مقالات

پیش‌بینی رفتار سهامداران و « هیجان عقلایی » در بورس

دکتر علی فرحبخش، کارشناس مسائل اقتصادی در یادداشتی که از سوی روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده، به توضیح « هیجان عقلایی » در بورس و نکاتی در خصوص پیش‌بینی رفتار سهامداران در این بازار پرداخته است.

فرحبخش با اشاره به رفتارهای توده‌ای سهامداران بازار سرمایه و تاثیر و چگونگی پیش‌بینی رفتار آنان نوشته است، در سال ۱۹۹۵ میلادی، شرکت آمازون توانست گام نخست آینده‌ درخشان کار خود را با فروش کتاب بردارد؛ به طوری‌ که در سال ۲۰۰۳ بیش از ۵ میلیارد دلار کالا فروخت. علاوه بر رشد سریع آمازون و جهش آن برای افزایش سهم بازار، رشد قیمت سهام در آن‌ سال‌ها نیز از موضوعات تعجب‌برانگیز بود که در واقع چشم‌گیرتر از رشد آمازون بود.

در سال ۱۹۷۷، سهام شرکت آمازون با قیمت ۱۸ دلار به بازار آمد. سال ۱۹۹۹ ارزش آمازون بیش از تمام کتاب‌فروشی‌های رسمی در سراسر دنیا شد و قیمت سهام این شرکت نیز به ۱۰۰ دلار رسید که نشان‌دهنده جهش فوق‌العاده آن بود.

در طی دهه ۲۰۰۰ قیمت سهام این شرکت دچار افت بسیاری شد و در تابستان ۲۰۰۱ حدودا با مبلغ ۸ دلار معامله می‌شد. در سال ۲۰۰۲، با وجود آنکه عملکرد مالی شرکت در مطبوعات مورد تمجید قرار می‌گرفت، قیمت سهام آن حتی از قیمت عرضه اولیه سهم که ۱۸ دلار بود هم کمتر شده بود. با این وجود، اکنون قیمت هر سهم آمازون به ۳۴۰۰ دلار رسیده است.

اما سوالی که در این خصوص مطرح می‌شود این است که کدام قیمت اشتباه بوده است؟ ۳۴۰۰ دلار؟ ۸ دلار؟ یا هر دو؟

پاسخ به این سوال می‌تواند اهمیت بسیار زیادی داشته باشد  این اهمیت نه به خاطر حرکت پرنوسان آمازون، بلکه به منظور تشریح عملکرد و رفتار قیمت سهام و تفسیر روند آن در آینده است.

فرحبخش در این یادداشت نوشته است: اقتصاددانان برای ارائه توضیح دقیق و ملموسی از عملکرد قیمت سهام با مشکل بزرگی مواجه هستند. آنها بر مبنای رفتار عقلایی آحاد اقتصادی مسائل را تشریح می‌کنند، اما در بازار سهام هرچه رفتار سرمایه‌گذاران منطقی‌تر باشد، بازار نامنظم‌تر رفتار می‌کند. چرا رفتار بازار این‌گونه است؟

به نوشته این کارشناس، منطق اقتصادی می‌گوید زمانی که انتظار افزایش قیمت سهمی را در روزهای آتی داریم، برای خرید آن امروز باید اقدام کرد و بالعکس، زمانی که انتظار کاهش قیمت سهم در آینده را داریم باید اقدام به فروش آن کنیم. او اما خاطرنشان می‌کند که اقدام بر مبنای پیش‌بینی‌ای که فردای سهم را در نظر گرفته باشد، اشتباه است زیرا مردم از همین امروز خرید خود را آغاز کرده‌اند و قیمت سهام به قدری رشد می‌کند که دیگر آن سهم ارزان نیست.

وی بر این باور است که سرمایه‌گذاران عقلایی باید توانایی و مهارت پیش‌بینی حرکت‌های بعدی سهم را داشته باشند تا پیش از آن که سهامداران به طور گروهی اقدام به خرید یا فروش کنند، گام درست را برداشته باشند اما بر این مساله نیز تاکید می‌کند که اگر همه سرمایه‌گذاران بازار سرمایه رفتار عقلایی داشته باشند، دیگر نمی‌توان پیش‌بینی‌ای از رفتار آنان داشت.

سرمایه‌گذاران عقلایی باید قادر باشند تا حدس مجددی از حرکت‌های قابل‌پیش‌بینی در بازار سهام یا در هر سهم خاص داشته باشند. اگر پیش‌بینی در دسترس باشد، در آن صورت برای خرید سهام اقدام می‌شود.

او در این باره می‌نویسد: از آنجا که تغییرات همه روند‌ها به سرعت در پیش‌بینی‌ها لحاظ می‌شود، اثر همه اقدامات و رفتارهای قابل پیش‌بینی بازار خیلی زود خنثی می‌شود. تنها چیزی که در این میان می‌تواند تمایز ایجاد کند، خبرهای ناگهانی و غیرمنتظره است. نتیجه اینکه تنها خبرهای تصادفی می‌توانند میزان مبادله سهام، قیمت آن و شاخص‌های بازار را تغییر دهند. این رفتار کاملا تصادفی در اقتصاد سنجی، «گام تصادفی» – به معنی وجود شانس یکسان افزایش یا کاهش- نامیده می‌شود.

او در ادامه توضیح می‌دهد: بازار سهام باید یک «رفتار گام تصادفی با روند» را از خود نشان دهد که به این معنی است که باید روی مرز میانه‌ای از روند ماه‌های گذشته خود حرکت کند. این گونه رفتار بازار سهام، این بازار را نسبت به سایر اشکال بالقوه سرمایه‌گذاری همچون نگهداری پول در حساب پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری در ملک، جذاب‌تر می‌کند.

اگر انتظار دارید که روند قیمتی پیش‌روی یک سهم نسبت به گذشته آن افزایشی باشد، زمان خرید آن سهم است و بالعکس اگر انتظارات کاهشی یا احتمال نزول قیمت وجود داشته باشد، نباید دست به خرید آن سهم زد.

جان مینارد کینز یکی از مشهورترین اقتصاددانان قرن بیستم است که بورس را به مسابقه احمقانه یک روزنامه‌ تشبیه می‌کند که در آن از خوانندگان دعوت شده بود، چند چهره زیبا از صد عکس موجود در روزنامه را انتخاب کنند. برنده این مسابقه خواننده‌ای بود که عکس دخترانی را که تصویرشان بیشتر مورد پسند افکار عمومی است، انتخاب کرده بود. به همین خاطر می‌توان اینگونه گفت که پیش‌بینی روندهای بورس همواره با انتظارات عقلایی امکان‌پذیر نیست.

کینز بیان کرده است که «این رقابت، نه مسابقه قضاوت درباره انتخاب برترین عکس است و نه حتی آنچه واقعا میانگین جامعه به‌عنوان زیباترین شخص می‌شناسند، بلکه در واقع مسابقه انتخاب زیباترین شخص از نظر عموم خوانندگان بود؛ جایی که ما هوش خود را برای پیش‌بینی انتظار میانگین جامعه درباره دیدگاه عموم به کار می‌گیریم. پس می‌توان افرادی را تصور کرد که می‌توانند درجه‌های چهارم، پنجم و بالاتر را نیز (از رفتار عموم جامعه) پیش‌بینی کنند ».

شاید بتوان گفت که نوسانات اخیر بورس تهران، بیش از آنکه با انتظارات عقلایی تطابق داشته باشد، با روایت کینز همخوانی دارد. ویژه در شرایط فعلی و با عمومی شدن فضای مجازی. تغییر جهت‌های ناگهانی سهام از صف خرید به فروش یا بالعکس نشان‌دهده این می‌تواند باشد که سهامداران بیش از آنکه برای خرید و فروش خود الگویی خاص تعریف کنند، صرفا رفتار بقیه و به‌خصوص گروه‌های مرجع را مورد توجه قرار می‌دهند

 سهامداران بیش از آنکه برای خرید و فروش خود الگویی خاص تعریف کنند، صرفا رفتار بقیه و به خصوص گروه‌های مرجع را مورد توجه قرار می‌دهند.

فرحبخش در ادامه می‌افزاید: شاید روایت نوسانات اخیر بورس تهران، بیش از آنکه با انتظارات عقلایی تطابق داشته باشد، با روایت کینز همخوانی دارد. سهامداران بیش از آنکه مایل باشند به روندهای اقتصاد کلان توجه کنند یا برآوردی از قیمت بنیادی سهام داشته باشند، مایلند از دیدگاه بقیه سهامداران نسبت به آن سهم خاص اطلاع یابند. تغییر جهت‌های ناگهانی سهام از صف خرید به فروش یا بالعکس، حکایت از آن دارد که سهامداران بیش از آنکه برای خرید و فروش خود الگویی خاص تعریف کنند، صرفا رفتار بقیه و به خصوص گروه‌های مرجع را مورد توجه قرار می‌دهند که به ویژه در شرایط فعلی و با عمومی شدن فضای مجازی بیش از پیش قدرت یافته‌اند.

او با اشاره به مباحث مالیه رفتاری، مبانی آن را تایید کننده همین رفتار توده‌ای در بازار سرمایه می‌داند و می‌نویسد: رفتار توده‌ای بالاخص در شرایط عدم تقارن اطلاعات تشدید می‌شود و در واقع سهامداران به افرادی می‌مانند که در صف ورود و خروج به سینما بدون اراده خود در جهتی خاص حرکت می‌کنند. چنین است که ارزش دلاری شرکت ایران‌خودرو از شرکت رنوی فرانسه پیشی می‌گیرد و قیمت آن از ۷ خرداد ماه امسال تا ۷ مرداد ماه بیش از ۵ برابر می‌شود. یعنی افرادی که توانسته‌اند علاقه مفرط سهامداران به این سهم را در آینده پیش‌بینی کنند، توانسته‌اند به درآمدهای نجومی دست یابند، جدا از آنکه آیا این اعداد با واقعیات موجود در شرکت همخوانی داشته باشد؛ مثلا اینکه تولید آن چند برابر یا نصف شده و آیا هر خودرو با پایین‌تر از قیمت تمام شده به فروش می‌رسد یا بالاتر؟

فرحبخش در پایان یادداشت خود یادآور می‌شود، با توجه به روندهای تاریخی در شرایط رکود اقتصاد کلان، هر جا شاخص‌های بورس حرکت شتابداری داشته‌اند، علاوه بر متضرر کردن سهامدارانی که بدون تحلیل و با پیروی از حرکت جمعی اقدام به خرید سهام کرده‌اند، چالش‌‌های مهمی را نیز در آینده رقم زده‌اند.

منبع
دنیای اقتصاد

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا