنوان ابزاری برای هم‌فزونی قیمت‌ها در سطح انواع محصولات اقلام اصلی (سطوح پایین اقلام اصلی) استفاده شد. بعدها روش دیگری به نام EKS به وجود آمد که جایگزین روش CPD شد.

روش EKS

این روش در سال ۱۹۶۴ ارائه شد. در این روش از یک ماتریس استفاده می‌شود که به کمک آن می‌توان مقایسه‌های دوبعدی را میان کشورها انجام داد. از این روش می‌توان شاخص برابری قدرت خرید را به دست آورد که ویژگی‌ ترایایی دارد. به منظور انجام این روش به قیمت انواع محصولات اقلام اصلی و هم‌چنین هزینه‌های مربوط به هر یک از این اقلام در کشورهایی که قصد مقایسه آن‌ها را داریم، نیاز است. البته در برخی موارد بعضی محصولات جزو الگوی مصرفی در یک کشور به شمار می‌رفته و قیمت‌گیری شده‌اند. اما در برخی از کشورهای دیگر خبری از این قیمت‌گیری نیست.

در روش اولیه EKS که سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و اتحادیه اروپا آن را به کار می‌بندد، از سه شاخص لاسپیرز، پاشه و فیشر استفاده می‌شود اما این روش یک مشکل دارد و آن این که تمام مقایسه‌های میان دو کشور وزن‌های برابری خواهند داشت. مشکل دیگر آن که این شاخص از ویژگی جمع‌پذیری برخوردار نیست. یعنی جمع این شاخص با توجه به مولفه‌های حساب‌های ملی با برابری کل هم‌اندازه نخواهد بود. اما در روش EKS تعمیم‌یافته، وزن هر کدام از مقایسه‌ها با هم متفاوت است. روش‌های وزن‌دهی نیز متعدد هستند.

توجه کنید که از این روش‌‌ها تنها برای محاسبه شاخص برابری قدرت خرید دو ارز در سطوح بین‌المللی استفاده می‌شود. پس نباید نرخ به‌دست‌آمده را با نرخ مبادله ارز بازار مقایسه کرد.

آشنایی با انواع PPP

در مورد  نرخ مبادله PPP دو نوع دسته‌بندی وجود دارد؛ یکی قابل معامله و غیرقابل معامله، دیگری مطلق و نسبی.

PPP قابل معامله و غیرقابل معامله

اگر در محاسبه این نرخ به قیمت کالاهایی نظیر اتومبیل و لوازم خانگی که قابل معامله هستند توجه شود، PPP‌ قابل‌معامله خواهد بود. اما اگر به سراغ کالاهای غیرقابل‌معامله نظیر خانه‌ها و شهریه‌های مدارس برویم آن‌گاه نرخ مبادله PPP غیرقابل‌معامله است. معمولا زمانی که حرف از PPP می‌شود، مقصود نرخ قابل‌معامله است.

PPP مطلق و PPP نسبی

مقدار PPP مطلق به بررسی و مقایسه سطوح قیمت می‌پردازد. اما PPP‌ نسبی به تغییرات یا تحرکات قیمتی توجه دارد. مقدار مطلق این نرخ مبادله از برابری قیمت‌ها در میان کشورهای مختلف خبر می‌دهد. اما مقدار نسبی تنها از حرکت نرخ مبادله به میزانی فاصله تورم حاکم بر دو اقتصاد خبر می‌دهد. فارغ از این که قیمت‌های اصلی در کشورها با هم یکسان هستند یا خیر، PPP نسبی در مقایسه با PPP مطلق شرایط ضعیف‌تری دارد. فرمول PPP مطلق به این شرح است:

PPP = P(CBA) ÷ P(CBB)

در این فرمول CBA قیمت یک سبد کالا در کشور A و CBB قیمت همان سبد کالا در کشور B است. مسئولیت محاسبه شاخص PPP بر عهده سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و اداره آمار جامعه اروپاست. اتحادیه اروپا، این میزان را برای کشورهای اروپایی محاسبه می‌کند. در کشورهای اروپایی عضو این سازمان و هم‌چنین کشورهایی مانند روسیه، اوکراین و چین نیز محاسبه این شاخص به عهده سازمان همکاری اقتصادی و توسعه است.

پس از محاسبه شاخص برابری قدرت خرید، می‌توان GDP کشورهای موردنظر را با یک‌دیگر مقایسه کرد. البته بانک جهانی با اهدافی متفاوت هم‌چون مقایسه سطح فقر در میان کشورهای مختلف خود اقدام به محاسبه جداگانه این نرخ می‌کند. اما سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و اتحادیه با توجه به برنامه‌ها و اهداف واحد، مسئول محاسبه نرخ مبادله PPP‌ هستند.

انتخاب سبد کالا

اما سبد کالاها و خدمات قیمت‌گذاری‌شده برای محاسبه شاخص PPP شامل کالاها و خدماتی است که در محاسبه GDP از آن‌ها استفاده می‌شود. این سبد با کالاها و خدمات مصرف‌کننده، خدمات دولتی، کالاهای تجهیزاتی، اقلام مصرفی مصرف‌کننده مثل خوراک،‌ پوشاک و آشامیدنی پر می‌شود.

یکی از موارد مهم در انتخاب کالاهای این سبد این است که محصولات باید در کشورهای تحت مقایسه با هم برابر باشند و عامه مردم جامعه از آن استفاده کنند.

در واقع هدف از انتخاب محصولات یکسان این است که شاخص PPP‌ به اندازه‌گیری تفاوت‌های میان سطوح قیمتی بپردازد و کاری به تفاوت‌های کیفی محصول نداشته باشد. یکی از راه‌حل‌های رایج و عملی استفاده از محصولاتی با مشخصات معین با نام‌های تجاری آن‌هاست. به گونه‌ای که محصولات مذکور به همراه تمام ویژگی‌های‌شان قیمت‌گذاری شوند.

مسئله دیگر واحد قیمت‌گذاری کالاها است که باید یکسان باشد. به طور کلی تهیه چنین سبدی به همگنی اقتصادی و مصرفی گروه کشورهای تحت مقایسه بستگی دارد؛ ممکن است که محصولاتی که در فهرست این سبد قرار می‌گیرند، نتوانند نماینده خوبی از اقلام مصرفی در کشورهای مذکور باشند. به بیان دیگر نباید نماینده بودن محصول‌ها تعارضی با یکسان بودن آن‌ها داشته باشد. مثلا ممکن است یک کالا در هر دو کشور استفاده شود ولی در یک کشور در دسته کالاهای لوکس قرار گیرد؛‌ حال آن‌ که در کشور دیگر یکی از کالاهای ضروری مردم آن جامعه باشد.

به عنوان یک راه‌حل، یک ستاره کوچک در مقابل نام اقلام قیمت‌گذاری‌شده که به عنوان نمونه اقلام الگوی مصرفی در کشور موردنظر هستند، گذاشته می‌شود. در مقایسه‌های بین‌المللی کارشناسان ICP با کمک مشاوره‌های کارشناسان کشورهای عضو، فهرست کالاها و خدمات را تهیه می‌کنند.

کاربردهای شاخص برابری قدرت خرید

  • نرخ مبادله PPP فاکتوری تبدیل‌کننده است. از این نرخ می‌توان به جای نرخ‌های مبادله در هنگام تبدیل هم‌فزونی‌های اقتصادی میان کشورها به یک ارز رایج مانند دلار استفاده کرد. به کمک این هم‌فزونی‌های تبدیل‌شده می‌توان میان کشورها به راحتی مقایسه‌هایی انجام داد. هم‌چنین انجام تحلیل‌های اقتصادی و آماری نیز با سهولت انجام خواهد شد.
  • محاسبه شاخص PPP نخستین مرحله در تبدیل GDP و هم‌فرونی‌های اصلی آن (که با ارز ملی بیان می‌شود) به یک ارز رایج است. به کمک این محاسبات می‌توان که مقایسه‌هایی را در سطوح بین‌المللی انجام داد.
  • برای آن که سطح استاندارد زندگی در دو کشور را مقایسه کنیم، به یک معیار نیاز داریم. باید میزان آن معیار را نسبت به یک ارز به دست آوریم. برای این کار به نرخ‌های مبادله PPP مراجعه می‌کنیم. چرا که اگر از نرخ‌های مبادله بازار استفاده کنیم، مقایسه‌های درستی انجام نمی‌شود.
  • سازمان‌های بین‌المللی در راستای اهداف آماری یا سیاسی مختلف به سراغ مقایسه GDP و GDP سرانه می‌روند. برخی از مواقع حقوق کارگران حرفه‌ای و دانشجویان خارجی به کمک داده‌هایی از این دست تعدیل می‌شوند.
  • نرخ مبادله PPP قدرت رقابت‌پذیری یک کشور را نشان می‌دهد. در صورت ضعف ارز داخلی آن کشور، حالت رقابت‌پذیری پدیدار می‌شود. چرا که قیمت‌های داخلی ارزان‌تر خواهد بود و عرضه پول در ارزش خارجی کمتر از ارزش داخلی‌اش انجام خواهد شد. از سوی دیگر اگر شاهد قدرت این نرخ باشیم، به دلیل قیمت‌های داخلی بالا، حالت رقابت‌پذیری از دست خواهد رفت.
  • همچنین برخی از معامله‌گران در فارکس از PPP برای یافتن ارزهایی که دارای ارزش بیش از حد یا کم‌تر از حد هستند، استفاده می‌کنند.
  • سرمایه‌گذاران سهام یا اوراق قرضه شرکت‌های خارجی هم ممکن است از ارقام برآورد‌شده شاخص PPP برای پیش‌بینی اثر نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد کشور و در نتیجه اثر آن بر سرمایه‌گذاری‌شان استفاده کنند.

اهداف نرخ مبادله برابری قدرت خرید

از این نرخ در موارد مختلفی استفاده می‌شود. مثلا به منظور مقایسه استاندارد زندگی در کشورهای مختلف به سراغ شاخص برابری قدرت خرید می‌روند. نرخ‌های مبادله مطابق با شرایط اقتصادی بین‌المللی تغییر می‌کنند. پس مشخص است که بازار ارز نوسانات چه زیادی را تجربه می‌کند.

به دلیل آن که در کشورهای مختلف سطوح یکسان قیمتی وجود ندارد، تخمین قدرت خرید کار پیچیده‌ای خواهد بود. اما مثلا می‌توان گفت اختلاف قیمت غذا در کشورهای مختلف بیشتر از اختلاف قیمت مسکن‌ در ان کشورهاست. به این ترتیب لازم است که به منظور مقایسه، به هزینه سبدی از کالاها و خدمات توجه کنیم. از این سبد به عنوان شاخص قیمت استفاده می‌شود.

اما مشکل دیگری هم در این میان وجود دارد. کیفیت کالاها و خدمات در کشورها یکسان نیست. به این منظور لازم است که در جریان تخمین و برآورد، تعدیل‌هایی صورت پذیرد.

شاخص برابری قدرت خرید و نرخ واقعی مبادله

اختلاف میان برابری قدرت خرید و نرخ واقعی مبادله امری مهم و معنادار است. مثلا تولید ناخالص داخلی سرانه هر شهروند چینی در حدود ۱۵۰۰ دلار است. با توجه به برابری قدرت خرید این عدد تا ۶,۲۰۰ دلار هم افزایش پیدا می‌کند. یا مثلا تولید ناخالص داخلی اسمی هر فرد ژاپنی برابر است با چیزی در حدود ۳۷,۶۰۰ دلار اما رقم برابری قدرت خرید آن‌ها برابر است با ۳۱,۴۰۰ دلار. در شرایطی که می‌خواهیم برابری قدرت خرید را مقایسه کنیم، باید اثر تورمی را در طی گذشت زمان مدنظر قرار دهیم.

به منظور درک بهتر اهمیت این مسئله مثالی را مطرح می‌کنیم. نرخ مبادله نقدی بر مبنای برابری قدرت خرید دو کشور آمریکا و انگلستان از رابطه زیر قابل محاسبه است:

نرخ نقد = قیمت دلاری کالا / قیمت کالا بر حسب پوند * نرخ مبادله پوند – دلار

چنانچه نرخ نقد جاری از نرخ نقد محاسبه‌شده بیشتر باشد، درمی‌یابیم که پوند دچار ارزش‌گذاری بیش از حد شده است؛ یا از آن سمت، دلار کم‌ارز‌ش‌گذاری شده است. مثلا در نظر بگیرید که نرخ نقد واقعی مبادله دلار و پوند برابر است با ۱.۸. این نرخ با توجه به برابری قدرت خریدِ ۱.۵ محاسبه شده است. در چنین شرایطی برابری قدرت خرید حاکی از آن است که با هر یک پوند تنها قادر به خرید ۱.۵ دلار خواهیم بود. یعنی به ازای یک پوند باید ۱.۵ دلار پرداخت کرد. اما در دنیای واقعی یک پوند با ۱.۵ دلار مبادله نمی‌شود؛‌ بلکه مبادله آن با ۱.۸ دلار انجام می‌شود. پس می‌توان از این مسئله متوجه ارزش‌گذاری بیش از حد پوند شد.

شاخص Big Mac

اقتصاددانان برای محاسبه برابری قدرت خرید به سراغ همبرگر مک‌دونالد رفتند. به این ترتیب شاخص همبرگر مک‌دونالد یا Big Mac Index پدید آمد. چون این ساندویچ در بیشتر کشورهای دنیا استفاده می‌شود، اقتصاددانان برای محاسبه PPP آن را انتخاب کردند.

در نظر بگیرید که قیمت این کالا در آمریکا برابر است با دو دلار و در انگلستان برابر است با ۱.۵. نسبت ۱.۵ پوند به دو دلار می‌شود ۰.۷۵. این عدد از نرخ برابری ارز آمریکا و ارز انگلیس که ۰.۶۲ است، بزرگ‌تر است. این مسئله نشان می‌دهد که قیمت این ساندویچ در انگلستان گران‌تر از آمریکاست.

مثالی از محاسبه شاخص برابری قدرت خرید

به بیانی ساده اگر تنها با توجه به شاخص همبرگر مک‌دونالد بخواهیم این مسئله را تفسیر کنیم، باید بگوییم که قدرت خرید مردم انگلستان پایین‌تر از مردم آمریکاست. هم‌چنین توان رقابت‌پذیری اقتصاد انگلستان هم کمتر از اقتصاد آمریکاست. می‌توان دریافت که استاندارد زندگی در آمریکا بیشتر از انگلستان است و در نهایت نرخ تبدیل دلار به پوند منطقی به نظر می‌رسد.

رابطه میان شاخص PPP و CPI

شاخص بهای مصرف‌کننده یا CPI و هم‌چنین شاخص قدرت خرید یا PPP به لحاظ مفهومی شباهت‌هایی با هم دارند. CPI‌ نشان‌گر تغییر در سطوح قیمت‌ کالاها و خدمات در طی یک دوره زمانی در یک کشور است. اما PPP تفاوت‌های موجود در سطح قیمت را در کشورهای مختلف یا مناطق داخل یک کشور مقایسه می‌کند.

هر دو مفهوم با نرخ تورم مرتبط هستند. یعنی درصد تغییر CPI نشان‌گر نرخ تورم است و درصد تغییر PPP تفاوت‌های نرخ تورم را در کشورها یا مناطق مذکور نشان می‌دهد. به طور کلی در مقایسه با CPI، تحقیقاتی که روی PPP‌ انجام شده است، تقریبا کمتر بوده است. هم‌چنین این دو شاخص را می‌توان از چند منظر دیگر مقایسه کرد که در ادامه می‌توانید چند نمونه از آن را مشاهده کنید:

حوزه و پوشش

CPI در مقایسه با PPP، کالاها و خدمات بیشتری را تحت پوشش قرار می‌دهد. دلیل این مسئله آن است که CPI به دنبال اندازه‌ای از تغییرات در قیمت کالاها و خدماتی است که به سبد مصرفی یک کشور مربوط است. اما شاخص PPP به دنبال اندازه‌گیری تفاوت در سطوح قیمت کالاها و خدماتی است که به هزینه حساب‌های ملی کشورها مربوط است.

وزن‌های هزینه

در محاسبه هر دو شاخص مذکور به وزن‌های هزینه نیاز داریم تا هم‌فزونی تفاوت‌های قیمت را انجام دهیم. وزن‌های CPI با توجه به داده‌هایی به دست می‌آیند که از بررسی هزینه خانواده‌ها جمع‌آوری شده است. اما وزن‌های مورد استفاده در شاخص برابری قدرت خرید نشان‌گر سهم در حساب‌های ملی هستند که به صورت سالیانه به دست می‌آیند. باید توجه کرد که سهم‌های هزینه خانوار که در حساب‌های ملی ثبت‌ شده‌اند با توجه به بررسی‌های هزینه خانوار به دست آمده‌اند.

روش‌های هم‌فزونی

از این منظر می‌توان شباهتی کلی در بین دو شاخص CPI و PPI یافت. در محاسبه هر دو شاخص با یک فرایند دومرحله‌ای سروکار داریم. در مرحله نخست باید محاسبه شاخص‌های غیروزنی سطوح مقدماتی انجام شوند. اما در مرحله دوم با توجه به روش‌های مورداستفاده به منظور دستیابی به هم‌فزونی سطوح بالاتر، تفاوت‌هایی وجود دارد. نیاز به ویژگی ترایابی در مقایسه‌های چندبعدی موجب ایجاد تفاوتی کوچک در روش محاسبه این دو شاخص می‌شود.  

شاخص برابری قدرت خرید با GDP

تولید ناخالص داخلی در مباحث اقتصاد کلان معاصر به ارزش کل پول کالاها و خدمات تولیدی در یک کشور اشاره دارد. GDP اسمی ارزش پولی را به دو گروه فعلی و مطلق تقسیم و محاسبه می‌کند. تولید ناخالص داخلی واقعی در یک کشور می‌تواند به تعدیل تولید ناخالص داخلی اسمی کشور با توجه به تورم بینجامد.

با این‌همه برخی از عملیات حسابداری پا را فراتر می‌گذارند و GDP را برای ارزش PPP تعدیل می‌کنند. این تعدیل با هدف تبدیل GDP اسمی به عددی انجام می‌شود که به آسانی میان کشورهای مختلف با ارزهای متفاوت قابل مقایسه است.

مشکلات شاخص برابری قدرت خرید

مسائل زیر موجب می‌شوند که شاخص PPP بازتاب خوبی از واقعیت‌ها نشان ندهد:

  • هزینه حمل و نقل: برخی از کالاها در یک منطقه به صورت محلی در دسترس نیستند. از این رو باید از کشورهای دیگر وارد شوند. این واردات هزینه‌های حمل‌ونقل را در پی خواهد داشت. این هزینه‌ها فقط شامل سوخت نخواهند بود بلکه تعرفه واردات (حق گمرک اجناس وارداتی) را نیز در بر می‌گیرند. در نهایت کالاهای وارداتی با قیمتی نسبتا بالاتر در مقایسه با کالاهای مشابه با منابع محلی فروخته خواهند شد.
  • تفاوت در نرخ مالیات: مالیات فروش دولت هم‌چون مالیات بر ارزش افزوده می‌تواند که موجب افزایش قیمت‌ها در یک کشور در مقایسه با کشورهای دیگر شود.
  • مداخله دولت‌ها: تعرفه‌ها می‌توانند موجب افزایش قیمت کالاهای وارداتی شوند. در حالی که همان محصولات در کشورهای دیگر نسبتا ارزان‌تر به فروش می‌رسند.
  • خدمات غیرمعاملاتی: فاکتورهای قیمت‌ همبرگر مک‌دونالد هزینه‌های ورودی غیرقابل‌معامله را در پی دارد. هزینه‌های بیمه، آب، برق و کارگری از این دست هزینه‌ها هستند. بنابراین این هزینه‌ها را نمی‌توان به صورت بین‌المللی و در مقیاس جهانی مقایسه کرد.  
  • رقابت بازار: گاهی ممکن است قیمت برخی کالاها در یک کشور عامدانه بالا باشد. در بیشتر موارد قیمت‌های بالا به دلیل آن است که شرکت از یک مزیت رقابتی در مقایسه با سایر فروشندگان برخوردار است. مثلا ممکن است این شرکت انحصاری باشد یا بخشی از مجموعه شرکت‌های بزرگی باشد که می‌توانند قیمت‌ها را دست کاری کنند و آن‌ها را به شکلی تصنعی بالا نگه دارند.

PPP سرانه تولید ناخالص داخلی در ایران

برخی از کشورها ارقام مربوط به تولید ناخالص داخلی (GDP) خود را به منظور انعکاس میزان شاخص PPP تعدیل می‌کنند. آخرین بار در سال ۲۰۲۰ بود که سرانه تولید ناخالص داخلی ایران ثبت شد. این سرانه برابر با ۱۲۴,۳۳.۳۰ دلار آمریکا بود که با شاخص PPP تعدیل شد. تعدیل سرانه تولید ناخالص داخلی در ایران با شاخص برابری قدرت خرید با ۷۰ درصد میانگین جهانی برابری می‌کند.

آیا برابری قدرت خرید می‌تواند نرخ مبادله کوتاه‌مدت ارز را برآورد کند؟

اگر بخواهیم با استناد به شواهد و اسناد تجربی پاسخ دهیم، باید بگوییم که خیر چنین مسئله‌ای اتفاق نمی‌افتد. از آن‌جا که نرخ‌های مبادله در کوتاه‌مدت با توجه به اخبار روزانه نوسان می‌کنند، پس برابری قدرت خرید نمی‌تواند که برآوردی صحیح از نرخ مبادله کوتاه‌مدت ارز داشته باشد. بلکه تغییرات نرخ بهره و عرضه پول، نوسان‌هایی که در مسیر رشد اقتصادی قرار دارند و سایر عواملی که حرکات کوتاه‌مدت ارز را رقم می‌زنند توانایی تغییر نرخ‌های مبادله کوتاه‌مدت را دارند. نظریه برابری قدرت خرید تعادل بلندمدت نرخ‌های مبادله‌ای را پیشنهاد می‌دهد.

جمع‌بندی

به منظور مقایسه بهره‌وری و کارایی اقتصادی و هم‌چنین استانداردهای زندگی میان کشورها در اقتصاد معیارهای مختلفی معرفی شده است. از جمله شاخص‌های محبوب تحلیل کلان اقتصادی می‌توان به شاخص برابری قدرت خرید یا PPP اشاره کرد. این شاخص به مقایسه ارز کشورهای مختلف با تکیه بر یک سبد کالا می‌پردازد. با توجه به این مفهوم می‌توان دو ارز را در تعادل یا هم‌تراز دانست؛ به شرطی که سبد کالا با توجه به نرخ ارز در هر دو کشور با هم برابر باشد. به بیان ساده‌تر این شاخص نشان می‌دهد که مردمان دو کشور مختلف برای خرید یک کالای یکسان چقدر باید هزینه کنند. شاخص PPP به عنوان یک تعدیل کننده اقتصادی برای تخمین نرخ ارز بین کشورها بر اساس یک سبد کالای پایه عمل می‌کند. این مسئله می‌تواند تاثیری مثبت یا منفی بر ارزهای داخلی و همچنین عرضه و تقاضا بگذارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا