آموزشآموزش تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال؛ استفاده از اعداد طلایی برای پیدا کردن موقعیت‌های طلایی

دنیای تحلیل تکنیکال گستردگی فراوانی دارد و ابزار بسیار زیادی را شامل می‌شود که هر یک بنا به کاربرد خود اهمیت ویژه‌ای دارند. اما در این میان یکی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین ابزار در تحلیل تکنیکال، نسبت‌های فیبوناچی است. این نسبت‌ها در تحلیل قیمت سهام بورسی و به طور کلی تحلیل بازارهای سرمایه‌محور مانند رمزارز، نقشی تعیین‌کننده دارند. در این مطلب به این می‌پردازیم که نسبت‌های فیبوناچی در تحلیل تکنیکال چیست، چطور رسم می‌شود و آموزش آن به چه دردی می‌خورد. پس از آشنایی با اعداد مهم فیبوناچی در تحلیل تکنیکال، می‌توانیم از این سطوح استفاده‌های فراوانی کنیم و به شکلی حرفه‌ای‌تر به تحلیل سهم بپردازیم.

آشنایی با فیبوناچی و نسبت‌هایش

بررسی نسبت فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی یکی از ریاضی‌دانان بزرگ و معروف اروپایی بود. در پیزای ایتالیا به دنیا آمد و به همین خاطر او را لئوناردو پیسانو (Leonardo Pisano) می‌نامیدند. او در بررسی‌های خودش به یک سری اعداد رسید که بعدها اساس بسیاری از مباحث ریاضی را تشکیل داد. اکنون نسبت‌های او در بازارهای مالی نیز به تحلیل‌گران و معامله‌گران کمک می‌کند تا از وضعیت سهام‌شان به درستی مطلع شوند. چه کسی فکرش را می‌کرد همان ریاضیات اعصاب‌خوردکن و خسته‌کننده، کلیدی باشد برای رسیدن به ثروت و درآمد از طریق پیش‌بینی و تحلیل درست؟!

خرگوش‌ها نقطه عطف زندگی فیبوناچی!

اما چه شد که فیبوناچی به این سری اعجاب‌انگیز دست پیدا کرد؟ خرگوش‌ها! بله؛ او علاقمند شده بود که میزان تولید مثل یک جفت خرگوش نر و ماده را (با توجه به مفروضاتی که خودش آن‌ها را تعیین کرده بود) بررسی کند. برای انجام چنین کاری او فرضیه‌های زیر را مدنظر قرار داد:

  • خرگوش نر و ماده همین الان به دنیا آمده‌اند.
  • این خرگوش‌ها بعد از یک ماه به بلوغ می‌رسند.
  • مدت‌زمان بارداری خرگوش یک ماه است.
  • خرگوش ماده پس از رسیدن به بلوغ حتما باردار می‌شود.
  • خرگوش ماده در هر نوبت بارداری‌اش دو خرگوش به دنیا می‌آورد که یکی نر است و دیگری ماده.
  • خرگوش‌ها هرگز نمی‌میرند.

با همین مفروضات یک جفت خرگوش نر و ماده در انتهای هر ماه یک جفت خرگوش نر و ماده دیگر را متولد می‌کنند. با استناد به فرض عدم مرگ خرگوش‌ها، باید دید پس از n ماه چند جفت خرگوش متولد خواهند شد. اگر Xn را برابر با تعداد جفت خرگوش‌ها پس از n ماه بدانیم، در آن صورت X1=1 و X2=1. اگر بخواهیم تعداد جفت خرگوش‌های ماه n+1اُم را محاسبه کنیم، باید تمام جفت خرگوش‌هایی را که در این ماه به دنیا می‌آیند با جفت خرگوش‌هایی که تا کنون به دنیا آمده‌اند (Xn) جمع کنیم.

اما به این مسئله هم دقت کنید که جفت خرگوش‌هایی که از دو ماه قبل به دنیا آمده‌اند، الان به سنی رسیده‌اند که می‌توانند زاد و ولد کنند. پس تعداد جفت خرگوش‌هایی که متولد شده‌اند برابر است با Xn-1. به روابط زیر توجه کنید:

X1=1، X2=1، Xn+1= Xn+Xn-1

به کمک این روابط دنباله‌ای از اعداد را خواهیم داشت که به شکل زیر است و با نام دنباله فیبوناچی شناخته می‌شود:

۱, ۱, ۲, ۳, ۵, ۸, ۱۳, ۲۱, ۳۴, ۵۵, ۸۹, ۱۴۴, ۲۳۳, ۳۷۷, ۶۱۰, ۹۸۷, ۱۵۹۷, ۲۵۸۴,…

در این رابطه، به جز دو عدد اول، باقی اعداد از حاصل‌جمع دو عدد قبل از خود به دست می‌آیند.

اعداد مهم فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

اما این اعدادی که پشت سر هم ردیف شده‌اند، چطور می‌توانند که به ما کمک کنند؟ زمانی که اعداد این دنباله را به یک‌دیگر تقسیم می‌کنیم، نسبت‌هایی ایجاد می‌شود که می‌توان از آن‌ها در تحلیل تکنیکال استفاده کرد. از تقسیم هر جمله بر جمله قبلی‌اش، عددی اعشاری به دست می‌آید. به چند مثال زیر توجه کنید:

  • از تقسیم جمله پنجم به چهارم عدد ۱.۶۶ به دست می‌آید.
  • از تقسیم جمله ششم به پنجم عدد ۱.۶ به دست می‌آید.
  • از تقسیم جمله هفتم به ششم عدد ۱.۶۲۵ به دست می‌آید.
  • از تقسیم جمله هشتم به هفتم عدد ۱.۶۱۵ به دست می‌آید.
  • از تقسیم جمله نهم به هشتم عدد ۱.۶۱۹ به دست می‌آید.

زمانی که این تقسیم‌ها را ادامه دهیم به یک عدد بسیار مهم نزدیک می‌شویم: عدد ۱.۶۱۸. این نسبت در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی و مهم است.

به جز این تقسیم‌ها اگر هر جمله را بر جمله بعدی‌اش تقسیم کنیم، اعداد  متفاوتی خواهیم داشت. به چند نمونه زیر توجه کنید:

  • از تقسیم جمله هشتم به نهم عدد ۰.۶۱۷۶ به دست می‌آید.
  • از تقسیم جمله نهم به دهم عدد ۰.۶۱۸۱ به دست می‌آید.
  • از تقسیم جمله دهم به یازدهم عدد ۰.۶۱۷۹ به دست می‌آید.

ادامه دادن این تقسیم‌ها ما را به عدد ۰.۶۱۸ نزدیک می‌کند. عددی که به آن نسبت طلایی می‌گویند.

به‌علاوه از تقسیم هر جمله بر دو جمله بعد از خودش نیز عدد ۰.۳۸۲ حاصل می‌شود. هم‌چنین از تقسیم هر جمله بر سه جمله بعد از خود نیز به نسبت‌ ۰.۲۳۶ می‌رسیم. به این ترتیب می‌توان مهم‌ترین نسبت‌های فیبوناچی در تحلیل تکنیکال را به این شرح معرفی کرد:

۰.۶۱۸، ۱.۶۱۸، .۰.۳۸۲، ۲.۶۱۸، ۰.۲۳۶، ۰.۷۸۶، ۳.۶۱۸، ۴.۲۳۶، ۱.۲۷۲

اعداد ۰، ۰.۵، ۰.۱ و ۰.۲ را هم ممکن است در میان اعداد مهم فیبوناچی مشاهده کنید. این اعداد فیبوناچی نیستند ولی در تحلیل تکنیکال کاربردهای فراوانی دارند.

کاربرد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال چیست؟

تا کنون در هنگام آموزش‌ ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال بارها به نسبت‌های فیبوناچی هم اشاره کرده‌ایم. این اعداد جادویی در بسیاری از مواقع به درد ما می‌خورند. ابزاری که می‌توان در خرید و فروش سهام از آن‌ها کمک گرفت. مثلا الگوهای هارمونیک بر پایه همین نسبت‌ها طراحی شده‌اند.

دنباله فیبوناچی را به چند شکل در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند: فیبوناچی اصلاحی، کمان فیبوناچی، بادبزن فیبوناچی و مناطق زمانی. در فیبوناچی به کمک خطوطی که پدید می‌آید، می‌توان تغییر روند قیمت‌ها را مشاهده کرد.

کمان فیبوناچی

کمان‌های فیبوناچی نقاط بالقوه حمایت و مقاومت را در تحلیل نشان می‌دهند.

کمان‌ها به زمان و قیمت وابسته هستند. عریض‌تر شدن این کمان‌ها موجب طولانی‌تر شدن خط پایه می‌شود. به همین ترتیب اگر کمان‌ها نازک شوند، خط پایه هم کوتاه‌تر خواهد بود. معمولا در هنگام نوسان‌ها برای اتصال دو نقطه مهم قیمتی، از این ابزار استفاده می‌شود.

به منظور رسم کمان فیبوناچی باید:

  1. سقف و کف نمودار را پیدا کنیم.
  2. باید با حرکتی پرگاری سه خط منحنی با استفاده از نسبت‌ طلایی و سایر نسبت‌ها رسم کنیم.

یعنی این سه خط باید از نقطه مورد نظر فاصله‌ای به اندازه ۳۸.۲٪، ۵۰٪ و ۶۱.۸٪ داشته باشند. به کمک این خطوط می‌توان سطوح حمایت و مقاومت و محدوده معاملات را به خوبی پیش‌بینی کرد. افزون بر سطوح یادشده می‌توان سطوح دیگری را نیز به همین ترتیب ترسیم کرد.

رٰسم کمان فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

در بسیاری از نرم‌افزارها سطوحی که به آن‌ها اشاره شد، به صورت پیش‌فرض وجود دارند. کمان‌های فیبوناچی نیم‌دایره‌هایی هستند که می‌توان آن‌ها را به صورت دایره نیز رسم کرد و نشان داد.

بادبزن فیبوناچی

این ابزار نیز یکی دیگر از کاربردهای فیبوناچی را در تحلیل تکنیکال نشان می‌دهد. بادبزن‌ها مجموعه‌ای از خطوط روند هستند که به کمک سطوح اصلاحی فیبوناچی می‌توان آن‌ها را ترسیم کرد. برای رسم بادبزن فیبوناچی باید ابتدا یک روند صعودی را ترسیم کنیم. این خط روند باید قیمت‌های بالا و پایین را در یک محدوده زمانی معین پوشش دهد. به منظور رسیدن به سطوح اصلاح فیبوناچی باید اختلاف قیمت سقف و کف را بر نسبت‌های فیبوناچی تقسیم کرد. معمولا در این موارد از نسبت‌های ۲۳.۶٪، ۳۸.۲٪، ۵۰٪ و ۶۱.۸٪ استفاده می‌شود. وقتی نقاط شروع خط روند اولیه و سطوح اصلاحی را به هم وصل کنیم بادبزن فیبوناچی به دست می‌آید.

به کمک رسم خطوط بادبزن فیبوناچی در تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط مقاومت یا حمایت را پیش‌بینی کرد؛ نقاطی که در آن‌ها انتظار برگشت روند و معکوس شدن قیمت‌ها وجود دارد. معامله‌گران پس از تعیین الگوها در نمودار، می‌توانند از آن به منظور پیش‌بینی حرکات بعدی سهم و هم‌چنین سطوح حمایت و مقاومت در آینده کمک بگیرند.

fibonacci fan در تحلیل تکنیکال

نواحی زمانی فیبوناچی

نواحی زمانی فیبوناچی در تحلیل تکنیکال به خطوطی عمودی‌ای اطلاق می‌شود که در آن‌ها نوسانات زیاد، کم یا معکوس اتفاق می‌افتد. این نواحی در واقع یک شاخص تکنیکال هستند که بر پایه زمان تشکیل می‌شوند. برای رسم نواحی زمانی فیبوناچی باید به زمان اولیه توجه کرد. مثلا اگر اول مهر را به عنوان تاریخ شروع در نظر بگیریم، باید این تاریخ را نقطه صفر و معیار قرار دهیم. نخستین خط عمودی نواحی زمانی در روز معاملاتی بعدی تشکیل می‌شود که خط شماره یک است. به همین ترتیب خط دوم در دو روز بعد، خط سوم در سه روز بعد، خط پنجم در پنج روز بعد و … تشکیل می‌شوند.

نواحی زمانی فیبوناچی

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در ترسیم خطوط نواحی زمانی فیبوناچی باید به آن توجه کرد، شناسایی و انتخاب یک نقطه شروع مهم است چرا که این تاریخ باید یک نقطه از سقف یا کف نمودار را نشان دهد.

آموزش معامله بر اساس ترازهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که تا الان متوجه شده‌اید، رسم ترازها و نسبت‌های فیبوناچی در تحلیل تکنیکال بسیار کمک‌کننده و کاربردی هستند. برای انجام معامله می‌توان فقط بر اساس این ترازها اقدام کرد؛ یا این که در کنار آن‌ها به روش‌های دیگری مانند کندل استیک یا سایر الگوها و اندیکاتورها نیز تکیه کرد.

به منظور اعمال سطوح فیبوناچی در نمودار سهام ابتدا لازم است حداقل و حداکثر قیمت را در سهم بیابیم. برای این کار گاهی نیاز داریم حتی چند روز و چند هفته هم به عقب برویم. ترازهای مذکور را می‌توان در بازه‌های مختلفی مثل هفتگی یا ماهانه اعمال کرد. با قرار دادن و اعمال ترازهای فیبوناچی در این قالب‌های زمانی مختلف، می‌توان به هم‌گرایی‌هایی دست یافت که بر اهمیت ترازها می‌افزایند. هم‌گرایی‌ ترازهای فیبوناچی با سطوح حمایت و مقاومت و خط روند در تحلیل تکنیکال نیز امر مهم دیگری برای تحلیل‌گران به شمار می‌رود.

انواع فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال انواعی دارد. در واقع این ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال به سه نوع دارد:

  • گروه اول: فیبوناچی بازگشتی که خود شامل دو نوع فیبوناچی بازگشتی داخلی یا اصلاحی و فیبوناچی بازگشتی خارجی یا گسترشی است.
  • دسته دوم فیبوناچی پروجکشن یا بازتاب‌دهنده نام دارد.
  • دسته سوم نیز به فیبوناچی انبساطی معروف است.

فیبوناچی بازگشتی داخلی یا اصلاحی (Retracement)

اعداد فیبوناچی اصلاحی عبارت‌اند از: ۷۶.۴٪، ۶۱.۸٪، ۳۸.۲٪، و ۲۳.۶٪. در میان این اعداد، عدد ۶۱.۸٪ که به نسبت طلایی معروف است از بقیه مهم‌تر است چرا که بیشتر حرکات اصلاحی در این سطح به پایان می‌رسند. از عدد ۵۰٪ نیز در کنار این نسبت‌ها استفاده می‌شود چرا که تجربه معامله‌گران ثابت کرده است که قیمت به این عدد واکنش‌های معناداری نشان می‌دهد. از این رو این عدد را (که خارج از اعداد فیبوناچی اصلاحی است) هم در کنار اعداد فیبوناچی اصلاحی استفاده می‌کنند.

فیبوناچی اصلاحی را یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است و کاربرد آن در مقایسه با سایر انواع فیبوناچی بیشتر است. به کمک این ابزار می‌توان درصدهای احتمالی را برای اتمام یک حرکت اصلاحی و شروع یک حرکت جدید به دست آورد. همین نقاط می‌توانند موقعیت مناسبی برای ورود به معامله باشند.

مارپیچ فیبوناچی

در تصویر زیر می‌توانید مارپیچ فیبوناچی را ببینید.

آشنایی با مارپیچ fibonacci

این تصویر بیان‌گر آن است که مارپیچ‌ها با نسبت‌هایی که فیبوناچی ارائه می‌دهد، می‌توانند رو به بیرون رشد کنند. این نسبت‌ها حتی در طبیعت در اشکال مارپیچی هم‌چون گل یا صدف نیز وجود دارد. حتی برخی معتقدند در رفتارهای انسانی نیز می‌توان این نسبت‌ها را مشاهده کرد. در حقیقت این امر نشان می‌دهد که افراد با روندهایی که به دنبال آن‌ها تغییرات سریعی پدیدار می‌شود، نمی‌توانند کنار بیایند. به همین دلیل رفتار خود را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند تا جلوی این سرعت را بگیرند و روند تغییرات را کند کنند.

فرض کنید یک میلیون تومان در اختیار دارید. زمانی که ۶۱.۸٪ از پول‌تان را خرج می‌کنید و تنها ۳۸.۲٪ برای‌تان باقی می‌ماند سرعت خرج کردن‌تان کم می‌شود. یعنی پس از خرج کردن ۶۱۸ هزار تومان، ۳۸۲ هزار تومان باقی‌مانده را با سرعت کندتری خرج می‌کنید.

رسم سطوح فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال

سطوح فیبوناچی اصلاحی مجموعه‌ای از خطوط افقی را تشکیل می‌دهند که روی نمودار رسم می‌شوند. این خطوط می‌توانند حمایت‌ها و مقاومت‌های سهم را پیش‌بینی کنند. سطوح اصلاحی مذکور نسبت به سقف و کف قیمتی در نمودار محاسبه می‌شوند. برای رسم فیبوناچی اصلاحی به پنج خط نیاز داریم. خط اول در ۱۰۰٪ یعنی بالاترین نقطه نمودار رسم می‌شود. خط دوم در سطح ۶۱.۸٪، خط سوم در ۵۰٪، خط چهارم در ۳۸.۲٪ و خط پنجم در صفر درصد که پایین‌ترین نقطه نمودار است.

سطح حمایت و مقاومت جدید بعد از یک تحرک قیمتی چشم‌گیر در جهت نزولی یا صعودی، در میان خطوط ترسیمی یا در نزدیک آن‌ها قرار می‌گیرند.

سطوح retracement fibonacci

در این تصویر پنج سطح موردنیاز فیبوناچی اصلاحی را مشاهده می‌کنید. می‌توان دید که دو روند نزولی بین دو سطح ۶۱.۸٪ و ۳۸.۲٪ وجود دارد. این یک نمونه فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال است.

در روندهای قوی سهم انتظار می‌رود که به میزان یکی از درصدهای سطوح اصلاحی فیبوناچی پولبک داشته باشیم. مثلا اگر قیمت سهمی از ۱۰۰۰ به ۱۱۰۰ برسد، پولبک‌های موردانتظار‌ آن حدود ۲۳ تومان، ۳۸ تومان، ۵۰ تومان، ۶۲ تومان یا ۷۶ تومان خواهد بود. دقت کنید که در ابتدا و انتهای روندها که قیمت هنوز در حال افزایش یا کاهش است، احتمال مشاهده اصلاح‌هایی با درصدهایی بیش از این نیز وجود دارد.

کاربرد فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال

چنان‌چه با توجه به استراتژی معاملاتی‌تان، سیگنال فروشی در آن منطقه قیمت صادر شود، سطوح فیبوناچی می‌توانند در نقش تاییدکننده سیگنال ظاهر شوند. هم‌چنین این سطوح می‌توانند نقاطی را که ممکن است فرصت‌های معاملاتی خوبی را فراهم کنند به تحلیل‌گر نشان دهند.

دقت کنید که ابزار فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال یک فرایند ذهنی محسوب می‌شود. این جمله به آن معناست که ممکن است دو تحلیل‌گر مختلف، تعابیر متفاوتی از آن داشته باشند. از آن‌جا که در یک جلسه معاملاتی نوسان‌های قیمتی مختلفی مشاهده می‌شود، ممکن است دو معامله‌گر مختلف، دو نقطه متفاوت را به هم وصل کنند. پس این مسئله موجب تفاوت در تفاسیر خواهد شد. برای جلوگیری از چنین مواردی باید سطوح اصلاحی را بر روی تمام موج‌های مهم قیمتی رسم کنید. بعد از آن می‌توانید ببینید در چه نقاطی چند خط فیبوناچی رو هم قرار می‌گیرند. این مسئله می‌تواند اهمیت آن نقاط را نشان دهد.

نکات

  • درست است سطوح اصلاحی فیبوناچی در تحلیل تکنیکال اهمیت دارند؛ اما نمی‌توانند همیشه نقاط عطف صحیحی را در بازار نمایش دهند. به کمک این سطوح می‌توان سطوح مناسبی را برای ورود به معامله تخمین زد اما نمی‌توان لزوما نقاط ورود مشخصی را پیدا کرد. هم‌چنین هیچ ضمانتی مبنی بر توقف و یا معکوس شدن روند قیمت در این سطوح وجود ندارد.
  • اگر اصلاحی به اندازه ۱۰۰٪ موج قبلی مشاهده کنیم، این مسئله اعتبار روند را خدشه‌دار می‌کند.
  • رسم و استفاده از فیبوناچی اصلاحی در تحرکات کوچک قیمتی ممکن است نتایج نادرستی حاصل کند. چرا که در چنین شرایطی سطوح قیمت فشردگی دارند و به هم نزدیک‌اند. به این ترتیب ممکن است تقریبا هر یک از سطوح، مهم تلقی شوند.
  • به کمک فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال، می‌توان نقاط احتمالی پولبک را شناسایی کرد.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال به صورت عملی

ارائه یک مثال کمک بزرگی به درک بهتر فیبوناچی اصلاحی خواهد کرد. فرض کنید قیمت سکه آتی از ۱,۵۸۳,۰۰۰ تومان به ۱,۶۷۵,۰۰۰ تومان رسیده است. اکنون در شرایطی هستیم که شاهد اصلاح قیمت و برگشت آن به پایین هستیم. اما از کجا باید بدانیم افت قیمت تا چه سطحی اتفاق می‌افتد؟ در کدام نقطه مجددا شاهد بالا رفتن قیمت خواهیم بود؟ به کمک رسم فیبوناچی اصلاحی می‌توانیم به پاسخ این سوالات دست پیدا کنیم.

برای یافتن پاسخ‌، ابتدا به یک برنامه‌ معاملاتی مانند متاتریدر مراجعه کنید. نمودار سکه آتی را در این پلتفرم باز کنید. سپس از ابتدای حرکت یعنی ۱,۵۸۳ تا انتهای آن که ۱,۶۷۵ است، فیبوناچی اصلاحی را رسم کنید. برای دستیابی به این ابزار از منوی Insert زیرمنوی Fibonacci را انتخاب کنید. سپس به کمک گزینه Retracement سطوح اصلاحی مورد نظر را ترسیم کنید. در نهایت نموداری مشابه زیر خواهید داشت:

کاربرد فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال

در رسم این ابزار دقت کافی را به خرج دهید چرا که بعضی از معامله‌گران در انجام این کار اشتباه می‌کنند. در شرایطی که حرکت صعودی است و قیمت در حال اصلاح است، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت صعودی اقدام به رسم فیبوناچی اصلاحی کنیم. اما در شرایطی که سهم روند نزولی داشته و اکنون در حال انجام یک حرکت اصلاحی (صعودی) است باید از ابتدا تا انتهای حرکت نزولی ابزار مذکور را رسم کنیم. یعنی باید به روند اصلی توجه کنیم؛ نه روند اصلاحی.

در تصویر دیدید که با رسیدن قیمت به سطح اصلاحی ۶۱.۸٪، حرکت صعودی نسبتا مطلوبی به اندازه ۳۲ هزار تومان اتفاق افتاد. این مسئله یک نمونه از فرصت‌های معاملاتی خود را نشان می‌دهد.

سیگنال‌های مهم در هنگام رسیدن قیمت به سطوح فیبوناچی اصلاحی

نمی‌توان به محض رسیدن قیمت به این سطوح معامله انجام داد. باید دقت کنید رسیدن قیمت به سطوح فیبوناچی به منزله برگشت قیمت نخواهد بود. در موارد بسیاری شاهد شکست سطوحی مانند ۲۳.۶٪ یا ۳۸.۲٪ بوده‌ایم. به ویژه این اتفاق در اصلاح‌های بزرگ بیشتر به چشم می‌خورد. هر چند معمولا سطوح ۵۰٪ و ۶۱.۸٪ عملکرد موفق‌تری در این خصوص دارند اما همین مسئله را هم نمی‌توان دلیلی قانع‌کننده برای انجام معامله با رسیدن قیمت به این سطوح دانست. باید علاوه بر این مسئله، یک سیگنال دیگر نیز داشته باشیم تا با استناد بر آن اقدامات لازم را انجام دهیم. حال باید دید این سیگنال‌ها چه مواردی می‌توانند باشد.

  • مشاهده الگوی کندلی: فرض کنید قیمت به سطح ۶۱.۸٪ رسیده است. باید صبر کنیم تا یک الگوی کندلی مانند پین‌بار یا پوشاننده صعودی (Bearish Engulfing) تشکیل شود. در آن صورت است که می‌توان فروش را در دستور کار قرار داد. چرا که ما یک سیگنال داشته‌ایم و بر اساس آن تصمیم گرفته‌ایم.
ترکیب الگوهای کندلی و فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال
  • مشاهده سطوح حمایت یا مقاومت یا تبدیل سطوح: این سیگنال را می‌توان معتبرتر از سیگنال پیشین دانست چون در این شرایط با یک ساختار قیمتی قدرت‌مند سروکار داریم. مثلا فرض کنید قیمت به سطح ۵۰٪ رسیده است. اگر این سطح با یک سطح حمایتی در سهم یا یک ناحیه تبدیل سطح هم‌تراز شده باشد، می‌توان با اطمینان بیشتری پوزیشن خرید را اتخاذ کرد زیرا یک سیگنال ترکیبی معتبر داریم. اگر به تصویر زیر نگاه کنیم، می‌فهمیم در شرایطی که قیمت به سطح ۶۱.۸٪ رسیده است، یک سطح حمایتی در گذشته نیز داشته‌ایم. سطحی که با شکسته شدن به مقاومت تبدیل می‌شود. پس در این جا هم با یکی از سطوح فیبوناچی اصلاحی مواجهیم و هم یک ناحیه تبدیل سهم. ترکیب این دو سطح اعتبار بیشتری به موقعیت ایجادشده می‌دهد.
سیگنال سطوح حمایت و مقاومت در فیبوناچی اصلاحی

تعیین حد سود و ضرر

در ادامه تعیین حد ضرر با نسبت‌های فیبوناچی را به کمک یک مثال شرح می‌دهیم. فرض کنید روی سطح ۶۱.۸٪ وارد یک سهم شده‌اید. حد ضرر خود را می‌توانید کمی پایین‌تر از سطح ۷۸.۶٪ قرار دهید. این روش ساده‌ترین شیوه تعیین حد ضرر به کمک سطوح اصلاحی فیبوناچی در تحلیل تکنیکال است. اگر فاصله نقطه ورود و حد ضرر زیاد باشد، این مسئله از افزایش ریسک خبر می‌دهد و لازم است به سراغ روش‌های دیگری برای تعیین حد ضرر بروید.

برای تعیین حد سود هم دوباره همین مثال را در نظر بگیرید. حد سود نخست را می‌توانید روی سطح ۵۰٪ و حد سود دوم را روی سطح ۳۸.۲٪ قرار دهید. به همین ترتیب حد سود سوم را می‌توان روی سطح ۲۳.۶٪ قرار داد. حد سود چهارم نیز نقطه انتهایی حرکتی است که سطوح فیبوناچی را روی آن اعمال و رسم کرده‌ایم.

فیبوناچی بازگشتی خارجی یا اکستنشن (Extension)

از این ابزار برای تعیین اهداف قیمتی در سهام استفاده می‌شود. برخی از افراد از فیبوناچی اکستنشن برای یافتن نقاط ورود به معامله هم استفاده می‌کنند. البته این روش را به صورت ترکیبی با فیبوناچی پروجکشن به کار می‌بندند.

همانطور که گفته شد، زمانی که سهم در روندی خاص در حال حرکت است، در سطوحی می‌توان تمایل سهم به بازگشت به قیمت‌های قبلی را مشاهده کرد. در این حالت روندهای اصلاحی آغاز می‌شوند. این مسئله در فیبوناچی بازگشتی خارجی نیز مثل الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال به چشم می‌خورد. اما به جای آن که شاهد اصلاح به اندازه بخشی از روند اصلی باشیم، اصلاح شامل کل روند و یا حتی کمی بیشتر از آن خواهد بود. پس از وقوع این اتفاق مجددا حرکت اصلی در همان سمت شروع می‌شود. در حقیقت در روندهای صعودی اصلاح از نقطه کف و در روندهای صعودی از نقطه سقف فراتر می‌رود.

فیبوناچی اکستنشن ابزاری است که نقاط اصلاح و بازگشت بیشتر از ۱۰۰٪ هر موج را پیش‌بینی می‌کند. این کار به منظور تعیین هدف‌های قیمتی بعدی انجام می‌شود. سطوح خارجی مهم در این نوع از فیبوناچی عبارت‌اند از: ۱۲۷.۲٪، ۱۶۱.۸٪، ۲۶۱.۸٪ و ۴۲۳.۶٪.

بازار پس از این که موج‌های صعودی یا نزولی را تجربه کند، می‌تواند که در سه سطح نخست فیبوناچی اکستنشن بازگشت داشته باشد و به ندرت به سطح ۴۲۳.۶٪ برمی‌گردد.

رسم فیبوناچی بازگشتی خارجی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی پروجکشن (Projection)

از این ابزار نیز برای تعیین اهدف قیمتی و یافتن نقاط ورود به سهم استفاده می‌شود. به علاوه در یافتن حرکات متقارن نیز می‌توان از این نوع از فیبوناچی کمک گرفت. از جمله تفاوت‌های فیبوناچی پروجکشن با دو ابزار قبلی این است که ما در اینجا از سه نقطه برای رسم سطوح استفاده می‌کنیم.

در این ابزار با سه سطح ۱۰۰٪، ۱۲۷٪ و ۱۶۱.۸٪ سروکار داریم. البته سطح ۱۰۰٪ برای حرکات متقارن مورداستفاده قرار می‌گیرد و از این رو مهم‌تر است. البته در برخی مواقع قیمت به سطح ۱۶۱.۸٪ واکنش‌های بهتری نشان می‌دهد.

فیبوناچی پروجکشن (Projection)

دقت کنید که از این ابزار به تنهایی استفاده نکنید و آن را با فیبوناچی اکستنشن ترکیب کنید. از این ابزار علاوه بر تعیین جهت روند برای شناسایی تارگت و هم‌چنین انتهای روند اصلی نیز استفاده می‌شود.

فیبوناچی انبساطی یا اکسپنشن (Expansion)

این ابزار با فیبوناچی پروجکشن مشابه است. فیبوناچی انبساطی می‌تواند ادامه یک روند صعودی یا نزولی را تا نقطه انتهایی آن پیش‌بینی و محاسبه کند.

از این ابزار معمولا برای شناسایی اهداف پس از شکست سطوح حمایت و مقاومت، کانال‌ها، پرچم‌ها، الگوهای مثلث و سروشانه استفاده می‌شود.

تفاوت میان فیبوناچی انبساطی و پروجکشن آن است که در رسم فیبوناچی انبساطی از دو نقطه و در ترسیم فیبوناچی پروجکشن از سه نقطه استفاده می‌شود.

به کمک این ابزار می‌توان اهداف احتمالی قیمت را پس از اصلاحات سهم تعیین کرد. هم‌چنین از فیبوناچی اکسپنشن می‌توان برای برآورد موج سوم الیوت نیز استفاده کرد. برای رسم ترازهای فیبوناچی انبساطی باید از ترازهای منفی استفاده کنیم. درصدهای مهم فیبوناچی اکسپنشن یا انبساطی عبارت‌اند از: ۱۱۳-، ۱۲۷-، ۱۶۱- و ۲۶۱.۸-.

مزایا و معایب فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

از بزرگ‌ترین انتقاداتی که به اعداد فیبوناچی می‌شود می‌توان به پیچیدگی نتایج آن اشاره کرد. بسیاری از معامله‌گران بازار توانایی آن را ندارند که یافته‌ها را تشریح و تفسیر کنند. نباید از این اعداد انتظار داشت در نقش سطوح حمایتی یا مقاومتی ظاهر شوند. این اعداد اجازه می‌دهند نمودار سهام را از زاویه‌ای دیگر دید. در اکثر مواقع استفاده از فیبوناچی به خاطر بی‌تجربگی معامله‌گران باعث می‌شود که سطوح حمایت و مقاومت ضعیف و نامطلوبی ایجاد شود که موجب کاهش اثر آن خواهد شد.

دقت کنید که فیبوناچی برای کمک به عدم قطعیت تحلیل‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. پس نمی‌توان فیبوناچی را مبنایی برای تصمیم‌گیری‌های مختلف معاملاتی دانست. همین که سرمایه‌گذاران زیادی از این ابزار استفاده می‌کنند، می‌تواند مزیت این ابزار باشد که به اهمیت آن نیز اشاره دارد.

جمع‌بندی

اکنون در بازارهای سرمایه‌محور و معاملاتی، معامله‌گران فراوانی به کمک سطوح فیبوناچی به تحلیل سهام می‌پردازند. این سطوح به معامله‌گر کمک می‌کنند تا بتواند نقاط احتمالی برگشت روند را پیدا کند. این مسئله می‌تواند در کنار سایر الگوهای تحلیل تکنیکال نظیر امواج الیوت و یا اندیکاتورها، بسیار کاربردی و کمک‌کننده باشد. فیبوناچی انواع مختلفی دارد که مهم‌ترین آن‌ها فیبوناچی اصلاحی است. از انواع دیگر می‌توان به فیبوناچی بازگشتی خارجی یا اکستنشن، پروجکشن و انبساطی یا اکسپنشن اشاره کرد. این ابزار در الگوهای هارمونیک، امواج الیوت، چنگال اندروز و استراتژی‌های مومنتوم مورد استفاده قرار می‌گیرند. ذهنی بودن این ابزار مسئله‌ای است که برخی آن را به عنوان یک محدودیت تلقی می‌کنند. منظور آن است که ممکن است افراد برای رسم فیبوناچی نقاط مختلفی را به هم وصل کنند و انتخاب‌های متفاوتی داشته باشند و به همین جهت توصیه می‌شود سطوح فیبوناچی روی تمام موج‌های مهم اعمال شوند.

سوالات متداول با پاسخ‌های کوتاه

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال چه استفاده‌ای دارد؟

در حقیقت نسبت‌ها و سطوح فیبوناچی ابزاری هستند که می‌توان به کمک آ‌ن‌ها به پیش‌بینی و تشخیص نقاط ورود به معامله و بازگشت روند پرداخت. این ابزار به ما کمک می‌کنند تا نقاط مقاومت و حمایت را تشخیص دهیم.

چرا فیبوناچی در تحلیل تکنیکال محبوب است؟

سهولت و دقت بالای این ابزار در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال باعث شده است که سطوح فیبوناچی در تحلیل‌های تخصصی‌تر، زیاد استفاده شود.

انواع فیبوناچی در تحلیل تکنیکال کدام‌اند؟

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال به سه دسته فیبوناچی بازگشتی، پروجکشن و انبساطی تقسیم می‌شود. فیبوناچی بازگشتی خود به دو نوع بازگشتی داخلی و خارجی تقسیم می‌شود.

اعداد و سطوح مهم فیبوناچی اصلاحی در تحلیل تکنیکال کدام‌اند؟

۷۶.۴٪، ۶۱.۸٪، ۵۰٪، ۳۸.۲٪، و ۲۳.۶٪

تفاوت فیبوناچی اکستنشن و اصلاحی چیست؟

در سطوح اصلاحی، سطوح کمتر از ۱۰۰٪ یک موج قیمتی نمایش داده می‌شوند. اما در سطوح اکستنشن سطوح بالاتر از ۱۰۰٪ هم نمایش داده می‌شوند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا