آموزش

نسبت سود به زیان؛ سنجش احتمال سودآوری در برابر ریسک

وقتی به دنیای سرمایه‌گذاری قدم می‌گذارید، موقعیت‌های بسیاری را پیش‌روی خود می‌بینید که شاید تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری در یکی از آن‌ها دشوار باشد. گاهی ممکن است چندین سهام را بیابید که همه از دیدگاه تحلیل نکنیکال و بنیادی مناسب باشند. اما چطور می‌توانید برای اولویت‌بندی آن‌ها تصمیم درست بگیرید. در چنین شرایطی بررسی نسبت سود به زیان کلید رهایی شما از این سردرگمی خواهد بود. شما باید سهمی را انتخاب کنید که نسبت ریسک به ریوارد (risk/reward ratio) یا همان سود به زیان آن کمتر است. اما ریسک به ریوارد یعنی چه؟ در این مطلب به این سوال پاسخ می‌دهیم و شیوه محاسبه ریسک به ریوارد را نیز بیان می‌کنیم تا از این پس گزینه‌های سرمایه‌گذاری خود را با نگاهی روشن‌تر انتخاب کنید.

منظور از نسبت سود به زیان چیست؟

آشنایی با نسبت سود به زیان (ریسک به ریوارد)

احتمال دارد شما هم در مکالمات روزمره خود شنیده باشید که فردی می‌گوید فلان کار به ریسکش نمی‌ارزد. یعنی این‌که احتمال زیان در آن کار بیشتر از سود آن است. البته که این تنها یک احتمال است اما عقل سلیم حکم می‌کند انسان بر اساس همین احتمال، جوانب کار را کاملا بسنجد و سپس اقدام به انجام آن کند. 

در پیش‌بینی تحرکات قیمتی سهام مختلف همیشه از احتمال استفاده می‌شود. مشخص است که زمانی که پای احتمال در میان است، هیچ قطعیتی در کار نیست. چرا که ممکن است هر لحظه این پیش‌بینی‌ها دستخوش تغییر شوند. این‌جاست که توجه به میزان بازدهی نسبت به ضرر می‌تواند کمک‌کننده باشد.

آن‌چه در خطوط بالا خواندید، مبنای بررسی نسبت ریسک به ریوارد است. نسبت سود به زیان یکی از شاخص‌هایی است که برای مشخص کردن حد سود و حد ضرر مورد استفاده قرار می‌گیرد. مشخص کردن حد ضرر نیز یکی از تکنیک‌هایی است که از آن برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. برای آشنایی بیشتر با این روش می‌توانید مقاله «حد ضرر در سرمایه‌گذاری به چه معناست؟» را بخوانید.

زمانی که می‌خواهید در یک موقعیت معاملاتی سرمایه‌گذاری کنید، با در نظر گرفتن نسبت سود به زیان می‌توانید در مورد خرید یا عدم خرید دارایی تصمیم درستی بگیرید. به بیانی دیگر ریسک به ریوارد نشان می‌دهد که شما در قبال چه مقداری از سود راضی می‌شوید چند درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید. البته می‌توان از منظر دیگری نیز به این قضیه نگریست. یعنی باید ببینید در برابر احتمال چند درصد سود می‌توانید ضررهای احتمالی را تحمل کنید. پاسخ این سوال به شما نشان می‌دهد که آیا حاضر هستید سرمایه خود را به خطر بیندازید یا خیر.

اما سوال این‌جاست که مفاهیم ریسک و ریوارد به چه معناست. در این مبحث، ریسک عبارت است از اختلاف میان قیمت سهام و میزان حد ضرر (stop loss). ریوارد نیز به معنای تفاوت میان قیمت سهم و میزان سود آن است.

ریسک به ریوارد سهم در بورس چگونه محاسبه می‌شود؟

برای این‌که نحوه محاسبه سود به زیان را توضیح دهیم، از یک مثال کمک می‌گیریم. این‌گونه تصور کنید که یک سرمایه‌گذار، سهمی را در قیمت ۱۶۰ تومان خریداری می‌کند. او استاپ لاس یا همان حد ضرر را مبلغ ۱۳۰ تومان و حد سود یا profit target‌ را ۲۴۰ تومان تعیین می‌کند. به این ترتیب ریسک، ریوارد، و نسبت ریسک به ریوارد آن این‌گونه محاسبه می‌شود:

ریسک: با توجه به ارقامی که در مثال ذکر شد، این معامله ریسکی به اندازه‌ ۳۰ تومان برای هر سهم دارد. یعنی: ۱۶۰ – ۱۳۰ = ۳۰

پس مشخص است که ریسک برابر است با اختلاف میان قیمت سهم و حد ضرر.

ریسک = قیمت سهم – حد ضرر

ریوارد: این فاکتور که نام دیگر آن پتانسیل سود است برابر خواهد بود با ۸۰. یعنی: ۲۴۰ – ۱۶۰ = ۸۰

به عبارت دیگر

ریوارد = قیمت سهم – حد سود

ریسک به ریوارد: برای این‌که نسبت سود به زیان را به دست آوریم ابتدا باید طبق فرمول زیر عمل کنیم:

Risk/ Reward = ۳۰ / ۸۰ = ۰.۳۷

میزان مطلوب ریسک به ریوارد چقدر است؟

اگر بخواهیم معادلات بالا را کاربردی کنیم، باید بدانیم که چه میزان از نسبت سود به زیان برای سرمایه‌گذاری در سهم مطلوب است. برای این کار باید حاصل‌ تقسیم ریسک به ریوارد را در عدد ۱۰۰ ضرب می‌کنید. اگر رقم حاصل کمتر از ۵۰ درصد باشد، این سهم گزینه‌ مناسبی برای خرید به شمار می‌رود.

در این مثال عدد به دست آمده برابر خواهد بود با ۳۷ درصد. از آن‌جا که این عدد کمتر از ۵۰ درصد است، مشخص است که این سهم برای خرید مناسب است.

تجزیه و تحلیل نسبت سود به زیان

گفتیم که ریسک به ریوارد سهم یک شاخص مفید است که به افراد در تعیین حد سود و حد ضرر کمک می‌کند. دوباره مثال قبلی را در نظر بگیرید. فرض کنید هنگامی که قیمت سهم ۱۶۰ تومان بوده، اقدام به خرید کرده‌اید. اگر قیمت سهم تا ۱۳۰ تومان افت داشته باشد، می‌توانید با توجه به استاپ لاس خود، سهم را بفروشید. بدین ترتیب با پایبندی به استاپ لاس می‌توانید جلوی ضرر را هرچه زودتر بگیرید. در سمت دیگر، ممکن است سهم رشد کند و قیمت آن تا ۲۴۰ تومان هم افزایش پیدا کند. در این شرایط باز هم باید با توجه به حد سودی که از پیش تعیین کرده بودید، اقدام به خروج از سهم کنید.

اما هنگامی که این سهم را خریداری کردید، با توجه به نسبت سود به زیان که برابر با ۳۷ درصد بود، مشخص است که شما پذیرفته‌اید در ازای سودی ۳۷ درصدی، به میزان مبلغ سرمایه‌گذاری‌تان، سرمایه خود را به مخاطره بیندازید.

قانون هشت درصدی در تعیین stop loss

هنگامی که قصد محاسبه نسبت سود به زیان را دارید باید به قانون هشت درصدی دقت کنید و با توجه به آن حد ضرر را مشخص کنید. بسیاری از فعالان بازار سرمایه معتقدند اگر بر اساس فاکتورهای تحلیل تکنیکال سهمی را به شکل دقیق بررسی کردید و در زمان مناسب و با قیمتی خوب به آن ورود کردید، احتمال این‌که قیمت سهم نسبت به قیمت زمان خرید به میزان ۸ درصد کاهش پیدا کند، بسیار اندک است. می‌توان گفت این باور تقریبا درست است. در واقع هر زمان که پس از خرید سهم، قیمت آن بیش از ۸ درصد کم شد، زمان آن رسیده است که از سهم خارج شوید. سپس باید بکوشید تا ایرادهای استراتژی معاملاتی خود را برطرف کنید.

به خاطر داشته باشید که نسبت سود به زیان تنها یک عدد است. این عدد خود بر اساس چندین پارامتر احتمالی به دست آمده است. پس نمی‌توان گفت تنها با توجه به همین یک شاخص می‌توان در مورد ورود به یک سهم به طور قطع تصمیم گرفت. مهم‌ترین کاربرد این شاخص، اولویت‌بندی موقعیت‌های معاملاتی است. زمانی که بین انتخاب چند سهم مردد هستید و همه آن سهام از منظر تکینکال و بنیادی در شرایط خوبی هستند، انتخاب کار آسانی نیست. در این شرایط است که با کمک این نسبت می‌توانید تصمیم معقول‌تری بگیرید و سهمی را برگزینید که نسبت سود به زیان کمتری دارد.

نکاتی در مورد نسبت سود به زیان

یکی از مهم‌ترین نکاتی که باید به آن اشاره شود، این است که باید سهمی را انتخاب کنید که احتمال رسیدن آن به حد سود، زودتر از حد ضرر باشد. یعنی باید این احتمال وجود داشته باشد که پیش از فعال شدن stop loss، به حد سود خود برسید. می‌توان حد سود و حد ضرر را در نقاطی دورتر از نقطه ورود در نظر گرفت. اما باید ببیند احتمال این‌که سهم پیش از فعال شدن حد ضرر به آن سود (که یک هدف بزرگ است) برسد، چقدر است.

از این چند جمله چنین برمی‌آید که وجود تعادل میان نسبت سود به زیان و احتمال رسیدن به حد سود چقدر مهم است. شاید نسبت ریسک به ریوارد در یک سهم مناسب باشد. اما زمانی که سهم را با دیدی منطقی بررسی می‌کنید، می‌فهمید که احتمال رسیدن سهم به حد سود چندان هم قوی نیست.

نسبت سود به زیان ۱.۰ نشان می‌دهد که اگر پتانسیل سودآوری سهمی ۱۰ درصد است، احتمال زیان آن نیز به همین میزان است. یعنی همه‌چیز برابر است. چه دلیلی دارد سراغ چنین سهمی بروید؟ به طور کلی برای محاسبه ریسک به ریوارد، حد ضرر و حد سود را در نقاطی منطقی و عقلانی قرار دهید. تعیین این دو فاکتور نباید به شیوه‌ای شانسی صورت بگیرد. تنها زمانی که این نقاط به درستی تعیین شوند، می‌توانید ارزیابی صحیحی از نسبت سود به زیان داشته باشید و تصمیم درستی بگیرید.

یک اشتباه مرسوم

گاهی اتفاق می‌افتد که نسبت ریسک به ریوارد در نظر معامله‌گران یک نسبت فیکس و ثابت است. مثلا ممکن است آن‌ها تنها تمایل داشته باشند پنج درصد ریسک کنند و سودی ۲۰ درصدی کسب کنند. به همین دلیل پس از ورود به هر معامله، حد ضرری پنج درصدی تعیین می‌کنند. به همین ترتیب حد سود را نیز روی ۲۰ درصد قرار می‌دهند. این کار بدون هیچ‌گونه تحلیلی صورت می‌گیرد و طبیعی است که نمی‌توان نتایج درخشانی از آن انتظار داشت. البته اگر معامله‌گر خوش‌شانس باشد احتمال دارد که سود خوبی هم به دست آورد و موفق شود. اما تا کی می‌توان بر پایه شانس پیش رفت؟ قطعا بازار به چنین افرادی اجازه نمی‌دهد مدت زیادی فعالیت کنند.

برای آن‌که بتوانید معاملات خود را به شکلی موثرتر انجام دهید، باید از یک استراتژی معاملاتی مطلوب و مشخص پیروی کنید. به این ترتیب می‌توانید بفهمید که نقاط ورود و خروج مناسب کدام نقاط هستند. هم‌چنین هدف‌گذاری‌ها و حد سود و ضرر نیز در شرایطی مطلوب انجام خواهد شد. فراموش نکنید که رشد و افت احتمالی سهام را می‌توان با توجه به حمایت‌ها و مقاومت‌های معتبر سهام مشخص کرد. هم‌چنین اندیکاتورهای مختلف و ابزارهایی مانند فیبوناچی می‌توانند به شما در تشخیص نقاط احتمالی برگشت سهم کمک کنند.

سپس می‌توانید تنها وارد آن دسته از فرصت‌های معاملاتی شوید که نسبت سود به زیان آن‌ها یک عدد خاص است. یا می‌توانید یک بازه را برای خود تعیین کنید. مثلا ممکن است به دنبال سرمایه‌گذاری در موقعیت‌هایی باشید که نسبت ریسک به ریوارد آن برابر با پنجاه درصد است. یعنی شرایطی که در آن احتمال سود دو برابر احتمال زیان است.

جمع‌بندی

معامله‌گران و فعالان بازارهای مالی، برای این‌که پتانسیل سود یک موقعیت سرمایه‌گذاری را نسبت به پتانسیل ضرر آن بسنجند، از نسبت سود به زیان یا ریسک به ریوارد استفاده می‌کنند. برای آن‌که ریسک و ریوارد یک معامله را به دست آوریم، باید پتانسیل ریسک و سود آن را تعریف کنیم. ریسک به کمک حد ضرر یا استاپ لاس مشخص می‌شودو ریسک عبارت است از اختلاف میان قیمت ورود به سهم و میزان حد ضرر. حد سود نیز برای تعیین زمان خروج از دارایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر معامله طبق پیش‌بینی‌ها و در جهت مناسبی پیش برود، ریوارد برابر است با اختلاف میان قیمت خرید سهم و حد سود آن.

نیازی نیست نسبت ریسک به ریوارد یک سهم بسیار پایین باشد تا آن سهم را یک گزینه مناسب برآورد کنید. نسبت سود به زیان معمولا با سایر نسبت‌های مدیریت ریسک ترکیب می‌شود و مورد استفاده قرار می‌گیرد. از جمله این نسبت‌ها می‌توان به نسبت برد به باخت (Win/Loss Ratio) اشاره کرد که میزان معاملات برنده را با معاملات بازنده مقایسه می‌کند. هم‌چنین نقطه سر به سر (Breakeven Point) نیز یکی دیگر از نسبت‌هایی است که در مدیریت ریسک می‌توان از آن کمک گرفت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا